یک ضربه تاریخى به واتیکان

وقتی که چند ماه پیش پاپ رسما تصمیم گرفت به انگلستان سفر کند، میدانست که به یک سفر عادی نمیرود. او تصمیم گرفته بود برای کمک به یک جدال به انگلستان سفر کند. زیرا مدتی بود که کلیسای کاتولیک مورد نفرت و انتقاد و خشم عمومی مردم بود. رو شدن سوء استفاده جنسی گسترده کشیشان کلیسای کاتولیک در حق هزاران کودک، در کشورهای مختلف از جمله در ایرلند و انگلستان و آمریکا و استرالیا و بلژیک و کشورهای مختلف که تا سالهای اخیر ادامه داشته است، و اینکه کاردینالهای رده بالای کلیسا نیز در آن ها سهیم بوده اند، و اینکه کلیسا و واتیکان و شخص پاپ بندیکت از قدرت خود بطور کامل استفاده کرده اند تا این جنایات را لاپوشانی کنند، همه اینها به خشم مردم علیه کلیسا و پاپ و واتیکان دامن زده بود. پاپ در ادامه این وضعیت و زیر فشار قرار گرفتن کاتولیسیسم بود که تصمیم گرفت به انگلستان سفر کند تا از اتوریته خود و برانگیختن حمایت مقامات رسمی انگلستان برای خنثی کردن این فشار استفاده نماید. مقامات انگلستان از پاپ همچون یک رئیس دولت استقبال کردند. ملکه انگلستان و دوک ادینبورگ شوهرش و نخست وزیر محافظه کار این کشور کامرون و مقامات بالای حکومتی به استقبال پاپ شتافتند. مراسم رسمی برگزار کردند. رسانه های مختلف در استانه سفر او به تبلیغات در مورد سفر پاپ پرداختند و تلاش کردند فضای مناسبی برای سفر عالی رتبه ترین مقام کلیسای کاتولیک ایجاد نمایند.  اما وقتی که روز ۱۶ سپتامبر پاپ وارد انگلستان شد علیرغم همه این تمهیدات هیچکس نتوانست سفر او را با هر درجه از اغراق موفقیت آمیز ارزیابی کند. سفر پاپ یک شکست برای واتیکان و کاتولیسیسم و کلا مذهب بود. استقبال چندانی حتی از جانب کاتولیکها از او نشد. بلیطهایی که برای شرکت در مراسم سخنرانی او تهیه کرده بودند بسیاری بفروش نرفت. و مهمتر از همه اینکه در تجمعی که همزمان با سفر پاپ در هاید پارک لندن به اعتراض به پاپ و به فراخوان شخصیتهای ضد مذهبی ای چون ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچین برگزار شد، قریب ۱۵۰۰۰ نفر شرکت کردند و علیه پاپ و کلیسا و تجاوزات مذهب سخنرانی کردند و شعار دادند و راهپیمایی کردند. عکسهای پاپ با علامت “وانتد” یا تحت تعقیب در دست بسیاری از تظاهر کنندگان بود. جمعیت شعار میدادند “شرم بر پاپ”، “ما او را اینجا نمیخواهیم” و امثال اینها. پاپ در همان روز اول این فضا را احساس کرده بود و نتوانست مخفی کند که این وضعیت حاصل تعرض جنبش سکولار و آتئیستی علیه مذهب است. او گفت “این کشور باید از ریشه ها و سوابق مسیحی خود در برابر تعرض سکولاریسم متعرض و آتئیسم (بی خدایی) افراطی دفاع کند”.  و او که خود در نوجوانی عضو سازمان جوانان نازی بوده است، ناشیانه هیتلر را به آتئیسم منتسب کرد و این امکان را فراهم کرد که سوابق او و سوابق حمایت کلیسا از جنایات نازیستها و هیتلر توسط داوکینز زیر نورافکن قرار گیرد. داوکینز در سخنرانی خود در هاید پارک که یکی از برجسته ترین حرکتهای ضد مذهبی در انگلستان به شمار میرود، اعلام کرد و نشان داد که پاپ دشمن بشریت است. پاپ دشمن کودکان است. پاپ دشمن زنان است. پاپ دشمن علم است. پاپ دشمن آموزش است. او در واقع نشان داد که حرکت مردم علیه پاپ و کلیسا در عین حال یک حرکت سیاسی و برابری طلبانه و انسان دوستانه است.

جالب اینست که یکی از سخنرانان اصلی تجمع عظیم هایدپارک مریم نمازی بود. مریم این حرکت ضد پاپ و ضد واتیکان و کلیسا را به جنبش ضد جمهوری اسلامی، ضد قوانین شریعه و ضد سنگسار متصل  نمود و مورد استقبال بسیار پرشور شرکت کنندگان قرار گرفت. در واقع یکی از فاکتورهایی که به فضای ضد مذهب و ضد کلیسا در انگلستان کمک کرده یا بر آن تاثیر گذاشته است، کمپین جهانی علیه سنگسار و علیه جمهوری اسلامی و قبل از آن کمپین ضد قوانین شریعه است که مریم نمازی در آن نقش برجسته ای داشته است و بسیاری او را در انگلستان بعنوان شخصیت سکولار ضد قوانین شریعه میشناسند.  مریم نمازی گفت “ما در کره دیگری زندگی نمیکنیم. و از قرنهای گذشته سخن نمیگوییم. ما اینجا جمع شده ایم تا بگوییم همه ثانیه ها و همه دقایق و همه ساعتها و همه روزها مجموعه مذاهب از جنگها و جنایات و وحشیگریها دفاع کرده اند…ما خواهان حقوق انسانی و جامعه نسانی هستیم و اینجا جمع شده ایم که بگوییم انتخاب ما انسانیت است. اما پاپ در برابر انسانیت از مذهب دفاع میکند..”

سفر پاپ به انگلستان یک ضربه به کلیسا و مذهب بود. شاید این آخرین سفر یک پاپ به انگلستان باشد. انگلستان در مقایسه با خیلی از کشورهای اروپایی یک کشور محافظه کار شناخته میشود که گرچه جنبش سکولاریستی سابقه دار و قابل توجهی در آن از قدیم وجود دارد، اما سنت احترام به مذهب همچنان قوی است. در سالهای اخیر هیچگاه انگلستان یک حرکت ضد مذهبی به این گستردگی ندیده بود.  گرچه شاخه گسترده تر و قدرتمندتر مسیحیت در انگلستان پروتستانیسم است و نه کاتولیسیسم اما در سالهای اخیر میتوان این را احساس کرد که این فضا دارد شکسته میشود و کل مذهب است که به تدریج دارد موقعیت ضعیف تری پیدا میکند. این فقط رسوایی تجاوزات جنسی به کودکان توسط کلیسای کاتولیک نیست که به این فضا کمک کرده است. در واقع نفس رو شدن جنایات سابقه دار کشیشان و کلیسا در سالهای اخیر درعین حال محصول گسترش قبلی این فضای فاصله گرفتن از مذهب است که این امکان و فضا را بیشتر از پیش ایجاد کرده است که سوابق کلیسا و کشیشان و کاردینالهای مذهبی کنکاش شود و به رسانه ها کشیده شود و خود بر قدرت مذهب و کلیسا ضربه وارد کند. تلاش دم و دستگاه رسمی و بویژه دستگاه سلطنت و محافظه کاران برای تقویت مذهب گرایی در این کشور نیز به مذهب کمک چندانی نکرده است بلکه خود سیستم سیاسی و سنتی این کشور را هم بیش از پیش تضعیف نموده است. یکی از بازندگان سفر پاپ به انگلستان ملکه و دستگاه سلطنت بود که قبل از آن نیز موقعیت چندان رضایت بخشی نداشت. بهر رو در پایان سفر پاپ به انگلستان مذهب و کلیسا و بویژه واتیکان نه فقط در انگلستان بلکه در همه جا در موقعیت ضعیف تری قرار گرفتند و عواقب این وضعیت بعدا بیشتر خودرا نشان خواهد داد. یکی از اثرات فوری این ضربه میتواند این باشد که جنایات و تجاوزات کلیسا و مذهب در حق مردم و بویژه کودکان و زنان که بسیار در همه جای جهان گسترده است، و سوء استفاده های مالی و ثروتهای بیکران واتیکان و کلیسا با بیطرفی بیشتری مورد بازبینی و بررسی و افشاگری قرار گیرد.*