زمانی که
اسم ت را
در پائین نقاشی ات میگذاری
تابلو ات
ناگهان جان میگیرد
از هر طرف
موجوداتی که
درتابلوقرار دارند
به حرکت در میایند
پرندگان
در فضا پروازمیکند
ماهیان
در استخر همراه فوارها
ازآ ب خارج میشوند
دختر جوانی که
سر برپای یاریش نهاد
با نگاهی عاشقانه
معشوق خود را برانداز میکند
گلها با
وزش هر نسیم ی
به رقص در میایند
و پروانه های رنگی
از گلی به گلی دیگری مینشیند
ابرها
به حرکت در میایند
زمانی کوتاه
خورشید را میپوشانند
قوهای عاشق
همراه موزیک چایکوفسکی
رقص دریاچه قو را
افتتاح میکنند
خرگوشها با شیطنت
در پی هم میدوند
ودر سوراخهای که
درچمن هست
پنهان میشوند
کبوترها از آسمان
بر روی
مجسمه های عریان مینشیند
وبرای جفتشان
بغبغو میکند
از دودکش های خانه ها
دودی روشن
به آسمان میرود
وبوی غذا
فضا را پٍَُُُُِِر میکند
وتو خود را
جزئی از تابلو احساس میکنی.
۲۰۱۰٫۱۰٫۱۹
اکبر یگانه