نوید اخگر
دیپلماسی نرمش اروپا و امریکا در قبال رژیم ایران بر اساس چند محور عمده و چندین زیر محور جانبی دور میزند که در صورت ندیدن کلیت چنین فاکتور هائی تحلیل مشخص از این شرایط راه به بیراهه خواهد برد
محور های عمده عبارت اند از:
الف: در رابطه با اروپا، فرو رفت عمیق نظام اقتصادی اتحادیه اروپا در بازار تجاری و اقتصادی ایران و سود های سرشاری که کشور های اروپائی از دادو ستد با ایران کسب میکنند و در صورت مسدود شدن آن و گذشتن از خطوط قرمزی که حد و مرز های تبادلات اقتصادی اروپائی هاست آنان را وادار خواهد کرد به نوعی از تنش های داخلی و ملی تن بدهند
اینکه تا چه اندازه خط خطر امنیتی رژیم برای جامعه جهانی در اروپائیان جا انداخته شود به همان نسبت درجه نزدیکی آنان به تحریمهائی از نوع آفریقای جنوبی شدید تر خواهد بود
ب: جا نیفتادن خطر امنیتی نظام اسلامی بطور ۱۰۰% در بین اروپائیان با توجه به پیش زمینه های دیپلماسی همیشه دو پهلویی که اتحادیه اروپا مایل به پیش بردنش بوده نظیر گفتگوی انتقادی، یعنی یک دیپلماسی پارارل و موازی که در یک ریل آن انتقاد از سیستم اسلامی و نقض قوانین حقوق بشری و یا بین المللی حرکت میکند و در ریل دیگر مبادلات و مناسبات و سود های سرشار اروپائیان به جلو برده میشود
اجرای چنین سیاستی از طرف کشور های اروپائی برای حفظ منافع اقتصادی خود در دراز مدت فشار گسترده ای را بر روی دیپلماسی غیر مماشات گر که مایل به نرمش با رژیم اسلامی نیست و خطر بمب اتم و امنیت جهانی را درک کرده و میکند افزایش داده و تحمیل مینماید
نباید از نظر دور داشت که نقش خاور میانه بزرگ و سیاستگزاریهای امریکا در آینده در این منطقه اگر دست اروپائیان را از این سود های سرشار قطع نکند تنها بحث سهم بری کاپیتالیزم اروپائی آنان را در رابطه با از دست دادن منافع مقطعی نیز میتواند در مقابل سیاست امریکا و بالطبع در مقابل امنیت جهانی قرار دهد که پوئن آن نصیب رژیم دینی ایران خواهد شد
پ: سیاست های اپورتونیستی و بعضا ارتجاعی و خائنانه " اپوزیسیون ایرانی" ، چه آنان که از به اصلاح"طیف چپ" روزی پاسداران و رژیم را به سلاحهای سنگین مجهز کردند و در مبارزات ضد امپریالیستی شان از زدن تیر خلاص به همرزمان سابقشان نیز دریغ نورزیدند و امروز در طیف گسترده خائنین "جمهوری خواه" در زیر پوش اقسام نامهای لائیک و غیر لائیک و کشک در انواع منشور های خاتمی پسند و دوم خردادی و اصلاح طلب قلابی و شکست خورده که دُم سیاست های جملگی شان به وزرات اطلاعات محکم گره زده شده است در نفی بایکوت جامعه جهانی سخن سرائی میکنند و خود را رسما شکست خوردگانی مینامند که درموضعی پاسفیستی تا رسیدن مهدی موعود و بمب اتم سنگر خواهند گرفت تا نکند دستان آغشته بخونشان که مردم را در مقاطع تاریخی قربانی کرده امروز به بخون پاسداران اسلام عزیز نیز آغشته گردد
و چه نیروهای به اصطلاح "چپی" که در وابستگی شان به دیپلماسی چینی و سر نخهایشان به پلیس مخفی هلند و فعالیت روزانه برای پلیس مخفی اروپا و انورخوجه ای های افشاء شده آنتی سمیت، جوجه فاشیست هائی در سازمانهای تک نفره که بمب اتم را برای خامنه ای و احمدی نژاد حق مسلم و آنرا یک پروژه ملی میدانند و خط و ربط مبارزات ضد یهودی خویش را در زیر پوش حمایت از مردم محروم فلسطین که با آن هیچوقت و به هیچ وجهی ارتباط نداشته اند از وزارت خارجه ملایان و از آخوند دُری کسب مینمایند و با علم کردن پرچم حسن نصرالله و خامنه ای وحمایت از مرتجع ترین نیروهای مذهبی منطقه همراه همپالگی های مائوئیستشان در سوئد نظیر نویسنده ۸۰ ساله مائویست سوئد اخراجی از انمجن قلم " یان میردال " که مفتخر بود رسما از فتوای خمینی بر علیه جان سلمان رشدی برای خوش آیند خمینی حمایت کرده است و در ۱۹ سال قبل افشا گردید برای سیاست های چینی ها در صحنه سیاسی ایران در جهت مبارزاتی ضد امپریالیستی که آنان بتوانند محصولات ارزان قیمت چین را تا خرخره در بازار های ایران بتپاند و ملایان را به سلاح اتمی مجهز نماید لحظه ای از فعالیت های ضد امپریالیستی ! و ضد صهیونیستی! غافل نمی شوند
و چه نیروهائی که تا دیروز هر چند دم از مبارزه مسلحانه میزدند ولی چون به عمق خطر فناتیسم مذهبی در سطح منطقه و جهان آشنا نبودند به شعار "با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید" هم نزدیک نمی شدند.
اینان در دیپلماسی شان خواستار شعار " با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید" نبودند و امروز نیز در حالی که نیروهای کوچک سیاسی از بلوچ و کُرد با امکانات محدود قیام کرده و بر علیه رژیم دست به عملیات قهری میزنند اینها بازگشته و شکست خورده از شعار" رفرندام رفرندام این است شعار مردم" 80% در صد انرژی داخلی و خارجی شان را صرف این میکنند که نام خود را که به نا حق در لیست های تروریستی برای خوش آیند رژیم جای گرفته از این لیست ها خارج کنند. و پس از انقلاب دست خط سیاستمداران اروپا و امریکا را به مردم ستمدیده ایران نشان دهند و بگویند ببینید که غربیان نیز ما را تروریست نمی دانند چون ما هیچوقت تروریست نبوده ایم
مجاهدین و شورا از یاد برده اند که زمانی که غربیان آنان را با مارک تروریزم به خواست رژیم مزین کردند ایرانیان از سراسر دنیا به مسعود رجوی و بمجاهدین نامه مینوشتند و در جلو مارک زنندگان سینه سپر میکردند و میگفتند اگر مجاهدین تروریستند پس من هم یک مجاهد خلقم
بایستی به مسعود و مجاهدین گفت مباد روزی که سازمانی سیاسی تمامی تخم مرغهای
ش را سالیان سال تنها در یک سبد بگذارد و به امید ظهور عصری نو در دور تسلسل نرمش و مماشات و تغیرات دمکراتیک! آنهم در عصر نظام مخوف اسلام خمینی رحل اقامت گزیند نظری به سیاست گزاریهای جامعه جهانی در رابطه با سازمانهای واقعا تروریستی نظیر حزب الله و حماس کافی است که اپوزیسیون ایرانی بیشتر بخود آید
در حالی که خیزش زنان در همین هفته اخیر با یورش مامورین سرکوب گر مواجه شده و معلمان بپا خاسته اند ، دانشجویان دانشگاهها و کارگران شهرهای مختلف به میدان آمده اند و خبر عملیات مسلحانه کُرد ها و بلوچ ها و فردا هم حتما دیگر مناطق ایران بگوش میرسد و کافی است کوچکترین جرقه ایران را که بیشتر به انبار مهمات و تی – ان- تی شبیه است به انفجاری انقلابی بکشاند مباد که سازمانی سیاسی روز و شب شعار تغیر دمکراتیک!( از بالا) را برای راه گشائی های بیش از پیش نرم خویانه و مماشات گرایانه و نرمش های دیپلماتیک آماده مینمایند
و چه نیروهای که که در زیر چتر انواع سلطنت، مشروطه، رضا شاه چندم، ناسیونالیسم ایرانی و غیرو ذالک هر روز بر محور مختصات " دیپلماسی گیج " و وابسطه یک روز برای هیتلر رژه میرفتند و در حمایتش سازمان ایرانی بنیان مینهادند ، روزی مایل به شرکت در جنگ امام خمینی بر علیه صدام افلقی و بمباران عراق بودند ، روزی استحاله رفسنجانی و همکاری با وی را بهترین خط رهائی ایران در جهت سازندگی میدانستند ، روزی در مخالفت با شعار بایکوت رژیم و با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید در کنار اپورتونیست های هوادار حسن نصرالله و خامنه ای در "طیف چپ" بیتوته میکردند روزی حنجره برای خاتمی پرومته تاریخ ایران! و محبوب تر از پرنسس دایانا! در زیر میز و پشت در های بسته و یا در انظار عمومی میدریدند
پارامتر اپوزیسیون در بحث نرمش اروپا و امریکا با رژیم بایستی هر چه گستر تر از اینها نگاشته شود تا تاریخ آینده ایران بتواند دریابد که رمز ماندگاری رژیم اسلامی با این همه تضاد های داخلی و بین المللی که بر سرش ریخته در چه بوده است
پارامتر اپوزیسیون در سیاست گزاری از عمده پارامتر هائی است که امکان سیاست گذاریهای آنچنانی را به دولتهای خارجی میدهد
بررسی بخشهای دیگر اپوزیسیون با تقسیمات متفاوت و انشعابات و درگیری های داخلی بعنوان پارامتر های کناری میتواند در بررسی های آینده به گستردگی بحث کمک رساند
اختلاف نظر ها و دیدگاه ها در امریکا بر چه ضابطه ای میچرخد؟
در مقالات قبلی در مورد تضاد بین انحصارات نفتی و تسلیحات نظامی و دیدگاه های متفاوت سازمان امنیت امریکا سیا و پنتاگون سخن رفت
نرمش های اخیر ایالات متحده در مورد ایران میتواند از جنبه های دیگری نیز برخوردار باشد.
نظیر دیپلماسی انتخابات ریاست جمهوری و گرفتن تضمین آراء انتخاباتی از گروه های پر نفوذ سیاسی و اقتصادی برای ریاست جمهوری آینده
بگفته ناظران سیاسی، با توجه به تهدیدات احمدی نژاد در مورد حذف اسرائیل از روی نقشه جهان، خانم کلینتون و دمکراتها در دراز مدت نخواهند توانست سیاست دوگانه ای را در رابطه با ایران با جمهوریخواهان و در تضاد با جامعه و سیاست اسرائیل به مورد اجرا گذارند، سیاست های نژاد پرستانه اسلامیزه شده و ضد یهودی احمدی نژاد در یکدست کردن سیاست امریکائیان موثر بوده است.البته نباید از نظر دور داشت که اظهارات نرمش جویانه خانم کلینتون در مورد ایران بیش از آنچه به برخورد ایالات متحده به ایران مربوط گردد گویای آن است که خانم کلینتون با زبان بی زبانی حمایت جامعه یهودی امریکا را در انتخابات ریاست جمهوری آینده می طلبد
گاها اینطور به نظر میرسید که نرمش های غیر اصولی دمکراتها در قبال تهدیدات اتمی رژیم اسلامی که در اولین قدمهایش موجودیت جامعه یهودی و اسرائیل را هدف قرار میدهد میبایستی وجه المسالحه نوع همکاریها و حمایتهای آنان از انتخابات ریاست جمهوری آینده ایالات متحده قرار گیرد
جامعه پر قدرت و پر نفوذ یهودیان امریکا بایستی یکبار برای همیشه به سیاستمداران امریکائی حالی کند که موضوع امنیت اسرائیل و بود و نبود جامعه یهودی را از بازیهای انتخاباتی دور نگه دارند. آنچه امروز در دستور کار ملایان اسلامی است رسیدن به بمب اتم و محو اسرائیل و سپس دیگر ممالک از روی نقشه جهان است، آنهم برای رسیدن به جامعه اسلامی موعود و کوبیدن راه برای ورود امام زمان، هر نوع سیاست بازی در اروپا و امریکا بر روی این محور و ندیدن خطرات فناتیزم اسلامی کم بها دادن به امنیت و صلح جامعه جهانی است
به گفته خبرگزاریها
"خانم کلینتون که روز پنجشنبه در ضیافت شام اعضای کمیته آمریکایی امور عمومی اسرائیل (آیپک) در نیویورک سخن می گفت، ایران را خطری برای آمریکا و بزرگترین تهدید علیه اسراییل توصیف کرد و گفت: " ما باید از همه ابزارهای در دسترس خود از جمله ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی به اضافه تهدید به استفاده از قدرت نظامی بهره بگیریم."
خانم رایس در نطقی که در مجلس سنا داشت خبر از چرخش سیاست های امریکا داد و پیرو آن با کلامی تعین کننده گفت که رژیم ایران رژیم هیتلر نیست و خبرگزاریها اعلام کردند که امریکا در بحث امنیت عراق با سوریه و ایران بر سر یک میز مذاکره خواهد نشست
بایستی با بلند
ترین آوا ها به خانم کوندالیزا رایس خاطر نشان کرد که در مورد رژیم اسلامی اگر از این موضع برخورد میشود که این نظام فاشیستی مذهبی خطرش از نازیسم هیتلری کمتر است میبایستی در بحثی ایدئولوژیک، سیاسی، تاریخی، روانشناسانه، جامعه شناختی، اقتصادی،فرهنگی به ایشان یاد آور شد که این حقایق علمی در دسترس بر خلاف گفته ایشان حکایت از این دارد که نظام اسلامی در صورت دست یابی به توانائی های نظامی و هسته ای خطرش ده ها بار از فاشیزم هیتلری افزون تر خواهد بود
در گذشته یاد آور شده بودم که دست آورد هائی را که اپوزیسیون با دسترنج خود کسب میکند اگر در کنار دست آورد های سیاسی که غیر مستقیم به جیب اپوزیسیون میریزد
جمع بزنیم در خواهیم یافت که این دست آورد ها بایستی سریعا به ماده تبدیل شده و در جهت رادیکالیزه کردن مبارزه بر علیه رژیم مورد استفاده قرار گیرد در غیر اینصورت بزرگترین دست آورد ها اگر مورد استفاده اصولی واقع نشود به ضد خود و بر علیه اپوزیسیون و مردم ایران وارد کارزار خواهد شد. نشستن اپوزیسیون بر روی چرخه یک نوع سیاست آنهم از نوع مماشات گرایانه و نرمش خویانه اش در حالی که دیگ بخار جامعه ایران هر لحظه امکان انفجارش میرود چه بسا جامعه جهانی را برای از دست ندادن منافع دراز مدت اقتصادی به تغیر روشهائی وا دارد که برای جامعه ایران بسی دردناک تر از سقط جنین غیرانقلابی و یا سزارین ضد انقلابی در یک وضع حمل غیر عادی و غیر انقلابی باشد
تاریخ دوشنبه ۵ ماه مارس سال ۲۰۰۷ میلادی یوئد استکهلم
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر
Nawid_Akhgar@hotmail.com