جریانات تروریست اسلامی را در کردستان باید طرد و منزوی کرد (در رابطه به سه واقعه مهم در مهاباد، سقز و سنندج)

بدنبال  انفجاروحشیانه بمب در مهاباد که منجر به کشته و زخمی شدن دهها نفر گردید،  جریان تروریستی القاعده در سقز با پخش فیلم یک مشت اسلامیست اجیر شده و عقب مانده که جز جنایت و وحشی گری رویکرد دیگری نداشته و ندارند در سایت سقزدست به فعالیت تبلیغی زد. بدنبال این دو رویداد خبر حمله چند نفر مسلح نقابدار به واحدی از نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی منتشر میشود که در این رویداد چهار مامور رژیم کشته و یک نفر از مردم عادی جان خود را از دست میدهد و دهها نفر دیگر نیز گویا بر اثر تیراندازی نیروهای دولتی، زخمی میشوند.

 الزاما این سه رویداد نه هم وزن و نه مربوط به یک جریان خاص هستند، اما در عین حال از یک نظر یک وجه مشترک دارند و آنهم خدمت به سیاستهای جمهوری اسلامی در راستای سیاست امنیتی و ملیتاریزه تر کردن بیشتر جامعه از جانب  حکومت است. جمهوری اسلامی منشا تولید و باز تولید هر نوع جریان و اندیشه و عملکرد ضد مدنی، ضد انسانی، ضد زن، ضد کارگر و سناریو های ارتجاعی در جامعه میباشد. مستقیم و غیر مستقیم در این رویدادها دست دارد و تاکنون از این رویدادها به نفع خود بهره برداری کرده است.انفجار در مهاباد که بغیراز  جریان اسلامی جندالڵه کسی از آن رسما حمایت نکرد همراه بود با کوهی از دروغ و دغل  و سناریوپردازی قلابی جمهوری اسلامی. انگشت اتهام را به سوی “اسرائیل و امریکا”،” ضد انقلاب” “افسران سابق بعث” و….. دراز کرد و خبر” کشتن ۳۰  نفر از عاملین انفجار” را پخش کرد بدون اینکه هیچ سر نخی از این دروغ بزرگ بدست داده شود.

جریان ارتجاعی سنی-اسلامی القاعده که در سایه سیاستهای بشدت ارتجاعی و جنایتکارانه  تشیع اسلامی جمهوری اسلامی توانسته در جایی مانند سقز دست به مانور بزند و با تبلیغات پوچ وایجاد وحشت میخواهد سیاست بغایت ضد انسانی خود را به جامعه ضد مذهبی کردستان قالب کند. با دروغ و تمهید و پول تعدادی  را فریب داده و از جمله درشهر سقزتعدادی را با خود همراه کرده است . تعدادی را در راه اهداف بشدت ضد انسانی و بی ربط به جامعه وزندگی مردم را به کام مرگ فرستاده است. این جریان و دستجات دیگر مانند سلفی ها درست مانند مفتی زاده ایها و “پیشمرگان مسلمان” که  اززمان سر کار آمدن حکومت اسلامی و خمینی مرتجع دستشان به خون کارگران و مردم زحمتکش کردستان الوده شد و با ما جنگیدند، میخواهند در پس  این سرکوبها و زمینه هایی که جمهوری اسلامی با سرکوب جنبش آزادیخواهی در کردستان برایشان فراهم کرده است اظهار وجود کنند و همراه با جمهوری اسلامی فضای انقلابی، آزادیخواهانه و ضد مذهبی در کردستان را به عقب برانند و راه  را برای خود به عنوان نیروهای بشدت عقب مانده مذهبی،  قمه زن وگردن زن وبعنوان  یکی از مهره های سناریوی سیاه نقش بازی کنند. درگیری  امروز آنها با جمهوری اسلامی هیچ ربطی به جامعه و مردم ازادیخواه  کردستان ندارد! بر عکس هر دو، دو نیروی بشدت قرون وسطایی و ضد مردمی هستند که باید از سر راه برداشته شوند.

 حمله مسلحانه روز پنج شنبه این هفته در سنندج که از طرف سه نفر مسلح  ونقاب دار علیه نیروهای رژیم در میدان اقبال با وجود روشن نشدن هویت آنها و با وجود اینکه در شکل “مسلحانه به نیروهای مسلح رژیم” آتش گشوده شده است و گویا این همان مبارزه ای است که مردم خواهان ان هستند وبرعلیه سرکوبگران جمهوری اسلامی است، در اساس و عملا در راستای اهداف کور سیاسی همان دو مورد فوق در مهاباد و سقز است. همانطوریکه بار ها تاکید کرده ایم هر نوع “مبارزه مسلحانه”ای مورد تائید جامعه نیست. حرکات مسلحانه ای که هدفمند و سنجیده و در ارتباط منطقی با پیشبرد مبارزه حق طلبانه مردم در کردستان سازمان داده نشود نمیتواند مورد حمایت قرار بگیرد و به نفع مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی تمام نمیشود.
 این حرکت مشخص در سنندج آنطوریکه گفته میشود مهاجمین در حین فرارشعار “الله اکبر” سر داده اند، بر هویت اسلامی این عاملین تاکید میگذارد. مستقل از صحت و سقم آن، این اقدام که کشته شدن یکنفر و زخمی شدن بیش از ده نفر از مردم بی دفاع را به دنبال داشت هیچ رنگ و بوی از احساس مسئولیت و سنت و اهدافی که متعلق به یک روش سیاسی و هدفمند مبارزه مسلحانه علیه رژیم باشد را بر خود ندارد و از اینرو این حرکات از جانب هر کسی صورت گرفته باشد از یکسو  عملا به ضرر روند مبارزه سیاسی جامعه است و از سوی دیگر به سازمان دادن شکل توده ای و انقلابی مقاومت و مبارزه مسلحانه  مشروع و هدفمند علیه جمهوری اسلامی آسیب میرساند.

آنچه که شایان توجه است بهره برداری و پروپاگاند جمهوری اسلامی در این رویدادها است. هم در مورد مهاباد و هم سنندج رژیمی که فاقد قدرت کافی و اعتبار توده ای است در فاصله کمتر از بیست و چهار ساعت اعلام میکند “عاملین انفجار” در مهاباد و عاملین “ترور” در سنندج را دستگیر، کشته و مجازات میکند و  نیازی هم نیست  که هیچ  سند ومدرکی  دال بر صحت وسقم این ادعا وجود داشته باشد.  جمهوری اسلامی سه دهه است از جامعه کردستان و تکاپوی سیاسی در این منطقه وحشت دارد و برای آسیب رساندن به روند مبارزه متحدانه علیه کلیه وجوه جمهوری اسلامی به ایجاد دشمن فرضی،صهیونیستی، عوامل امریکا و…..برای پیشبرد سناریوی مورد نظر خود نیاز دارد که با “نبرد” با آن خود را” قهرمان” معرفی کند. جنایت بیافریند و بهانه برای سرکوب و میلیتاریزه کردن هر چه بیشتر جامعه را فراهم کند.

هر گونه اقدامات وهر نیروئی که به این هدف جمهوری اسلامی کمک کنند باید از جانب جامعه طرد شوند. جامعه کردستان برای تداوم مبارزه خود در دو سنگر باید بجنگد:  گسترش سنگر مبارزه سیاسی، اقتصادی و سازمان دادن مبارزه و مقاومت توده ای مسلحانه علیه رژیم، و سنگر مبارزه با جریانات قومی و اسلامی که ظرفیتی مشابه با جمهوری اسلامی را برای تخریب جامعه و تحمیل سناریو سیاه را دارند. سازمان دادن گارد آزادی و پیوستن به آن، اقدام و حرکت موثری در این راستا است. طبقه کارگر و جنبش آزادیخواهی در کردستان میتوانند جلو افسارگسیختگی نیروهای سناریو سیاهی را بگیرند.
***
هیفدهم مهر هشتاد و‌ نو