بازجویی از زندانیان آزاد شده سابق در سنندج به بهانه حمله روز پنج شنبه

بعد از حمله مسلحانه روز پنجشنبه به نیروهای انتطامی در میدان آزادی شهر سنندج که منجر به کشته شدن ۴ مامور دولتی و یک نفر از مردم حاضر در محل و مجروح شدن ۹ نفر دیگر شد، طی ۴۸ ساعت بعد از این واقعه، ماموران اطلاعاتی رژیم اقدام به بازجویی از زندانیان سیاسی آزاده شده در این شهر کرده و از آنها سئوالاتی مبنی بر اینکه در زمان اجرای عملیات و روزها و هفته های قبل از آن کجا بوده اند و چکار میکردند، پرسیده اند.
طی سه هفته گذشته در مهاباد و سنندج و سقز سه اقدام، یکی عملیات انفجاری و دو حمله مسلحانه صورت گرفت. این سه واقعه از نظر اشکال عملیات نظامی در یک شکل و قالب نبودند. انفجار مهاباد را در اصل نمی توان عملیات نظامی نام گذاشت بلکه یک حرکت کور تروریستی بود که فقط مختص به سبک و سنت جریانات اسلامی است. انفجار مهاباد از آندسته اقدامات ضد انسانی بود که تنها توسط جریانات اسلامی قابل انجام و اجرا است. علارغم اینکه حکومت اسلامی سعی داشت انفجار مهاباد را به جریانات سیاسی در کردستان نسبت دهد اما کسی مسئولیت أنرا به عهده نگرفت. رژیم اسلامی چون دید نمی تواند با منتسب کردن آن به نیروهای سیاسی کاری از پیش ببرد آنرا به عوامل اسرائیل و آمریکا و سپس به افسران فراری حکومت بعث نسبت داد. بعد از گذشت یک هفته از انفجار مهاباد، یک جریان اسلامی بنام جنداله که مرکز فعالیتش در سیستان و بلوچستان است خوشحالی خود را نسبت به این واقعه ابراز داشت. از سوی دیگر در مورد انفجار مهاباد نگاهها بسوی خود جمهوری اسلامی برگشت. جمهوری اسلامی در این رابطه کارنامه سیاهی زیر بغل دارد. درمقطع بقدرت رسیدنش توسط یک آخوند مرتجع جنگ ترک و کرد در نقده را راه انداخت که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از مردم بیگناه این منطقه شد. درآن ایام ایجاد نفاق و دو دستگی درمیان مردم توسط سردمداران حکومت اسلامی برای جا خوش کردن و تحکیم پایه های حکومتشان بود اما امروز روشن کردن آتش دو دستگی در میان مردم برای چند روز بیشتر ماندن در قدرت است.
گزارشها از آن حکایت داشت که رژیم با اجرای طرح انفجار و کشتن تعدادی از اهالی منطقه منگور در مهاباد که در جریان رژه شرکت داشتند، مسئولیت آنرا به گردن بخش کرد نشین مهاباد بیاندازد تا از این طریق تخم نفاق و دشمنی میان مردم مهاباد و اهالی منطقه منگور را دامن بزند و این دو بخش از ساکنین منطقه شمال کردستان را به جان همدیگر بیندازد اما با هوشیاری مردم این طرح به شکست انجامید. هر دو احتمال یعنی جریانات اسلامی دست ساز رژیم و یا مستقیما عناصر و عوامل سازمان اطلاعاتی رژیم این ظرفیت و قابلیت را داشته و دارند که چنین جنایتی را براه بیاندازند. ایجاد فضای کشت و کشتار ونا امن کردن و به عقب راندن اعتراض و مبارزه مردم به سود هر یک ازآنهاست. تا جائیکه به جمهوری اسلامی و دست داشتنش در انفجار مهاباد برمیگردد، این نوع اقدامات سیاستی جدید و ناشناخته از سوی مقامات و کاربدستان حکومت در کردستان نبوده است. این نوع اعمال جنایتکارانه و ایجاد فضای رعب و وحشت از سوی حکومت پیشینه ای به قدمت خود رژیم دارد. در شرایط و اوضاع سیاسی حاضر در ایران و بخصوص بعد از خیزش انقلابی مردم در یک سال و نیم اخیر و همچنین بعد از اعتصاب عمومی و سراسری اردیبهشت امسال در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر و چهار نفر دیگر از زندانیان سیاسی، رژیم جمهوری اسلامی در وحشت از گسترش اعتراضات مردم به تکاپو افتاده است تا با دست زدن به هر اقدام جنایتکارانه ای، در مقابل حرکت اعتراضی مردم سد و مانع ایجاد کند. بهترین راه ممکن برای پس زدن مبارزه اجتماعی و توده ای مردم، انجام چنین حرکتهای وحشیانه ای است تا با بهانه قرار دادن آن فضای امنیتی بیشتری فراهم کند و میلیتاریسمی را که در شهرهای کردستان حاکم کرده است گسترش دهد.  فراخواندن زندانیان سیاسی سابق شهر سنندج در ارتباط با حمله مسلحانه روز پنجشنبه در سنندج، در راستای همین طرح و سیاست و برای ایجاد فضای امنیتی در این شهر است.روز شنبه یعنی دو روز بعد از حمله مسلحانه به نیروهای حکومت در سنندج، رژیم اعلام کرد که در جریان یک عملیات دو نفر را در این رابطه کشته است اما از هویت این دو نفر و وابستگی سازمانی آنها هیچ گونه اظهار نظری نکرد. قبلا نیز در مورد انفجار مهاباد همین موضع گیری از سوی رژیم اعلام شد و تنها به این بسنده کردند که ۳۰ نفر از عوامل اسرائیل و آمریکا و یا افسران فراری رژیم بعث را در داخل خاک عراق کشته اند. با توجه به اینکه جریانات سیاسی در کردستان انفجار مهاباد را محکوم کردند و اینکه تا کنون مورد سنندج را هیچ نیرویی مسئولیت آنرا بر عهده نگرفته است، جای پای دستگاهای سرکوبگر رژیم و دیگر جریانات اسلامی را میتوان در این دو واقعه بخوبی مشاهده کرد. نیروهای اطلاعاتی و سرکوبگر رژیم تنها در ایجاد چنین فضای نا امنی است که می توانند به خود جرئت بدهند و اقدام به فراخواندن زندانیان سیاسی سابق کرده یا دست به خانه گردی بزنند.
تا جائیکه به عملیات نظامی علیه سرکوبگران رژیم در شهرهای کردستان و یا هر نقطه ای دیگر از ایران بر میگردد، ما بارها اعلام کرده ایم، گفته ایم و نوشته ایم که در حال حاضر و در شرایطی که مبارزات مردم علیه حکومت اسلامی در ابعادی اجتماعی و توده ای و با اعتراض هر روزه در جامعه در جریان است، دست زدن به اقدام مسلحانه به ضرر جنبشهای انقلابی و اجتماعی، غیر مسئولانه و در جهت پس زدن مبارزات توده ای مردم است. انجام چنین حرکتهایی چه از سوی رژیم و چه از سوی هر نیروی دیگری صورت بگیرد، تنها به اهداف سرکوبگرانه رژیم اسلامی خدمت می کند. رژیم اسلامی در یک بن بست لاعلاج دست و پا میزند و از گسترش مبارزات و اعتراضات اجتماعی و توده ای مردم در سراسر کشور در هراس است. از اعتراضات خیابانی، از اعتصابات کارگری از اعتراض و مبارزه هر روزه مردم در وحشت بسر می برد. میداند که با قدرت گیری و گسترش مبارزه متشکل و توده ای جنبشهای اجتماعی، کارش تمام است. از این رو و برای پس زدن حرکتهای اعتراضی مردم، بخصوص در شهرهای کردستان که مردم بصورت تحزب یافته ای علیه رژیم سالهاست دارند مبارزه می کنند، تلاش می کند با ایجاد فضای نا امن و نظامی، اعتراضات توده ای و اجتماعی را سد کند. در مخیله گندیده سران این حکومت، ظرفیت هر گونه ترفند ضد انسانی و درضدیت با جامعه قابل طراوش کردن است.

۱۲ اکتبر ۲۰۱۰