یک تلنگرخودمانی !

آخرین مطلب سعید صالحی نیا ( جمع اضداد ) را که خواندم مجبورشدم تا نظرم را بنویسم ! میدانید چه جبری ؟ یک جبردرونی . ازهمان جنسی که اگرانجام نشود یک کمبودی مستمرحس میشود . نمیشود قضاوت قطعی و حکم نهایی صادرکرد که کارسعید صالحی نیا دروارد شدن به این جدل درونی و بیرونی ” نقد ” چند بعدی بود ؟ آیا هدف فقط شخص لنین بود یا پدیده ایی به نام ” چپ ” درتاریخ سیاسی ایران….؟ اما عکس العملها زیاد بود و ابتدائی….. . دراوائل که خیلی ها  هجمه ایی کردند و حرفهایی زدند …اما این روزها دیگرخبری ازآن قال و قیلها نیست .
بدون تعارف بگویم پدیده ایی به نام ” چپ ” درتاریخ سیاسی ایران بد جور گیرکرده…آن هم از نوع گیرسه پیچ ! با لنینیسم و تمام فرهنگی که با آن آشنائیم ، حتی واژه هایی که هنوز به کاربرده میشود . دراین بحثها و سلسله مقالات صالحی نیا ؛ به نظرمن حتی لنین بهانه بود . اصل قضیه برای من ، نقد تیزو برنده برای کنده شدن ازهمان کنده کاریهایی که بردیواره لایه خاکستری ، بد جور نشست کرده است .
انگارنه انگارکه الان ۲۰۱۰ هستیم و نه ۱۰۰ سال پیش با تابلویی ازهمان انقلاب سرخی که دنیا را لرزاند وتاثیراتی که قابل کتمان نیست ولی حالا به سن  ۱۰۰  سالگی رسیدیم و خب ، موضوع برای این روزها فقط یک خاطره خوب است و نه راه حلی اجتماعی درزمین سیاستی که هرروزش باید نوشود .
بگذارید یک مثال خیلی ساده بزنم . نوزادی که متولد میشود یک یا حداکثرتا ۲ سالگی ، شیرمادربهترین و قوی ترین برایش است . اما بعد ازطی این مرحله از رشد ، موضوع دیگردست خودش نیست یا خودش ازشیرمیافتد و یا او را از شیرمیگیرند . والا تا جایی که معمولا به غریزه  خود کودک برمیگردد خیلی برایش سخت است تا از آن ماده لذیذ و دلچسب دل بکند . واگرقادرنباشد تا تشخیص بدهد یحتمل در سن ۵۰ سالگی همچنان به سینه مادرچسبیده است ! برای همه چنین صحنه ایی خیلی خنده داراست….اما چسبیدن به آن وقایع تاریخی ، در۵۰ سالگی نه تنها درمیان اکثرا ( چپ ) غیرعادی نیست بلکه قابل دفاع هم هست ؛ دفاع ازچه چیز؟ ازمادروشیرش و یا ازخودش و آن حکاکی های ۱۰۰ سال پیش بردیواره لایه خاکستری ؟
بحثهای ریشه ایی درزمین سیاست کمی ویا تا حدودی تناقض دربافتش است . ولی به نظرمن حتی تا همین مقدارهم بهترازسکوت است . تناقضش قابل تشخیص است . نیرویی که قرار است در حاکمییت سیاسی دستی داشته باشد ویا چنین خیزی را برداشته است ، ممکن است معذوریت هم داشته باشد ولی فقط برای یک محدوده کوچک ، که هیچ ربطی به نیازهای واقعی جامعه ایران ، به طورخاص و بقیه جوامع به طورعام ندارد ، تناقض یعنی همین !
دنیایی که درآن زندگی میکنیم خیلی واقعی و حل تضاد های اجتماعی اش خیلی مشکلترازهرزمان دیگراست . ربط تمامی مسائل به هم را دیدن ، و درست دیدن ، کمک بزرگی به خودمان است . والا موضوع را میشود خیلی ساده ترهم نشان داد . منظورم درموضع گیری هایی است که باید باشد ودست خودمان نیست . فقط شیوه ها فرق میکند . همه نسبت به همه چیزموضع داریم فقط تفاوت درانتخاب شیوه است که به قیمت مشخص برمیگردد .
 میشود مثل آقای رضا پهلوی طوری موضع گرفت وطوری حرف زد که به کسی برنخورد ، هم خانواده پاسداران وعاملان اجرایی کهریزک و هم قربانیان کهریزک راضی باشند ! میشود اعلام کرد که الان وقتش نیست و بهتراست که به جهانی شدن موضوعات دیگرنشست ! میشود فحش هم داد و تعریف هم کرد ، میشود هنوزوهرروزنشست گذاشت ودرآرزوی رساندن “مهرتابان” به مناره های امام هشتم ، فواید دخیل بستن به گنبد پنتاگون را تشریح کرد……اما یک کاررا اصلا نمیشود کرد و آن هم برگشتن و زنده کردن گذشته ایی که ربطی به جهان امروز ندارد همان گذشته ایی که خیلی چپ بود ، چون علیرغم تمامی اشکالات و نواقصش روی زمین بود ، ولی این روزها ” چپ ”  فقط یک صفت مجازی شده است برای آرامشی کاذب !
 درضمن میشود توجیه هم کرد ویا سانسوروبایکوت و تحریم وسکوت…..! چیزی هم که کم نداریم دلیل است ، به اندازه تمام موجودی روی زمین . این را یک افسر”اف بی آی” درزندان تیف گفت . وقتی ازش پرسیدم : به چه دلیل باید زندانی باشیم ؟ جواب داد : به دلیل اینکه رنگ پیراهنت آبی است ! وقتی هم تعجب مرا دید ، حرفش را تکمیل کرد و گفت : وقتی پای منافع درمیان است هرچیزی میشود دلیل ! حالا تو دلیل استراتژیک میخوای یا تاکتیکی !؟
من یک ناظربیرونی هستم وازنظرتئوریهای تکنیکی وارد این حیطه نمیشوم ، چون اولا نیازی ندارم تا مثلا خیلی ازجزئیات را ازحفظ باشم و دوما اهل حساب و کتاب نیستم ، یعنی تضادی هم حل نمیکند نه فردی و نه به شکل همگانی . راجع به هرموضوعی هم موضع میگیرم چون معذوریت ندارم . حرفم را بدون هیچ نگرانی میزنم و اینکه برایم ؛ خاص و عام و وقت و بی وقت ندارد . ….حتی اگرنخوانده برود به سطل آشغال ….حتی اگرباعث خنده عده ایی هم بشود . تازه خنده چیزبدی هم نیست . منهم خیلی وقتها میخندم به خیلی ها …..!
کاری که سعید صالحی نیا درنوشتن ونقد گذشته کرد ، درتوان هرکسی نبود که اگر بود حتما درجایی دیده میشد . کاری که سعید شروع کرد شاید به تنهایی نتیجه ایی ضربتی نداشته باشد . اما یادتان باشد  درجاده تکامل فقط ۲ کارشدنی است یا همگام با تکامل جامعه درحرکت هستید  ، وهرگیرسه پیچی را باهرسرعت ونقصی رد میکنی ویا کنارجاده چمباته میزنی وبا روغن فندق سبیل هرایسمی را چرب میکنی وگیرسه پیچ میدهی . انتخاب با ماست . قوانین سرسخت تکامل هرکودک سمجی را از شیرخواهد گرفت . مطمئن باشید !
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
۲۶٫اکتبر.۲۰۱۰
   
طرح ازمانا نیستانی
info.tipf.ww