چند یادآوری کوتاه به سیاوش دانشور

آقای دانشور اگر شما در جواب به دوسوال من،من رابه “قاموس آزادی خواهی وسوسیالیسم” ام مراجعه دادید من هم شما را به یک قطره صداقت مراجعه می دهم و توجه تان را به نکاتی زیر جلب می کنم:

اول – من از زبان کسی به شما “فحش ” ندادم شما را مراجعه می دهم به جواب رسمی “حزب حکمتیست”( تاکید ها و پرانتز ها از من است).

” در مورد قرار حزب اتحاد کمونیسم کارگری و بحثهای حول آن اخیرا کمیته مرکزی حزب اتحاد کمونیسم کارگری قراری را به تصویب کمیته مرکزی خود  رسانده و هیات پنج نفره ای را موظف کرده که پروژه اتحاد “حزب اتحاد کمونیسم کارگری” با “حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست” را از لحاظ نظری، عملی و تشکیلاتی مورد بررسی قرار دهد و  نتیجه را به اطلاع کمیته مرکزی این حزب برساند.  متن قرار در نشریه حزب اتحاد به چاپ رسیده است.  بدنبال و در مورد این مسئله دوتن از اعضا رهبری این حزب، آذر ماجدی در نشریه دنیای بهتر و علی جوادی در پالتاک اظهار نظر کرده اند. این موضوع همچنین در دوستداران کمونیسم کارگری سوالاتی ایجاد کرده است. لازم میدانیم در این مورد توضیحاتی را به اطلاع برسانیم. قبل از هر چیز لازم است تاکید کنیم که حزب حکمتیست از هر نزدیکی و همکاری و پیوستن کمونیستها به خود استقبال میکند. ما همیشه اعلام کرده ایم که حزب حکمتیست ظرف مبارزه همه کمونیستها و انسانهای انقلابی ای است که خود را به سیاستهای اعلام شده این حزب نزدیک و این حزب را ظرف مناسب پیشبرد امر خود برای رهایی و پیشبرد امر انقلاب کمونیستی میدانند. ما همه کمونیستها را به پیوستن به این حزب فرامیخوانیم و از هر نوع دیالوگ، بحث و جدل که به تحقق این امر و قویتر شدن کمونیسم کمک  کند استقبال خواهیم کرد. لذا و از این سر ما تلاش رفقای حزب اتحاد را، خارج از هر معادله و ملاحظه ای، امر مثبتی میدانیم.  در رابطه با مسئله ای که از جانب حزب اتحاد مطرح شده است، نتیجه کار و تصمیم رفقای حزب اتحاد در مورد پروسه نزدیکی و یا پیوستن به حزب حکمتیست چه خواهد بود، بحثی است مربوط به خود این رفقا. اما خارج از هر نتیجه ای که این رفقا به آن برسند از نظر حزب حکمتیست نکات، مسائل سیاسی و پرنسیبهائی مطرح است که به هیچ عنوان قابل گذشت یا چشم پوشی نیستند. ٭ در مورد مسئله “اتحاد جریانات کمونیسم کارگری” که حزب اتحاد از ابتدا به عنوان هدف و پروژه ای در دستور کار خود گذاشته است و در قرار اخیر و بحثهای حول آن هم مورد اشاره است،  ما از ابتدا این پروژه را نقد کردیم  . ما خود را با جریانات موسوم به کمونیسم کارگری از یک جنس و جنبش نمیدانیم. برای مثال اتحاد ما و حزب کمونیست کارگری ایران همان اندازه واقعی است که اتحاد ما و راه کارگر، اقلیت، اتحادیه کمونیستها و سایر جریانات چپ سنتی.  ما بارها گفته ایم که ما به جنبشهای مختلف و سنتهای سیاسی مختلفی تعلق داریم. لذا ما بخشی از پروژه رفقا برای “اتحاد جنبش کمونیسم کارگری” نیستیم. ما قبلا نیز در سند رسمی خود تحت عنوان “ارزیابی ما از حزب  “اتحاد کمونیسم کارگری” گفتیم که ” فراخوان “اتحاد کمونیسم کارگری” دعوت به تسلیم کردن سنت سیاسی و تشکیلاتی متمایز حزب ما به مواضع ناسیونالیسم میلیتانت حزب کمونیست کارگری و بعبارتی دیگر دعوت به عقب نشینی در مقابل چپ سنتی است”.  ٭ ما پایبندی به موازین و مقرارت حزبی، پایبندی و تعهد به موازین کار مشترک و اصول سازمانی را یک فاکتور مهم و حیاتی در فعالیت کمونیستی میدانیم.  اصول تحزب کمونیستی ، شفافیت سیاسی و تعدد نظرات در حزب ما اکنون سنتی جا افتاده است. حزب ما در تقابل با جریان اقلیت در رهبری  حزب کمونیسم کارگری تشکیل شد که موازین تحزب کمونیستی را با دور زدن کمیته مرکزی و پلنوم رسمی آن و اعلام ” کنگره ” ای غیر مشروع و غیر قانونی و پناه بردن به شیوه های غیر حزبی و غیر سیاسی برای حل و فصل اختلافات زیر پا نهاد. به همین دلیل ما بر سر تحزب کمونیستی و فراهم کردن بیشترین امکان ابراز اختلافات  سیاسی و درهمان حال وحدت اراده و پایبندی به موازین و پرنسیپهای حزب به شدت حساس هستیم. از نظر ما روش های تشکیلاتی احزاب قبل از هر چیز انعکاس خط سیاسی آنهاست. هیچ منفعتی توجیه کننده زیر پا نهادن موازین کار مشترک و اصول رسمی و قانونی نمیتواند باشد.   ٭  نکته ای که در بحث رفقای حزب اتحاد تاکید میشود تغییرات در حزب حکمتیست است.از نظر ما این ادعا که حزب ما از کنگره دوم تغییراتی کرده است و گویا این تغییرات مایه نزدیکی حزب اتحاد به ما و امیدواری به اتحاد دو حزب شده است نه فقط واقعی نیست،  بلکه وارونه کردن رابطه سیاست و پراتیک و موقعیت اجتماعی و ندیدن این واقعیت است که موقعیت امروز ما که باعث توجه همگان به این حزب، سیاستها، قدرت و قابلیتهایش شده است، دقیقا همین سیاستها است.  تعجب آور است که ادعا میشود که در سیاستهای حزبی که در کنگره دوم آن مصوبات کنگره اول مجددا تصویب و مورد تاکید قرار میگیرد تغییراتی به چشم میخورد. همانطور که گفتم تغییری که در حزب حکمتیست طی این چند سال اتفاق افتاده موقعیت اجتماعی آن است که حاصل پراتیک کردن سیاستهای رسمی ما بوده.  این رفقا میتوانستند بسیار روشن و سیاسی بگویند که با توجه به موقعیت کنونی این حزب مایل هستند به حزب حکمتیست بپیوندند. اما وارونه نشان دادن این واقعیت و دادن تصویری که گویا حزب حکمتیست به سیاستهایش نقد دارد و تغییراتی در آن داده و این اتحاد به شفاف کردن این سیاستها و تقویت جنبش کمویسم کارگری کمک میکند نه صمیمانه است و نه بیان حقیقت. ما پس از جدائی از حزب کمونیست کارگری و تشکیل حزب حکمتیست پراتیک اجتماعی خود را بر مبنای سیاستهایی پیش برده ایم که در این چند سال و از بدو تشکیل این حزب رسما اعلام شد ه اند. اگر کسی مجموعه این اسناد را مطالعه کند متوجه یک سیاست، یک جهت گیری عمومی و یک گرایش سیاسی متمایز میشود که امروز در دنیای سیاست خیلی روشن به عنوان حکمتیسم شناخته شده است و خطوط اختلاف آن با سایر جریاناتی که خود را به کمونیسم کارگری منتسب میکنند بسیار روشن و قابل رویت است. موقعیت اجتماعی حزب حکمتیست، قدرت و قابلیتهای آن نتیجه اعمال همین سیاستها است.   ٭ ما این تبیینی که رفقای حزب اتحاد دارند، مبنی بر اینکه گویا همه اشتباه کرده ایم را مردود میدانیم و آنرا بارها نقد کرده ایم. ما خود را در این تبیین نه تنها شریک نمیدانیم بلکه اعتقاد به آن را نشانه عدم نقد سیاسی جدی این رفقا به سیستم نظری و سیاسی رهبری حزب کمونیست کارگری میدانیم. این تلاش آشتی طلبانه میان دو جریان متمایز است که به جنبش های متفاوت اجتماعی تعلق دارند و در نهایت تلاش برای کوتاه آمدن خط مارکسیستی حکمتیستی در مقابل چپ حاشیه ای و آوانسی به جریان باقیمانده در حزب کمونیست کارگری است.   خالد حاج محمدیاز طرف کمیته رهبری حزب حکمتیست٩ مارس ٢٠٠٨ “

    چون بنده از سبک کار و فرهنگ وکلای مدافع بیزارم و مثل شما در این کار خبره نیستم با بیانی ساده و روشن مطالب شما را پاسخ میدهم همان طور که در بیانیه بالا ملاحظه می فرمائید حکمتیستها توضیح کاملی راجع به” بی پرنسیپی” شما در زمان انشعاب  به شما نسبت داده اند پس من “از زبان آنها” به شما چیزی نگفته ام و “فحش “من وکالتی نبود بلکه عمل شما در زمان انشعاب موجب دریافت صفت “بی پرنسیپ” از طرف رفقای سابق تان بوده است.

دوم – اما توبه را من بشما نسبت دادم علت آن هم این است در جلسات پالتاکی که علی جوادی داشت در این مورد بخصوص به اشتباه “حزب اتحاد” اقرار کرد، اما چون بنظر من اشتباه را یک جریان سیاسی ،با پرنسیپ های روشن میکند ،وآن قابل فهم است، اما من توبه را به جریانات بی پرنسیپ مثل شما یا حزب توده و امثلهم نسبت می دهم ،اما غیر از این چرا اگر حکمت از اینطور واژه ها استفاده میکرد خوب بود اما برای ما اسلامی شد !!!؟؟؟،اجازه بدهید من هم این واژه را در “مرکز مطالعات کمونیسم کار گری” شما به اسم خودم به ثبت برسانم ،از این جنبش هم باید چیزی به ما برسد دیگه،اگر جهت این ثبت باید فرمی را پر کنم لطفأ آنرا ارسال فر مائید ،شاید جهت این کار در آن دنیا گناهانم در پیش گاه از ما بهتران بخشیده شود.

سوم – مرغوم فرموده بودید که”از آنجا که این مواضع(منظور مواضع من است)در تلاش صمیمانه ما برای بازسازی لطمات وارد شده به جریان کمونیسم کارگری شریک نیست. با یک آیا سوال نمیشود.و…..” جناب، بنده هم از “پروژه اتحاد”شما کاملأ باخبر هستم، هم، خیلی قبل از آن ،از وضع کک با خبر بوده ام. شما من را متهم به جلو گیری از “باز سازی لطمات وارده” به” کک” می کنید و خودتان  را ناجی “اتحاد” !!!!!!؟؟؟؟؟؟ احتمالأ با زرنگی بروی مرور زمان و فراموشی خاطرها حساب باز کرده اید؟؟ ویا کبرسن موجب فراموشی آن قسمت از تاریخ “کک” درذهن تان شده است!!!! یادتان می آید در کنگره انشعاب از این که “راست هارا”همان دوستانه “حکمتیست” را بیرون بریزید از هیچ کوششی ( کماندو بازی های علی جوادی )کوتاهی نکردید تا راه قبضه کردن “حکک”را برای خودتان باز کنید ، که سر انجام هم دمتان لای تله “حکک” گیر کرد و” فرار را بر قرار” ترجیح دادید،خوب حالا بفرمائید که چه کسی به “کک” ضربه زد وآنرا علارغم میل اکثریت اعضاء به انشعاب کشانید؟؟ و بفرمائید که جهت “اتحاد ” تا کنون چه کار کرده اید؟؟؟؟

چهارم – با زبان (عامه نفهم مثل وکلای بورژوا)مرغوم فرموده بودید که آن تغییر در سیاست های “حکمتیست ” ها بود که باعث شد سیاست های شما هم در مقابل آنها تغییر کند ، اطلاعیه بالا بخوبی ادعای شمارا باطل میکند. ضمن این که شما مگر آنهار را به جرم “راست بودن “بیرون نریختید” پس طبق کدام پرنسیپ سیاسی، خواستید بعدأ با آنها”راست” ها “اتحاد” کنید؟؟ شاید موقع جداشدن PH  “راست” بودنشان خیلی کم بود اما به مرور زمان PH   “راست” بودنشان به مقدار غیر قابل “اتحاد” زیاد شده!!!! این هم می تواند جوابی از انواع جواب های ثبت شده در”مرکز مطالعات کمونیست کارگری” به اسم شما باشد!!!

پنجم – شما می توانید به هرچه دلتان می خواهد نقد داشته باشید و به هرکس که لازم بدانید انتقاد کنید این می تواند شامل حال دوست و هم سنگر دیروز شما هم باشد اما این قانون شامل حال منصور حکمت نمی شود این افتخار دست نیافتنی است وفقط در آینده شاید با اجازه “مرکز مطالعات کمونیست کار گری” و تیمم گرفتن و اجازه از وارث آن مرحوم توسط مرشد اعظم علی جوادی بتواند صورت بگیرد، مگرکسی به قول شما “اگردنیا برایش یخ نزده باشد” که غیر از این فکرکند.

ششم – نوشته اید که “شما اگر نظر سیاسی مشخص تان را راجع به نکات محوری مطلب “تزهای بنیادی حزب حکمتیست” بگوئید،آنوقت همه معنی سیاسی ومنظورگویندگان کلمات “ندامت” و “بی پرنسیپ” را بهتر میفهمند”. من بدون آن بر خورد منظور و مفهوم آن کلمات را  در بالا به روشنی توضیح دادم. اما در مورد برخورد به “تز” های شما لازم دیدم که اول با مطرح کردن آن سوالات جایگاه شما”تز”دهنده را برای خواننده گان روشن کنم تا تصویر کاملأ روشنی از میدان این نوع سیاست بازی به نمایش در آید. ضمن این که خود “حکمتیست ” ها باید به آنها جواب دهند نه من.

هفتم – در مورد جواب سوال دوم من خودتان را از مهلکه این که بگوئید آنها چه نکرده اند ،با مطرح کردن زیرکانه این که “من سیاست آنهارا پاسیفیسنی”(نقل به معنی)ارزیابی کرده ام،در بردید،اما در مورد این که شما چه کار ها کرده اید واقعأ تحت تاثیر قرار گرفتم ،فهمیدم که این فقط شمائید که واقعآ دارید آن حزب لنینی میشوید این کار را حتی خود منصور حکمت هم نتوانست بکند اما به قول علی جوادی ایشان دم رفتنشان رمز ورازتمام آن کار هائی راکه نا تمام گذاشت بود یواشکی در گوش او نجوا کرد بنا بر این بقیه  یا منحرف  ویا خانه نشین.

منابع:

*تزهای بنیادی حزب “حکمتیست”

*دو سوال از سیاوش دانشور

*پاسخ به دو سوال