اعدام جنایت سازمان یافته دولتی

اعدام یکی از مجازاتهایی است که از قرنها پیش تاکنون به رسمیت شناخته شده و به وحشیانه ترین  شکل اجرا می شود ودولتها برای به انحراف کشیدن افکار عمومی از آن بعنوان اجرای عدالت نام می برند. در جامعه ای که شهروندان گرسنه هستند و برای گذران زندگی به قاچاق مواد مخدر روی می آورند و بعضا گرفتار قانون مجازات اعدام می شوند، مقصر کیست؟
نبود قوانین انسانی در جامعه که شهروندان را صاپورت مالی کند باعث شده که جرم و جنایت در جامعه بیداد کند و انسانها را دسته دسته به اسم “اجرای عدالت” سلاخی کند. همگام با نبودن آزادی بیان و عقیده و وجود دیکتاتوری و خفقان در یک جامعه مجازات شنیع اعدام نیزهمواره اجرا می شود و حکومتها برای بقای خود و حفظ منافع طبقه حاکمه اعدام، این ” قتل عمد دولتی ” را در دستور کار خود دارند.
اما هیچ ایدولوژی و سیستمی و هیچ کسی و به هر دلیلی حق ندارد انسانی را از زندگی کردن محروم کند. اعدام ننگ بشریت است که هنوز در گوشه و کنار جهان در دنیای نوین امروزی اجرا می شود تا “امنیت در جامعه” بر قرار گردد.
واقعیت این است که برای برقراری امنیت در جامعه لازم است که ریشه های جریانات ارتجاعی همچون خرافات، مذهب، ناسیونالیست و همه تشکلهای حکومتی که انسانیت و برابری را به رسمیت نمی شناسند را خشکاند، باید استثمار طبقاتی را ریشه کن کرد و جامعه ای برابر، آزاد، مرفه و در خور انسان امروزی را ساخت تا امنیت در جامعه بر قرار گردد.

در جامعه ای که مجازات شنیع اعدام اجرا می شود بیشتر از سایر جوامع جرم، جنایت و نا امنی وجود دارد. اعدام زمینه را برای گسترش هر چه بیشتر خشونت و جرائم در جامعه فراهم می کند. در گذشته مبارزات طبقه کارگر در اروپا توانست خواسته های انسانی خود را بر حکومتها تحمیل کند و به موفقیتها ودستاوردهای انسانی نائل شوند و مجازات اعدام را متوقف کنند. اما کشورهای آمریکا،ایران و چین که بیشترین آمار اعدام را دارند در عین حال بیشترین جنایات و قتلها در این کشورها اتفاق می افتد.
اعدام ابزاریست در دست حکومتهای دیکتاتوری که برای ایجاد رعب و وحشت، برای بقای خود و حفظ مناسبات تولید خود عمدتا بر قشر ضعیف جامعه ،مردم معترض، آزادیخواهان و مخالفین سیاسی خود بکار می برند.
جمهوری اسلامی در طی ۳۰ سال حاکمیت سیاهش که اصلاح طلبان حکومتی بخشی از آنند بیش از ۱۰۰ هزار اعدامی را در کارنامه سیاه خود ثبت کرده و هزاران انسان سیاسی را با گرایشات مختلف به دار آویخته.
  بیشترین آمار اعدام نوجوانان زیر ۱۸ سال را در جهان دارد. و اکنون نیز بیش از ۷۰ نوجوان در پشت میله های زندان در انتظار اجرای حکم اعدام به سر می برند. متاسفانه بجای اینکه امکانات رفاهی و آموزشی را در اختیار این نوجوانان به منظور بازگرداندن آنها به آغوش خانواده و جامعه قرار دهند و بجای تربیت و بازسازی آنها، به حذف فیزیکی و نابودی این کودکان روی می آورند، که قلب هر انسان شریفی را بشدت می آزارد.

هرگز مجازات اعدام به نفع جامعه و شهروندان نبوده و نخواهد بود. و سکوت جامعه در برابر موج گسترده اعدامها عامل دیگری برای تداوم اعدامهاست. رژیمی که خود اساسا مولد و پرورش دهنده جرائم در جامعه است شایستگی اجرای عدالت در جامعه را ندارد.
جمهوری اسلامی برای تداوم حیات ننگینش، بر جان طبقه ضعیف جامعه چنگ انداخته و پیاپی در کشتارگاه هایش فرزندان مردم زحمتکش را سلاخی می کند. سکوت در مقابل هر گونه جنایتی که این رژیم هار مرتکب می شود دست جنایتکاران حاکم را برای کشتارهای بعدی باز نگه می دارد.
باید این دیکتاتوری مذهبی و بربریت، و این دستگاه سرکوب بورژوازی را به زیر کشید و قتل عام هر نوع آزادی و حقوق انسانی را محکوم کرد و به این عقب ماندگی و توحش پایان داد. و صفوف مبارزه برای القای هر گونه حقوق انسانی و آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی منسجمتر شود.
تنها با متشکل شدن طبقه کارگر و دستیابی به یک جامعه آزاد سوسیالیستی می شود به این اهداف و مطالبات دست یافت. ما کمونیستها و آزادیخواهان در صف مقدم این مخالفین سرسخت ایستاده ایم وافکار عمومی را در ابعاد هر چه گسترده تری با ماهیت ضد انسانی حکم اعدام آشنا می کنیم و برای ممنوعیت حکم شنیع اعدام در ایران و جهان سرسختانه تلاش می کنیم.
مونا گلنراقی
۲۰۱۰٫۱۰٫۰۸