دسته گلی که به آب دادند! آقای بابک احمدی و کمپین یک میلیون امضاء

نوید مینایی

بابک احمدی از اولین حامیان و تئوری پردازان کمپین یک میلیون امضا، اخیرا در مصاحبه ایی تلاش کرده است به مشکلات و ایرادات وارده بر این کمپین پاسخ بگوید. تیتر این مصاحبه " رهایی زنان نتیجه‌ی مبارزات خود زنان است‌" می باشد. جالب است ادامه تبعیض جنسیتی تا مبارزات اجتماعی هم کشیده شده است.


 

امر زنان به خودشان مربوط است و حل مسئله "زن" به دست زن است.( البته بابک احمدی به خاطر اینکه خودش را مجاز به شرکت در مبارزات زنانه بکند به آقایان اجازه داده با حفظ فاصله شرعی وارد مبارزات زنانه بشوند).  مبارزات "خود زنان"، گویا مسئله زن در حکومت اسلامی امری مخصوص زنان است و مشکل اجتماعی نیست. البته این جور نظریه ها را در مبارزات طبقه کارگر هم می توان دید "طبقه کارگر خودش باید خودش را آزاد کند" البته کسی شک ندارد که سرمایه داری طبقه کارگر را آزاد نمی کند ولی منظور از این "خودش" عدم دخالت احزاب و تشکل های کمونیستی ست. ولی باز هم این کل ماجرا نیست، چرا که کسی که خواهان عدم دخالت دیگران! در مبارزات می شود، خود را نماینده و رهبر مبارزات می داند و در این نوشته، بابک احمدی حرکت مطلوب خود را به جای کل مبارزات جنبش آزادی زن در طول صدوپنجاه سال اخیر جا می زند!! و البته اجازه دخالت خود را در این مبارزات از قبل داده است!! این اظهار نظر ها البته در عالم سیاست عجیب نیست و تبلیغ برای خود محسوب می شود.
ولی چرا امر زنان در ایران به خود زنان محدود نیست؟ چون ضدیت با زن و زن ستیزی و سرکوب زنان از پایه های هویتی سرمایه داری حاضر در ایران است. حکومت اسلامی در ایران به واسطه سرکوب زنان کل جامعه را مرعوب و سرکوب می کند. وقتی طرح های مبارزه با بد حجابی راه می اندازند دیگر زن و مرد ندارد. سیاست های ضد زن حکومت اسلامی جامعه را مختل و آزادی های عمومی را از بین می برد. تازه اگر قرار است به کسی ظلم نشود و کسی حقوقش پایمال نشود، خوب این وظیفه کل جامعه است که از آن بخش حمایت کند. این متد درخشان را اگر در باره مثلا حقوق کودک و یا معلولین بکار ببریم چه چیزی از آب در می آید؟ "رعایت حقوق کودک مستلزم مبارزات خود کودکان است"!!! بکار بردن این متد فقط می تواند برای به در کردن دیگر گرایشات موجود در جنبش آزای زن باشد. و از جمله کمونیست ها که بابک احمدی گویا دل پری هم از آنان دارد.
ولی بابک احمدی در چند جمله نادانسته پنبه کل کمپین و این گرایش در جنبش زنان را می زند!! و می گوید" آشکارا مهم‌ترین مانع بازدارنده حکومتی است که موظف است قوانین را اجرا کند، قوانینی که ساخته و پرداخته‌ی معتقدان به نابرابری اجتماعی زن و مرد هستند. اینان در اثبات حقانیت چنان نابرابری‌ای دلایل زیادی که به زعم خودشان «عقلی و نقلی‌» هستند ارائه می‌کنند، با هر گونه خواست دگرگونی قوانین مخالف‌اند و حکومت نیز در این راه به طور منظم و پیگیر دست به خشونت می‌زند." کمپین ظاهرا به خاطر مصالح جنبش زنان از رویارویی با حکومت طفره می رود تا این جنبش پا بگیرد (همان جنبش صدو پنجاه ساله!!) و فعلا به مطالباتی پرداخته که حکومت را به چالش نطلبد، مثل حق سرپرستی کودک و برابری دیه و برابری شهادت در دادگاه و … . و یادآوری می کند نه با اسلام و نه با حکومت اسلامی مشکلی ندارد و نوشین احمدی خراسانی هم تلاش می کند بگوید نسل امروزی دختران (شماره نسل مذکور را فراموش کرده ام!) با اسلام مشکلی ندارد و تلاش می کند خود را با آن وفق دهد، شیرین عبادی هم که اصلا و اساسا معتقد است اسلام با حقوق بشر تباینی ندارد! ولی بابک احمدی مهم ترین مانع تغییر قوانینی که کمپین می خواهد عوض کند را حکومتی می داند که خود کمپین مشکلی با آن ندارد و این حکومت تازه بنا به اعتراف بابک احمدی در جهت حفظ این قوانین دست به خشونت هم می زند. این وسط معلوم نیست ، با حکومت مشکلی ندارید ولی می خواهید قوانینی که حکومت با چنگ و دندان از آن حمایت می کند را عوض کنید؟ چه کسی باید این قوانین را عوض کند؟ من؟ این جا بابک احمدی حکم شکست کمپین و این گرایش در جنبش زنان را صادر کرده بدون اینکه خودش بداند!! البته این تضاد ذاتی این گرایش در جامعه است.
مشکل اصلی حکومت است ولی مشکلات فرعی هم در کارند از جمله کسانی که وعده بهشت سوسیالیستی می دهند و به زنان می گویند "صبر کنید تا در آن بهشت موعود حقوق شما پرداخت شود" و می خواهند حقوق زنان را در مبارزه ایی غیر از مبارزات خود زنان در یک جنبش مستقل و آگاه‌" به دست آورند. ما از جمله کسانی هستیم که می گوییم در بهشت سوسیالیستی حقوق زن و مرد برابر است. ولی نه به زنان و نه به هیچ کس دیگری برای کسب حقوق اش نمی گوییم صبر کن. اتفاقا صبرو مدارا از جمله راه حل های مدافعان اطلاحات و "خشونت گریزانی"  ست که معتقدند خشونت فعلی را باید تحمل کرد و آهسته آهسته در پروسه های ۵٠ و ١٠٠ ساله حقوق اجتماعی را به دست آورد. امروز در ایران این صبر و مدارا از طرف کسانی توصیه می شود که آشکارا در مقابل انقلاب قرار دارند. ما برای احقاق حقوق انسانی در جامعه اتفاقا عجله داریم. چون هر روز که در این حکومت و این وضعیت می گذرد هزاران انسان در اشکال مختلف نابود می شوند، صبر و مدارا از خصوصیات سوسیالیست ها نیست.
"کسانی که به فعالان کمپین ایراد می‌گیرند که چرا برنامه‌ای بورژوایی را اجرا می‌کنند لطفاً زحمت بکشند و به ما بگویند که برنامه‌ی پرولتری در تقابل با آن برنامه‌ی بورژوایی چیست و کجاست‌. در ضمن به ما بگویند که کدام مبارزه‌ی وسیع اجتماعی را برای دست‌یابی به حقوق برابر زنان و مردان بر اساس سیاست‌ها و برنامه‌های کارگری سازمان داده‌اند. خیلی آسان است که گوشه‌ای بنشینند و…"  البته احمدی منتظر جواب از طرف چپ ها و سوسیالیست ها نیست این بخشی از مبارزه سیاسی ایشان با سوسیالیست هاست. همین امسال
شعار و راهکار ما سوسیالیست ها و کمونیست های کارگری که از همه بیشتر برای ساختن بهشت سوسیالیسم عجله داریم برای ٨ مارس و جنبش آزادی زن "حجاب برگیران" است. چرا که حجاب سمبل تحقیر زن در جوامع اسلام در حکومت است. حجاب ابزار سرکوب  جامعه توسط حکومت اسلامی است. نمی توان تصور کرد خامنه ایی و تمام عمله اکره اش در راس قدرت باشند و زن ها حجاب نداشته باشند. این دو باهم در یک جامعه جمع ناشدنی هستند. این تلاش و مبارزه ما برای برانداختن حکومتی است که به قول احمدی در تولید، بازتولید و حفظ قوانین و وضع موجود جامعه دست به خشونت می برد. شرایط و وضعیت زنان در ایران امروز کاملا این پتانسیل را دارد که با برداشتن حجاب پایه های هویتی حکومت اسلامی را از زیرش بکشد. زن ها هر روز در خیابان ها دارند این کار را ی کنند ولی این باید سازمان داده شود و به مبارزه ایی اجتماعی بدل شود.
حتی  اگر معتقد باشیم برای تغییر شرایط جامعه باید قوانین موجود را عوض کرد، خوب باید رفت سراغ نیرویی که با چنگ و دندان از آن قوانین حمایت می کند نه اینکه از اول اعلام کنیم ما با آن حکومت و ریشه هایش مشکلی نداریم به خاطر این که سرکوبمان نکند. (که کرد!) حکومت اسلامی هرکجا که نیروی مقابلش اجازه بدهد سرکوب می کند. (مقاله نوشین احمدی خراسانی "با مطالبات ما مشکلی ندارند، باور کنید!"را در وب سایت کمپین بخوانید، چه ملتمسانه از حکومت می خواهد سرکوبشان نکند! بی هیچ اعتراضی. و در پرده می خواهد به حکومت هشدار بدهد اگر ما را سرکوب کنید همان بلای جنبش دانشجویی سرتان می آید و چپ ها صحنه دار می شوند و آن وقت با پرچم "یا سوسیالیست یا بربریت " چه می کنید؟ ما که با اسلام و حکومتش کاری نداریم! )
در ادامه بابک احمدی تلاش می کند ثابت کند اسلام کلا بد نیست و با حقوق بشر منافاتی ندارد، اسلام خوب هم پیدا می شود. طوری که حتی بعضی از علمای دین به قوانین تبعیض آمیز معترضند. و در جای دیگر توضیح می دهد نقش  دین در رابطه انسان با خدای خویش است و…. این جا بابک احمدی در مبارزه برای کسب حقوق برابر زن و مرد باید برود در حوزه علمیه قم معتکف شود و تاویل های انسان دوستانه ای از اسلام را جستجو کند و منتظر پایان مباحث علمای حوزه باشد!! ولی گویا احمدی متوجه نیست اینجا بحث بر سر تاویل های دوستانه از اسلام نیست، بحث بر سر اسلام سیاسی است . اسلام در حاکمیت که برای زدن جامعه به ابزار های اسلامی مثل حجاب و آپارتاید جنسی متوصل شده است.  اسلام سیاسی که نه تنها در کشور های اسلام زده بلکه در تمام دنیا پرچم ضدیت با مدنیت و بشریت را بلند کرده است و کله اش در همان حکومتی است که کمپین با آن مشکلی ندارد.
در هر صورت بابک احمدی خود را در جبهه لیبرالیسم قرار می دهد و نباید از او انتظار داشت به انقلاب بیندیشد. ولی باید نشان داد کشیدن دامنه  آپارتاید جنسی تا مبارزات زنان و جامعه برای رفع همین تبعیضات از عواقب فوری و ناگزیر چنین اندیشه هائیست. و باید نشان داد چه کسی در کجای مبارزه با این تبعیضات ایستاده است.