“سونامی” پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میاندوره ای آمریکا نشانه دیگری بر ورشکستگی دموکراسی در آمریکا

مقدمه:
نقد کمونیزم کارگری به دموکراسی اینست که این نظام، ربطی به اعمال مشارکت واقعی مردم در قدرت سیاسی ندارد. این نظام عبارتست از سازمان اعمال مشارکت طبقات حاکمه با روکش فریبکارانه “رای دادن”. با مکانیزمهای مختلف تبلیغاتی و مالی و فرهنگی و سیاسی، مردم را حدالمقدور از پروسه اعمال قدرت و مشارکت باز می دارند و در روزهائی معین بنام “روز انتخابات” نامزدهای تعیین شده را با خرجهائی کلان به معدود شرکت کنندگان متوهم دموکراسی می فروشند. بعد از فروش کالای “انتخاباتی” ، حق نظر دهی را رسما از مردم گرفته و به “نمایندگان” به دروغ منتخب آنها واگذار کرده و از مردم می خواهند بروند دنبال کارشان تا چند سال دیگر همین مضحکه تکرار شود. این خلاصه چیزی است که بورژوازی اسمش را دموکراسی گذاشته است.
انتخابات میاندوره ای آمریکا که در فاصله انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام می شود، بخشی از شوئی است که بنام دموکراسی معروف است. هدف این انتخابات، حقنه کردن تعدادی از نمایندگان پیش تعیین شده طبقات بالای جامعه آمریکا از احزاب دوقلوی دموکرات و جمهوریخواهست. جنگی کنترل شده و کاملا داخلی بین پسرعموها برای بدست گیری کرسی های سنا و مجلس قانونگذاری و همینطور فرمانداری ایلات آمریکا. نقش این انتخابات در هرم سیاسی قدرت اینست که توازن قوا را بین مقام ریاست جمهوری و بخشهای قانونگذاری و قدرت اجرائی اصلی در سطح ایالات حفظ کند و در ضمن پایه ای بشود برای توازن بعدی در انتخابات دو سال بعد ریاست جمهوری.
نمایش دموکراسی آمریکائی سنتا سناریویش اینست که وقتی ریاست جمهوری از دموکراتهاست، برای حفظ تعادل، معمولا حزب دوقلویش یعنی جمهوریخواه، در انتخابات میاندوره ای بطور “معجزه آسائی” اکثریت را در مجلس و سطح فرمانداریها بدست می گیرد و برعکس، در زمان بدست گیری ریاست جمهوری جمهوریخواهان، دموکراتها کنترل مجلسین و اکثریت فرمانداریهای ایالات را در دست دارند. این سنت نمایش دموکراسی در آمریکاست که اینبار هم بطور معجزه آسائی اتفاق افتاد! تا اینجایش نمایشی بود ملال آور و کاملا قابل پیش بینی! پسر عموها هوای هم را دارند و برای باج ندادن به مردم ، بازی تیمی بین خودشان را بخوبی اجرا می کنند!
چه شرایطی این انتخابات میاندوره ای را در تاریخ آمریکا مشخص می کند و چرا این نمایش علامت دیگری بر شکست دموکراسی است؟
(۱)انتخابات میاندوره ای آمریکا و شرایط ویژه کنونی
نمایش انتخابات میاندوره ای که با خرجی افسانه ای یعنی حدود ۴ ملیارد دلار اجرا شد، در بستر به گل نشستن نظام سرمایه داری و در جا زدن اقتصاد آمریکا درون باتلاق بحران بزرگی شکل گرفت که از چند سال پیش، بیکاری دو رقمی، فقر بیسابقه، خانه خرابی تنها علائم روبنائیش بودند. زیر بنای این بحران لاعلاج عبارت است جهانی شدن سرمایه و مهاجرت اقتصاد تولیدی از آمریکا و بیکارسازیهای وسیع و کاهش بیسابقه قیمت نیروی کار در آمریکا و تلاش طبقه حاکمه برای بازپس گیری تمامی دستاوردهای رفاهی چندین دهه گذشته. سیاست طبقه آمریکا روی این بستر مادی بطور استراتژیک به گل نشسته و درمانش هم دست بدست داادن سنتی توپ از جمهوریخواه به دموکرات نیست. اوباما با شعار “تغییر” معلوم بود که نیامده بود تغییر ایجاد کند بلکه عامل نگه داشتن و ترمز جنبش اعتراضی بود و بس. مردم آمریکا در همه پرسیهایشان در این دوره انتخابات اعلام کرده بودند که ۸۰ در صدشان از وضع اقتصادی موجود ناراضیند. اعلام کرده بودند که بالای ۵۳ در صدشان با سیاستهای اوباما مخالفند. این بالاترین جرخش افکار عمومی بود در طی سه دهه گذشته! یعنی کمتر سابقه دارد که مردم در مدتی به این کوتاهی به نتیجه برسند که رئیس جمهوری “منتخبشان” خراب کرده و به نیازهاشان پاسخ نداده است! مردم به تجربه دیدند که اوباما سیاست نظامی گری را ادامه داد و “پروژه بهبود ساختار بهداشت و درمانش” هم چیزی نبود جز باج دادن بیشتر به کمپانیهای بیمه و داروسازی. اینها به همراه ادامه وضعیت رکود اقتصادی و ازتداوم از دست دادن مسکن و رشد مزمن بیکاری، علائم حضور درد بی درمانی بود که نمایش انتخابات میاندوره ای نمی توانست چاره سازش باشد.
کلیت نظام سیاسی آمریکا در بحرانست و پاسخگوی زندگی مردم نیست. هیچکدام از جناح های حاکم طرحی برای درمان وضع موجود در دست ندارند. برعکس، عاملین وضع موجودند.
(۲)چرا انتخابات میاندوره ای، علامت ورشکستگی دموکراسی است؟
همانطور که گفتم، گرفتن اکثریت رای از سوی “جناح مقابل” در انتخابات میاندوره ای آمریکا یک سنت شناخته شده است. حاکمان و مبلغان نظام دموکراسی آمریکا مدعی بوده اند که این تمایل مردم است که با انتخاب به حزب مقابل ریاست جمهوری می خواهند “تعادل قدرت” بوجود آید! در واقع البته خود حاکمیت است که دست به چنین تجدید چهره ای می زند. این کلیت نظامست که به موازنه بین خود بخاطر پیش گیری از دست اندازی “غیر خودی” نیاز دارد! اما چرا شکست دموکراسی؟
نتایج انتخابات چند روز گذشته این بود که در مجلس آمریکا، جمهوریخواهان اکثریت مطلق و در سنای آمریکا اکثریت نسبی یافتند و فرمانداران ایالات آمریکا هم با اکثریتی چشمگیر بنفع جمهوریخواهان تغییر کرد.
دلیلش اینست که این “سونامی” و پیش افتادن ظاهری جمهوریخواهان در بستر نامتوازنترین شرایط سیاسی در آمریکا دارد اتفاق می افتد. مدیای آمریکا اعلام کرد که سهم بسیار بزرگی از رای دهندگان که سنتا کمتر از ۵۰ در صد واجدین شرایط هستند، به هیچکدام از احزاب دوقلو رای ندادند. وضعیت بحرانی جامعه آمریکا و نارضایتی بیسابقه مردم نسبت به وضع اقتصادی و اجتماعی، پاسخش در “ایجاد توازن بین دو حزب دوقلو” دیگر نیست. هر قدر زمان می گذرد، جامعه آمریکا بیشتر از شوی چندش آور سنتی بین جمهوریخواه و دموکرات دور و بیگانه می شود. اگر بالای ۷۵ در صد مردم آمریکا به اوباما بعنوان “تنها راه نجات و تغییر” رای داده بودند، امروز اگر نسبت به او ناامید شده اند، طبعا نمی توانند به جناحی از حکومت که کمتر از دوسال پیش عامل بدبختی ها می دانستند “پناه برند”!
تناقضی ایجاد شده بین بازی سنتی قدرت در حاکمیت و عدم توان پاسخگوئی آن به بحرانی غیر قابل کنترل و مزمن! عرصه برای فریب مردم دارد تنگتر می شود. هیاهوی کابوی های جمهوریخواه بی تردید پاسخگوی بحران موجود نیست وقتی که اوباما و ادعای تغییرش به گل نشسته است!
ورشکستگی دموکراسی معنیش اینست که از درون ساختار قدرت و نمایش “انتخاب” ، سونامی دارد بیرون می آید به شدت کاذب . راستی که خودش عامل بحران موجود درون و بیرون حاکمیت است، توان رفع این بحران را ندارد و طبعا از ایجاد “توازن سنتی” درون حاکمیت بیشتر عاجز خواهد بود. پیشروی سنتی و برنامه ریزی شده جمهوریخواهان، حاکمیت آمریکا را بیشتر در معرض نارضائی مردم قرار خواهد داد و مشتش را باز خواهد کرد.

(۳)سونامی واقعی در راهست!
در مطبوعات آمریکا، به نتایج این شوی انتخاباتی میاندوره ای، “سونامی” و “انقلاب جمهوریخواهان” لقب دادند! طبقه حاکمه آمریکا نشان داد که توان دیدن موقعیت را دارد از دست می دهد و همان کارت سنتی “توازن” را در شرایطی بازی کرد که نباید می کرد! خطائی بزرگ مرتکب شد. جلو آمدن عروسکهای جمهوریخواه، نه تنها کمکی به توازن حاکمیت نخواهد کرد، بلکه این حاکمیت را بیشتر درمانده و متناقض در مقابل نارضایتی و خشم مردم جلوه خواهد داد. نتیجه شوی انتخاباتی میاندوره ای آمریکا، سونامی نبود، علامت ورشکستگی و بی مایگی حاکمیت آمریکا بود. حاکمیت آمریکا نشان داد که برای حل بحران سراسری موجود راه حلی ندارد. دموکراسی آمریکائی ، تعادل درون حاکمیت را بیشتر به هم زد و مردم را از حاکمیت بیشتر بیگانه کرد.
 سونامی واقعی در راهست. جنگ طبقاتی، جامعه را از وضعیت گیج و بلاتکلیف بیرون خواهد کشید. زمینه برای قدم گذاری نیروی سوم، نیروی مردم بیشتر فراهم خواهد آمد. آمریکا آبستن تاریخ نوئی است. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز نه!
منابع دیگر:
نتایج انتخابات میاندوره ای آمریکا
http://www.politicsdaily.com/tag/2010-Senate-Elections/
نتایج انتخابات فرمانداران ایالات
http://www.csmonitor.com/USA/Election-2010/Governors/2010/1103/Governor-election-results-At-least-10-states-flip-Republican?utm_source=twitterfeed&utm_medium=twitter
سخنرانی اوباما بعد از اعلام نتایج انتخابات میاندوره ای
http://news.yahoo.com/s/nm/20101103/ts_nm/us_usa_elections_obama
نتایج انخابات در یک نگاه:
خرج انتخابات میاندوره ای معادل ۴ بیلیون دلار برآورد شده است
۷۵ در صد آمریکائیها از اوضاع کنونی ناراضی هستند(بیشترین سطح نارضایتی از دهه ۷۰ میلادی تا کنون)
موضوعات نارضایتی: ۸۰% نارضایتی از وضع اقتصادی،۵۰% از وضع بهداشت،۸% مخالف سیاستهای جنگ
مجموعا بالای ۵۳% مخالف هر دو حزب دوقلو هستند
نارضایتی نسبت به سیاستهای اوباما نزدیک ۵۳% گزارش شده است
اوباما:”من احساس بدی از نتایج انتخابات دارم. احساس بدی که آرزو نمی کنم برای سایر ریاست جمهوریهای آینده آمریکا. مردم آمریکا با رای دیروزشان نشان دادند که احساس نمی کنند تغییری در وضع ایجاد شده است”
نتایج انتخابات فرمانداران ایالتها عبارت بود از ۲۳ به ۹ بنفع “جمهوریخواهان”
در سنا نتایج انتخابات عبارت بود از ۵۲ به ۴۶ بنفع دموکراتها اما خانم نانسی پلوسی از موقعیت سخنگوی سنا حذف گردید
در مجلس، نتایج رای گیری عبارت بود از ۲۳۹ به ۱۸۶ بنفع جمهوریخواهان