هنر نقاشی زیر زمینی در ایران

تنها یک شب:تصاویری از هنرمندان زیر زمینی نقاش که برای اولین بار در اشپیگل آلمان به چاپ رسیده است
هنرمندان ایرانی تحت سرکوب رژیم احمدی نژاد را به مبارزه طلبی فرا میخوانند. آنها تحت تعقیب قرار میگیرند، نمایشگاههای آنها بسته میشود

ترجمه ن. هدایت ، اشپیگل شانزدهم اکتبر
در اولین نگاه مانند تصاویر سنتی نقاشی به نظر میرسند. یک روحانی را در حال دو زانو نشتن نشان میدهد ، مینیاتور ایرانی ،نقشه ای از تهران نمیباشد  با لکه های سبز ، که مکانها و خیابانهایی را نشان داده است که در هنگام “شورش سبز” در سال گذشته صدها هزار تهرانی علیه رئیس جمهور ا حمد ی نژاد شورش کرده و در خشم خود را بوسیله تویتر به سوی جهان ارسال کردند؟ لکه های سبز میتواند معانی زیادی داشته باشد، در ایران این معنی را میدهد که : من به اپوزیسیون سبز تعلق دارم
یک گالری در تهران در چند ماه پیش جرئت نمود که این تصاویر را به نمایش بگذارد .نقاش یک آوانگارد هنرمند ، در آنزمان در زندان بسر میبرد و منتظر حکمش میبود ، بدتر از این نمیتوانست که برای او اتفاق بیافتد .یک روز بعد گالری میبایستی که تصاویر را حذف میکرد.
تهران یک شهر سیزده میلیونی متروپل است ، که در آن کنسرت راک وجود دارد که در آن بایستی تماشاگران روی صندلی بنشینند و تحت کنترل شبه نظامیان بسیجی باشند.
یک شهری که در آن که بوسیله دادگاهها میتوان محکوم به ضربات شلاق شد چون در یک جشن شرکت کرده ای . در ایران هنوز انسانها به سنگسار محکوم میشوند .در سراسر جهانی به سختی کشوری به جوانی ایران وجود دارد هفتاد درصد جمعیت ایران زیر سی سال میباشند.
یک جریان زیر زمینی  فعال مدتهاست که توسط جوانان تشکیل شده است : هنرمندان یکدیگر را به نمایشگاههای مخفی دعوت مینمایند ، سعی میکنند که کارهای خود را بدور از سانسور قاچاق کنند و هنر خود را در خارج کشور به فروش برسانند.
پرفسور محمد ضیایی  در رشته هنر دانشگاه آزاد یکی از کسانی میباشند این جریان پنهانی هنری را دهها سال است که دنبال میکند. او به عنوان پرفسور هنر نیات و همچنین گستر ش راههای کارهنری دانشجویان خود وهمچنین گالریستهای با جرئت را بخوبی میشناسد. او با هنرمندان معروفی دوست میباشد ، وهمچنین در یک مجله هنری آوانگاردیست انتشاراتی را دارد. او این را ناظر است که  چگونه طی پنج ساله گذشته اوضاع بدتر شده است .در سال دوهزار وپنج هنرمندان زن  ایرانی بیتا فیاضی آزاد و ماندانا مقدم اجازه داشتند که در ونیز با تاثیر گذاری بسیار شرکت داشته باشند. اما از زمان انتخاب احمدی نژآد در همان سال وضعیت هنرمندان بطور ناگهانی بدتر شد . “هنرمندان بایستی نشان بدهند که چه چیزی را میخواهند در گالری به نمایش بگذارند”این را ضیایی میگوید. کنترل شدت گرفته ، خشم هنرمندان نیز ، واین نیز بعد از شورشهای خونین سال گذشته اوج  بیشتری  گرفت.
این تصاویری ناشناخته ای از مجله اشپیگل میباشند که اشپیگل برای اولین بار عرضه میکند.
http://www.facebook.com/note.php?saved&&note_id=117036595024088
هنرمندان میخواهند هنر خود را به نمایش بگذارند ، اما ناشناس بمانند . رنگ های سرخ خونین و انقلاب سبز بر بسیاری از نقاشی ها غالب میباشند. در یک تصویر یک زن در مقابل نیروهای پلیس پستان راست عریان دیده میشود ، در تصویر دیگر یک زن  عریان در سناریوی تجا وز قرار دارد. در تصاویر میتوان میله هایی را دید ، در تصاویر آبستراکت میتوان تن های مجروح شده را دید. البته که در ایران تابوهای زیادی  وجود دارد ، البته که هنرمندان این تابوها را میشکنند.
در تصاویر دیگر در ابتدا قدرت ایجاد میشود بوسیله آگاهی و همچنین داستان سخت بوجود آ مدن آن .به نا گهان رنگهای سرخ در زمینه ورنگهای قوی قرمز کناره ها دیگر بازی با رنگها معنی نمیدهند ، یک جنازه با جای سوراخهای گلوله ؟ هیچکدام از این نقاشی امضا نشده اند بدلائل امنیتی .و همچنین البته بدون ایمیل
سانسور در دانشکده هنر شروع میشد.در امتحانات ورودی در کنار استعداد ،امتحان ایدئولزیک مورد بررسی قرار میگیرد. برعکس اروپا شماره پرونده ارتباطی با تحصیل در دانشگاه ندارد. واحد هایی در مورد ویدئو ویا نصب در این رشته هنری عرضه نمیشود ، در پایان هرسال مسئولین گالری دانشجویان جدید را مورد دیدار قرار میدهند. و در شروع هر گا لری بایستی که آنچه را که عرضه میشود  در اداره سانسور در وزارت فرهنگ نشان دهند.
“تنها ده گالری عمدتا این  جرئت را د ارند که تاریخ معاصر ، وپوزیسیون رادیکال سیاسی نشان دهند “این را ضیایی میگوید وبعضی از “از نمایشگاههای در تهران تنها یک شب مدتشان میباشد” نمایش علنی مبارزه جویی برچیده میشوند و گالری بسته میشود. وبرای همین بسیاری از هنرمندان در ایران گالری پیدا نمیکنند ونه در خارج از ایران . برای اینکه زنده بمانند ، به عنوان گرافیکر کار میکنند  ویا هنرهای سرگرمی تولید میکنند.
مواضع هنر ایرانی که کار خود را به پیش برده است را میتوان در موزه تهران در یک ساختمان مجلل در مرکز شهر تهران دید.در کنار پیکاسو ، وار هولس همچنین تصاویر موفق هنرمندان در تبعید هم به نمایش گذاشته میشوند.ا زجمله پرویز تناولی هفتاد وسه ساله که تصاویر دکوراسیونی او معامله میلیونی میشود ویا شیرین نشاط ، پنجاه وسه ساله که در غرب بخاطر عکسهایش معروف میباشد که در ایران به عنوان “هنر چادری ” مورد تمسخر قرار گرفته است ودر اختیار موزه های معاصر وزارت هنر واسلام قرار دارد.
نه چندان دور از موزه کسانی  که ناهماهنگ ودردسر ساز هستند بطور زیر زمینی لغت به لغت  در فعالیت میباشند.در یک زیرزمین در مرکز شهر تهران یک استودیو جاسازی شده است ، در اینجا یک گروه با سایت خود” برای جنبش واقعی   زیرزمینی  مبارزه میکند،برای یک رنسانس در خیابان هنر ، گالری در دیجیتال “برروی سایت ا ینترنتی خود تصاویر را جمع آوری میکنند و دسته بندی از هنر خیابانی تهران و در سایت میگذارند.این هنری است در مقابل تصاویر بزرگ آیت الله در خیابانهای تهران برروی دیوارها وخانه ها. در بازگشایی این نوع گالری ها الکل وجوددارد و زن ها کشف حجاب میکنند . هنرمندان تهرانی بازی قدیمی هنرمند و ژآ ندارم را بازی میکنند.
پرفسور ضیایی میگوید”هنر را نمیتوان کنترل کرد ، هنر گزارشگر زندگی است .”آنچه که تاریخ نشان دا ده است : سانسور هنر همیشه یک اشبتاه بوده است . “هرجا که سرکوب و  جود دارد یک زبان سمبلیک بوجود میاید که کسانی که وارد هستند میتوانند آنرا تفسیر کنند .اما گاهی انتقاد در اثر شبکه سانسور لغزش هایی پیدا میکند.” یک جوان بیست وچهار سا له هنرمند عکاس جوانان تهرانی را فراخوند که تجربه های وحشت انگیز در هنگام روزهای “شورش سبز” فکر کنند. اکثر آنها شروع کردند که گریه نمایند، در  حالیکه هنرمندان عکاس به تصویر برداری میپرداختند.این تصاویر یک نسل مجروح شده را نشان میداد.
از نورا راینرهاردت ف اشتفان سیمون