شما لیلا را نمیشناسید . من هم زیاد نمیشناسم . ولی اولا منظورازلیلا ، ربطی به لیلای صمد آقا ندارد . دوما این لیلا اهل بحث هم هست و سوما سرش با کونش بازی نمیکنه . مثل خیلی ازصحابه اپوزسیون ! لیلا شاید برای عده ایی فقط یک نام باشد …ولی برای من سمبل یک نسل است . نسلی که سن وسالش به وقایع دهه خونین ۱۳۶۰ نمیخورد ، ولی حالا به اندازه کافی میداند و میفهمد .
میداند که دهه خونین ۱۳۶۰ اصلا اس ام اسی درکارنبود تا به قول خانم زهرا رهنورد کسی را به خاطر اس ام اس زندانی و شکنجه و اعدام کنند ! به همین خاطرخانم رهنورد بعد ازآن سوال و جواب اس ام اسی ، درمورد دهه ۶۰ ، به مدت کوتاهی بعد ، دوباره موضع گرفت وآن دهه خونین را وحشتناک توصیف کرد ،…. وبعد آقای گنجی به سهم همه اشاره کرد که همه مقصربودند….!! اینکه سهم هرفرد یا جریان چه بود…به جای خود ! ولی سهم مردم چیزی نبود به جزقتل عام وشکنجه های اسلامی و خون و….سرسهم مردم کسی نمیتواند اما و اگرکند ! این را هیچوقت فراموش نکنید .
لیلا چند روزپیش برام نوشته بود که بالاخر ه دنیا روی دستاش راه میره یا روی پاهاش ؟ گفتم : هیچکدام . شاید روی سرش !
خانم جان چه بحثی ، چه سری ، چه دستی ؟ حدود یک سال پیش بود که صدای اکبرگنجی ازسوئد شنیده شد که ازیک رادیوی محلی پیام داد : من میخواهم گاندی شوم تا زنده بمانم !
همان موقع خیلی فکرا کردیم به اینکه فرق بین گاندی با مثلا گنجی چیست ؟ ولی بعد به سرعت پشیمان شدیم و ادامه ندادیم که مثلا گاندی که بود و گنجی چیست ؟ قلم طلایی کرملین و جایزه میلتون فریدمن و نوشتن مانیفست و کتاب درهتل اوین…..وتمامی مسیری که تا به همین امروز آقای اکبرگنجی آمده….,وسگ دعواهای داخلی حکومتیان ومسلمانان ، هیچ ربطی به مردم و منافع مردم ندارد . به قول معروف تو اول برادری خودت رو ثابت کن گاندی شدن پیش کش !
گقته بودم و بازهم میگویم که امروز ۳۲ سال پیش نیست که عده ایی لاشخور برسرسفره مردم چمباته بزنن و بخوان لقمه های گربه ایی برای خودشون بگیرن . آقای اکبرگنجی ، شما به مدت حداقل یک دهه شاهد و دست اندرکارتمامی جنایات خونین دهه ۱۳۶۰ درحکومت اسلامی وسپاه پاسداران بوده اید . شما بعد ازگرفتن جایزه ازبنیاد میلتون فریدمن ، رسما اعلام کردید که حکومت اسلامی نباید سرنگون شود واین به نفع “ماها” …نیست ! با این پروسه مشعشع ، شما درزمین سیاست دیگرجایی برای کثیف کردن ندارید . داستان گاندی شدن شما حتی از طرف دوستان قسم خوردتان، به طنزراه بود . وامروزاصرار دوباره شما برای کدخدا منشی بین اپوزسیون درسایت رجا نیوز، دیگرحتی طنز هم نیست . خودت هم میدانی خبری نیست ولی ظاهرا فریدمن هنوز ناامید نشده و درفکرچپاندن شما به تاریخ ایران است .
آقای اکبرگنجی ، صادقانه بگویم  شما وبرادران سبزتان درخارج کشور ازموسوی وزهرا رهنورد و کروبی و…. جلوتری…اما فقط چند سانتی متر!  و ای کاش ازهمان جنس نبودی . ای کاش قدرت درک داشتی تا این همه اصرارفریدمن و بقیه ها برای قالب کردن شما به جنبه مثبت تاریخ ایران ، را درست و به موقع میدیدی ، که این ازما بهتران درهیچ مقطعی درفکرمنافع مردم نبوده و نیستند و شما چه بازیچه ارزانی شده ای دردستان سیاست بازان نظم نوین .
ای کاش میفهمیدی که سهم شما درتاریخ و منافع مردم ایران فقط شرمندگی ست ونه راه رفتن روی سرودست…..برای پریدنهای کوتوله وار، دردنیای بزرگان !
ای کاش میتوانستی یاد بگیری !
ای کاش ….اگرآنقدرشهامت نداری تا تیغ عریان نقد را به خودت بکشی ، حداقل درکانون گرم خانواده ات مینشتی به خواندن شاهنامه ، واینقدرخودت را مضحکه کارنوال نظم نوین نمیکردی !
ای کاش،” ضرورت گفتگو پیرامون گذشته ” را درهمان شاهنامه میدیدی ! که اگرحداقل به خواندن شاهنامه مینشستی شاید دیگرفریدمن و قلم طلایی مسکو چنگی برایت به دل نمیزد . چون دیدن واقعیتها برایت راحترمیشد وشعار فریدمن را برای حفظ جمهوری اسلامی تکرار نمیکردی . چون میدیدی درهمین حکومت اسلامی …رخش مشغول کاری کشی است….رستم کنارپیاده رو سیگارمیفروشد….سهراب ته جوب به خود میپیچد…..مردان خیابان برای تهمینه بوق میزنن….ده نمکی برای دل آقاش سریال میسازد و توی هرسریال هم یه سرهنگ جبهه رفته که روی مین پاشو از دست داده…..شده مامور آگاهی …..و خارج ازاین فیلم و سریال ” دفاع مقدس واحمقانه ترین جنگ تاریخ بشر  ” ودردنیای واقعی ، ابولقاسم درفکراست که چرا زنده از خرمشهربرگشت !؟ اکبراکسیر میداند که چطورموریانه ها به آخرشاهنامه میرسند !
ای کاش این همه توهم نمیزدی !
ای کاش بقیه هم بفهمند !
ای کاش………..
 
 
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
۱۶٫مهر.۱۳۸۹
 
info.tipf.www