خیزشی دوباره برای پایان دادن به فقر و بردگی

 “این حکومت اصلا کارگران را آدم حساب نمیکند، اصلا برایش مهم نیست که کارگران چه دردی دارند و چه میکشند، هفت ماه است که به ما حقوق نداده اند، فرزندم روپوش ندارد، پول ندارم روپوش بخرم وفرزندم را به مدرسه بفرستم……ماکارگران به کی باید درد خودمان رابگوییم، اینها فقط بلدند ما را بچاپند وازما کاربکشند”.

این فریاد و اعتراض میلیونها کارگری است که می دانند این حکومت بانی و مصبب فقر در جامعه است و انگشت اتهام را بسوی حکومت دزد و چپاولگر اسلامی نشانه می روند. در حالیکه هر روز سران حکومت اسلامی و صاحبان صنایع و کارخانه ها، هستی جامعه و دسترنج کارگران را به جیب می زنند و ثروتهای افسانه ای برپا کرده اند، در حالیکه شبکه و باندهای تروریستی را با سرمایه و هستی مردم برای کشتار راه اندازی می کنند، کارگران برای نان شب و تهیه نیازمندی تحصیلات فرزندانشان محتاجند. اما مشکل و رنج کارگران تنها به این خلاصه نمیشود. گرانی و افزایش هر روزه قیمت نیازهای پایه ای مردم و در کنار آن عدم پرداخت دستمزدها، میلیونها خانواده کارگری را با یک درد عظیم و کمر شکن مواجه ساخته است که با ماهی ۳۳۰ هزار تومان یک خط گرسنگی به تمام معنا را بر مزد بگیران و خیل عظیم تولید کنندگان جامعه تحمیل کرده اند.
آدم حساب نکردن کارگران در ذات حکومت اسلامی سرمایه داران نهفته است. درد و رنج کارگران مساوی با سود، ثروت اندوزی و چپاول بی حد و حصر آیت اله های میلیاردر است. گفتن از درد و رنج غیر قابل توصیفی که حکومت اسلامی بر کارگران و توده های میلیونی مردم حاکم کرده است فراتر از به حساب نیاوردن کارگران بعنوان آدم است، فراتر از این است که حکومت اسلامی نمی خواهد و نمی تواند درد و رنج کارگر و میلیونها مردم عاصی از این جهنم را بداند. سیاست و برنامه اقتصادی این حکومت قرار نبوده چیزی غیر از این باشد. حکومت اسلامی از بدو موجودیت ننگینش حامل این فلاکت برای کارگران و کل مردم بوده است.
بنا به آمارهای رسمی و دولتی خود رژیم، ۳۳۰ هزار تومان سه برابر پایین تر از خط فقر است. در حالیکه  آخرهرماه کارگر این دستمزد ۳۳۰ هزار تومان را هم دریافت نمی کند. حتی اگر این چندرغاز را هم به موقع دریافت کند بر او حکم می کنند که چندین برابر آنرا برای هزینه برق، آب و گاز باید بپردازد. معلوم نیست این چندین برابر را باید از کجا بیاورد؟. هزینه مواد اولیه و مایحتاج ابتدایی روزانه را که هر ساعت بر قیمت آنها افزوده می شود از کجا تامین کند؟ اجاره منزل را چگونه باید فراهم کند؟.  اینها و صدها فلاکت دیگر از این دست آن چیزی است که حکومت جمهوری اسلامی بر کارگران و میلیونها مردم دست تنگ و جان به لب رسیده در ایران تحمیل کرده است تا در پناه آن اندوخته های میلیاردی و ثروتهای افسانه ای از هستی جامعه و دسترنج کارگران برای خود دست و پا کنند، بساط کشتار و سرکوب را برای تداوم این جهنم بر سر مردم سرپا نگه دارند.  فلاکتی را که سران حکومت فاسد، دزد و چپاولگر اسلامی بر مردم حاکم کرده اند را یک فاجعه انسانی باید نام نهاد.
امروز دیگر برای کارگران و کل مردم هیچ نقطه ابهامی باقی نمانده است که این حکومت با موجودیتش فلاکت و فقر بیشتر از این را دامنگیر جامعه می کند. کاهش یا متوقف کردن افزایش قیمت کالاهای اولیه و ابتدایی مردم پوچ تر از آن است که بشود برای آن طرح و برنامه ریخت. تداوم بقا و حیاط حکومت اسلامی یعنی خانه خرابی و فلاکت بی حد و حصر و غیر قابل تصور بیشتر، یعنی بسته شدن کامل قدرت خرید، یعنی خط گرسنگی و این آن چیزی است که باید برای برچیدنش به پا خواست.
شرایط و اوضاع انقلابی در ایران که از یکسال و نیم قبل مهر خود را بر جامعه کوبیده است، شرایط فلاکتبار اقتصادی موجود که زندگی میلیونها انسان را به ورطه نابودی کشانده است، زمینه دار جهشی دوباره برای به زیر کشیدن حکومت اسلامی، پایان دادن به فقر و بردگی و برقراری جامعه ای انسانی است.
۵ اکتبر ۲۰۱۰