جنگ مراجع تقلید، بحرانی دیگر در ساختار حکومت اسلامی

درهم ریختگی و چند تکه شدن جامعه روحانی اهل تشیع به تشکل ها و دسته بندیهای بیشمار از ویژگی اسلام شیعه بوده است که از آغاز ورود این شاخه اسلامی به ایران از پنج قرن پیش، همیشه عامل آشفتگی سیاسی و اجتماعی در کشور بحساب آمده است و یا محرک اصلی جنگ با همسایگان  که در نهایت موجب تغییر و کوچک شدن جغرافیای ایران شده است. در تمام طول تاریخ اسلام شیعه در ایران هرگز مشاهده نشده است که دو مرجع مذهبی در زمانِ معین و همزمان دیدگاههای مشترک چه در تفسیر دین و چه در مسائل سیاسی روز با یکدیگر داشته باشند. اگر سری به یک از حجره های فقیه اهل تشیع بزنید خواهیم دید در هر حجره ای ملّای با رساله ای مختص بخود بست نشسته است و تدریس اصول دین و رساله خود را مرجع بر اندیشه های دینی دیگر مراجع دانسته. از سویی دیگر قصدم از بازگو کردن این وقایع دردناک اجتماعی کشورمان تأکید مجددم بر نزاعِ امروزِ آیت الله های حکومتی در ایران است که همیشه امری عادی و طبیعی بوده است و تردید نکنید حکومت فُقَها و اسلامی بر ایران همیشه این خطر بالقوه را بدنبال خواهد داشت که مملکت و جامعه را بسوی بحرانهای گوناگون سوق دهند که نتایج طبیعی آن فقر و فلاکت، جنگ و ویرانی برای مردم و کشور است.

کورش اعتمادی
۱۶ اکتبر ۲۰۱۰
Koroush_etemadi@hotmail.com

در پی اعلامِ خبرِ سفرِعلی خامنه ای به قُم، زمزمه مخالفت و سرپیچی روحانیون بلندپایه از ملاقات با  او از هر سو بگوش میرسد. نزدیکان علی خامنه ای سخت نگران از عدم استقبال مراجع تقلید شیعه از سفر ًرهبر ً به این مرکز بزرگ دینی هستند. بنا به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام محمدحسن ذاکری سخنگوی  ًستاد استقبال مردمی از رهبر فرزانه انقلابً در نشستی خبری در جمع خبرنگاران اعلام کرد: ًاین ستاد با همکاری اقشار مردم و هم‌چنین گروه‌ها و ارگان‌ها با محوریت جبهه پیروان خط امام و رهبری و همچنین مجمع هماهنگی پیروان خط امام و رهبری در استان قم تشکیل شده است ً. در همین رابطه حجت الاسلام ذاکری اشاره میکند: ً بیش از ۲۰ تشکل فعال در استان قم در این ستاد فعالیت می‌کنند و ستاد استقبال مردمی از مقام معظم رهبری از امروز آغاز به کار کرده است ً. در ادامه او تأکید میورزد: ًبه دنبال آن هستیم تا هر خانه در قم به یک ستاد استقبال مردمی از ولی امر مسلمین تبدیل شودً.  در پی اظهاراتِ حجت الاسلام ذاکری در ارتباط با سفر ًرهبر ً به قم، فرمانده نیروی انتظامی قم سردار ًمهدی توکلی ً عنوان میکند:ً استقبالی که مردم قم از مقام معظم رهبری در این سفر انجام خواهند داد، با هیچ استان دیگری قابل مقایسه نخواهد بود و پیش‌بینی می‌کنیم که همه مردم اعم از پیر و جوان، زن و مرد، حوزویان و دانشگاهیان در این استقبال حضور داشته باشند و استنباط بنده نیز از این استقبال بدین گونه است که پرشورترین استقبال را در تاریخ انقلاب اسلامی از مقام معظم رهبری در این سفر شاهد باشیم ً.

گفته میشود علی خامنه ای،  ًرهبر ً جمهوری اسلامی، همچنین در مهرماه امسال دو بار بطور غیررسمی به قُم سفر کرده تا از نزدیک نظرِ دیگر مراجع تقلید نسبت به موقعیت تضعیف شده اش در جامعه را پرسجو و ارزیابی کند. ولی بنظر میرسد تعداد بسیاری از مراجع تقلید در قُم به بهانه های گوناگون از ملاقات با  ًرهبر ً سرباز زده اند و برخی از آنان قصد دارند بهنگام ورود  ًرهبر ً به فُم از شهر خارج شوند.

شکاف در بین جامعه روحانیت شیعه و مراجع تقلید حکومتی هر روز ابعاد گسترده تری بخود میگیرد. این انشقاق دلایل متعددی دارد. برخی از مراجع نحوه مدیریت سیاسی علی خامنه ای را نمی پسندند و برخی سُلطه روزافزون او بر حوزه های دینی را مغایر با سنتِ فعالیتهای مراکز شیعه در ایران میدانند، که پیش از بر سر کار آمدن دولت احمدی نژاد منابع مالی حوزه های علمیه بیشتر از وجوهاتِ خمس و ذکات و بخشش های مردم به مراکز مذهبی تأمین میشدند و نه از بودجه هنگفت دولتی. در واقع میشود عنوان کرد یکی از دلایل نزاع حسینعلی منتظری با علی خامنه ای مسئله روش تأمین بودجه های حوزه های علمیه میبود که دولت احمدی نژاد با صلاحدید  ًرهبر ً عمده تأمین کنندگان مالی مراکز دینی در کشور محسوب می شود. در همین رابطه آیت الله منتظری بارها اعلام کرده بود که دولت با تأمین وجوه مورد نیاز مالی مراکز دین، استقلال حوزه های دینی را از بین برده است و از سویی حوزه های دین در کشور تبدیل به جولانگاه نفوذ و استیلای یکجانبه ًرهبر ً شده است. همچنین میدانیم آیت الله منتظری هرگز مقام مرجعیت علی خامنه ای را تأیید نکرد و او را فاقد ویژگیهای رهبر یک جامعه اسلامی میدانست. حال نمونه این اختلافات و مخالفتها در بین جامعه روحانیون علیه ًرهبر ً آنچنان گسترده و آشکار شده است که در روزهای اخیر عطاالله مهاجرانی وزیر پیشینِ ارشادِ دولت خاتمی اشاره میکند؛ تنها دو تن از دوازده مرجع بزرگ تقلید در قُم، علی خامنه ای را بعنوان ًرهبر ً و ولی فقیه رژیم جمهوری اسلامی قبول دارند. روشن است این دو آیت الله که مرجعیت دینی و سیاسی علی خامنه ای را تأیید میکنند، یکی آیت الله مصباح یزدی و دیگری آیت الله همدانی میباشند که اوّلی معروف به تئوریسین خشونت در رژیم اسلامی است که اخیرا ً  تجاوز مامورین امنیتی رژیم به زندانیان را تأیید و توجیه دینی کرده است.

بحث پیرامون بی اعتباری سیاسی و مذهبی علی خامنه ای تنها محدود به مراکز دین نشده است، بلکه از مدتها پیش برخی از روحانیون بلندپایه حکومتی خطر ریزش مشروعیت ًرهبر ً را پیش بینی کرده و در صدد برآمده اند تا با طرح راهکارهای معین جامعه را از بن بست سیاسی و خطر بالقوهِ خلاء ًرهبرً ی رهائی بخشند. از جمله مباحثی که در سالهای اخیر در مورد ویژگیهای رهبریت نظام اسلامی و روش ادارهِ سیاسی رژیم اسلامی مطرح شده است، پیشنهادات رئیس مجلس خبرگان و شورای مصلحت نظام است که طرح ًشورای رهبری ً بجای  ًرهبری فردی ً را عنوان کرده است. پیشنهاد دهنده این طرح هاشمی رفسنجانی است که خود از مدتها پیش طرح ًشورای رهبری ً را مطرح کرده است. بنظر میرسد طرح مزبور باز در این اواخر در بین خبرگان نظام مطرح و جدلی جدید را در بین جامعه روحانیون براه بیاندازد. و این نزاع سیاسی همزمان در زمانی مجددا ً مطرح میشود که ًرهبرً قصد دارد با ایجاد یک فضای اعتمادسازی مابین خود و مراجع تقلید اعتبار سیاسی و معنوی از دست رفته خود را باز یابد.  

در رابطه با طرح موضوع ًشورای رهبری ً، آیت‌الله محمد یزدی، نائب رئیس مجلس خبرگان، در گفت و گویی با هفته نامه پنجره در پاسخ به پرسشی درباره مخالفت برخی از اعضای مجلس خبرگان با انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی میگوید: ًمخالفت داشتن یک مسئله و فکر تشکیل شورای رهبری مسئله‌ای دیگر است که بیشتر از طرف آقای هاشمی سرچشمه گرفته بود و در این رابطه، همان زمان، اکثر اعضای جامعه مدرسین مخالفت کردند. در حال حاضر هم که دوباره آقای هاشمی این مباحث را مطرح می‌کند، باز هم ما مخالفیم و بعدا هم مخالف خواهیم بود. به این علت که مسئله تشکیل شورای رهبری مبنای فقهی و علمی ندارد، بلکه مبنای روشنفکری دارد، چون یک مجتهد هیچ‎وقت نمی‌تواند مقلد باشد و با نظر شورایی بحث کندً.

در ادامه این مباحث مجادله آمیز در رأس هرم قدرت نظام جمهوری اسلامی بین آیت الله های حکومتی آیت الله یزدی اشاره میکند: ً در جریان فتنه، سران فتنه به پشتیبانی آقای هاشمی خیلی کارها کردند و آقای هاشمی اساسا یک نوع تفکر داشته و دارد که هیچ ربطی به جامعه مدرسین ندارد. ایشان هیچ وقت عضو جامعه مدرسین نبوده و همیشه عضو جامعه روحانیت مبارز بوده و در آن‌جا نیز همیشه این بحث‌ها با ایشان وجود داشته است. ً

تلاشی و انشقاق در بین جامعه روحانیون بلندپایه حکومتی از همان دوران حیات آقای خمینی آغاز شد و همچنان این تقابل مراجع دین با یکدیگر بر سر اداره حکومت اسلامی تا بامروز ادامه دارد. امّا طرح مجدد نقطه نظر سیاسی هاشمی رفسنجانی مبنی بر اداره کشور توسط  ًشورای رهبری ً زمانی مطرح میشود که علی خامنه ای و گروه مشاورین اش در صدد برآمده اند تا تدارک یک سفر ًموفقیت آمیز ً برای ًرهبر ً به بزرگترین مرکز دینی تشیع در ایران، شهر قم، فراهم آورند. امّا روشن است پیش از آغاز این سفر ضروری است ًرهبر ً در مقابل  ًدادخواهی ً سیاسی رئیس مجلس خبرگان نظام، هاشمی رفسنجانی، واکنشی تند و صریح از خود نشان دهد که پیش از هرچیز نمایش دوباره قدرت بی چون و چرای او در برابر شخصت های متنفذ و نهادهای حکومتی محسوب میشود. در حقیقت اظهارات اخیر  ً رهبر ً در مورد وقف اموال دانشگاههای آزاد، عکس العملل و مخالفت صریح او به ادعای هاشمی رفسنجانی مبنی بر شیوهِ ً اداره شورائی ً رژیم اسلامی است که از پیش هم اعلام کرده بود: ًخدا اجازه نمیدهد این وقف باطل شودً. امّا بنظر میرسد هاشمی متّوجه یک موضوع نشده است که علی خامنه ای و حواریون اش قدرت او را فراتر از خدا دانسته و تبعیت از ًرهبری ً را همان تبعیت از خدا ارزیابی میکنند. بهر رو علی خامنه ای با انتشار متنی کوتاه ادعای وقف همهء اموال منقول و غیرمنقول دانشگاههای آزاد از سوی هاشمی رفسنجانی را باطل اعلام میکند و در تقابلی جدید با هاشمی پردهِ اسرار جنگ مراجع تقلید با یکدیگر بر سر قدرت و اداره حکومت اسلامی را از هم میدرد و کّل نظام را در آستانه بحرانی جدید قرار میدهد. بنا به گزارش پایگاه رسمی آیت الله خامنه ای، وی در متنی که درباره توقف وقف اموال دانشگاههای آزاد نوشته، آورده است: “وقف مزبور دارای اشکالات اساسی فقهی و حقوقی است از جمله، هم به لحاظ مشروعیت وقف مذکور و هم از جهت صلاحیت هیئت محترم مؤسس در انشاء این وقف. همچنان که مشکل اساسی تحقق قبول مقام ذیصلاح نیز مطرح است، بنابراین وقف مزبور از لحاظ فقهی و حقوقی صحیح نیست. ضمناً با توجه به ماهیت غیرخصوصی و غیردولتی دانشگاه آزاد اسلامی، لازم است بندهای ۵ و ۱۰ مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد اساسنامه آن دانشگاه مورد بررسی مجدد قرار گرفته و اصلاح شود”. همچنین خامنه ای خواسته است تا “مراتب” به محمود احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس هیات امنای دانشگاه آزاد ابلاغ شود.       

درهم ریختگی و چند تکه شدن جامعه روحانی اهل تشیع به تشکل ها و دسته بندیهای بیشمار از ویژگی اسلام شیعه بوده است که از آغاز ورود این شاخه اسلامی به ایران از پنج قرن پیش، همیشه عامل آشفتگی سیاسی و اجتماعی در کشور بحساب آمده است و یا محرک اصلی جنگ با همسایگان  که در نهایت موجب تغییر و کوچک شدن جغرافیای ایران شده است. مرجعیت تقلید اصلِ نهادینه اسلام شیعه است که در هیچک از شاخه های اسلام جزء اسلام شیعه مشاهده نمیشود. در تمام طول تاریخ اسلام شیعه در ایران هرگز مشاهده نشده است که دو مرجع مذهبی در زمانِ معین و همزمان دیدگاههای مشترک چه در تفسیر دین و چه در مسائل سیاسی روز با یکدیگر داشته باشند. اگر سری به یک از حجره های فقیه اهل تشیع بزنید خواهیم دید در هر حجره ای ملّای با رساله ای مختص بخود بست نشسته است و تدریس اصول دین و رساله خود را مرجع بر اندیشه های دینی دیگر مراجع دانسته. بحث بر سر پدیده مرجعیت در اندیشه تشیع از چند سو مهّم است که لحظه ای بیاندیشیم اگر اسلام دین توحید و موّدت است پس چرا در هر دوره معین صحبت از مراجع تقلید، رساله ها، و تفاسیر گوناگون از اسلام و قوانین اسلامی است؟ لطفا ً مدعی نشوید اسلام شعیه ربطی به مراجع و روحانیون بلندپایه در مراکز دین و قدرت ندارد و یا اینکه اساسا ًاسلام شیعه هیچ تعلق خاطری به ملایان و تفاسیر گوناگون آنها از اسلام ندارد. این ادعا هرگز قابل نیست چراکه همانگونه که خود زمانی اعتبار و مشروعیت سیاسی و مذهبی خود را در آستان بوسی ملایان اکتساب کردید، بخوبی میدانید معرف نخست و تفسیرگران اسلام شیعه در ایران ملایان بوده اند که ره آورد شاه سلطانهای صفویه از دیار بیگانگان برای مردم و سرزمین ایران بوده است تا دولتهای صفویه برای ماندگار شدن رنگ و روی مذهبی بخود گیرند. از سویی دیگر قصدم از بازگو کردن این وقایع دردناک اجتماعی کشورمان تأکید مجددم بر نزاعِ امروزِ آیت الله های حکومتی در ایران است که همیشه امری عادی و طبیعی بوده است و تردید نکنید حکومت فُقَها و اسلامی بر ایران همیشه این خطر بالقوه را بدنبال خواهد داشت که مملکت و جامعه را بسوی بحرانهای گوناگون سوق دهند که نتایج طبیعی آن فقر و فلاکت، جنگ و ویرانی برای مردم و کشور است.

کورش اعتمادی
استهکلم ۱۶ اکتبر ۲۰۱۰