تصعید “جنبش سبز” در تظاهرات نیویورک!

در حاشیه تظاهرات ضد احمدی نژاد و ضد سنگسار هزاران نفره امسال در نیویورک

مقدمه:
تظاهرات چند هزار نفره امسال در مقابل مقر سازمان ملل را می توان از دیدگاه های مختلف بررسی کرد. این تظاهرات در شرایطی برگزار می شد که رژیم اسلامی از همه جوانب چه از سوی حکومتهای غرب و چه از سوی مردم جهان تحت شدیدترین فشارها قرار دارد. این رژیم در طول بیش از یکسال گذشته به وحشیانه ترین شکلی دست به سرکوب انقلاب در ایران زد . هزاران فعال سیاسی را دستگیر و شکنجه کرد و بسیاری را زیر شکنجه کشت . جنبش سرنگونی طلب، اما بیکار ننشست و صحنه پیکار با این رژیم را جهانی کرد. مناسبات بین حکومتهای غربی با این رژیم که بطور سنتی بر سر محدود کردن دخالتهای این رژیم و پیشگیری از فعالیتهای هسته ای آن استوار بود، با تلاش جنبش جهانی ضد رژیم بر سر مسئله حقوق انسانی تغییر جهت داد. جنبش جهانی ضد سنگسار و حمایت از سکینه آشتیانی در بیش از صد شهر جهان بطور موثری موضوع دیالوگ آترناتیوی را در موضوع رژیم اسلامی باز کرد. مدیای وابسته به حکومتهای غرب نیز نتوانست از فشار گفتمان انسانی ضد سنگسار شانه خالی کند.
احمدی نژاد، امسال در نیویورک مصیبتهای زیادی دید. هم در مصاحبه هایش مجبور بود دروغهای شاخداری مثل انکار حکم سکینه آشتیانی بگوید و موضوع تمسخر دنیا بشود ، هم سخنرانیش در سازمان ملل با تحریم سازمانیافته تر مستمعین مواجه شد و حتی مترجمی هم نداشت که مزخرفاتش را ترجمه کند و هم در بیرون هتلش در خیابان ۴۲، خواب آرامی نداشت بخاطر تظاهرات مداوم بر علیه او و تمامی حکومتش.
جنبش انقلابی و سرنگونی طلب رژیم اسلامی،به یمن مبارزات هزاران هزار فعال آزادیخواه، صحنه بین المللی را دارد روز بروز برای رژیم اسلامی تنگتر می کند. اینها بطور خلاصه، پیش زمینه هائی بود که صحنه تظاهرات آزادیخواهان در نیویورک را امسال مشخص می کرد.
اما ببینیم در روز ۲۳ سپتامبر، در خیابانهای نیویورک چه خبر بود؟ بنظر من سه ویژگی مهم، مضمون تظاهرات امسال را از تظاهرات سال پیش کاملا مشخص و مجزا می کرد:
الف: درگیر شدن بسیار بیشتر مردم ، از ملیتهای مختلف در مخالفت با رژیم اسلامی و شخص احمدی نژاد
ب: تصعید کامل “پرچم سبز”، رفرمیستی و مماشات جو با جناح های توسری خورده رژیم اسلامی
ج: پیوند خوردن جنبش ضد سنگسار با تظاهرات ضد احمدی نژاد و توفق کامل شهار سرنگونی طلبی کامل کلیت رژیم اسلامی.
از “جنبش سبزهای رای منو پس بده” دیگر خبری نبود!
سال پیش، وزنه اصلی تظاهرات را تجمعی تشکیل می داد که از جریان رفرمیست داخل حاکمیت رژیم تحت عنوان دروغین “رای منو پس بده” حمایت می کرد. اینها سال پیش توانستند هزاران ایرانی ساکن آمریکا را که عموما هم سرنگونی طلب بودند اما “محضوراتی” داشتند یا واقعا فکر می کردند “حمایت از موسوی و کروبی به سرنگونی تدریجی رژیم کمک می کند”، کنار هم قرار دهند. شعارهای اینها عمدتا “حقوق بشری” بود و سازماندهنگانشان وسواس داشتند که شعار مرگ بر جمهوری اسلامی داده نشود!
امسال از هیچکدام از آن بازیها خبری نبود!  تاییدی بود بر این تحلیل که پدیده “جنبش سبز” یک پدیده گذرا و ناشی از خیمه شب بازی عناصر رفرمیست درون و بیرون حاکمیت برای فریب افکار عمومی است. اینها می خواستند با ایجاد یک پرچم ، مخالفت رادیکال جامعه را منحرف کنند و طبقات متوسط جامعه را که از وضع موجود گله هائی هم دارند، به زیر عبای وحدت سبز بکشانند.
مبارزه طبقاتی و تشدید قطب بندی سیاسی در انعکاس به بحران لاعلاج رژیم و ناتوانی چاره ناپذیر “چهره های سبز” و جانی مثل موسوی و کروبی کار خودش را کرد و این تجمع چند هزار نفره سال پیش را امسال ، تصعید کرد و به هوا فرستاد!
رفرمیزم و مماشات جوئی البته در لباسهای دیگر راست، در نیویورک حاضر بود و در جامعه ایران هم حاضر خواهد ماند تا در جنگ قدرت با مردم ، نصیب ببرد. سمبلهای شناخته شده راست “سرنگونی طلب”، مثل فرقه مجاهد یا گروه “ما هستیم” و هواداران مشروطه و پادشاهی، سمبلهای حضور راست در این تظاهرات بودند. اما هر چه بود، دیگر “پرچم سبز” وجود خارجی نداشت! سرنگونی طلبی رژیم اسلامی ، حد اقل در شکل کنونیش در نیویورک، به راست سیاسی کاملا تحمیل شده بود. اینرا باز باید مدیون جنبش انقلابی ایران دانست و به همه فعالین چپ و کمونیست تبریک گفت!
حضور فعالترجامعه “میزبان” و گرایشات متضادش در تظاهرات ضد احمدی نژاد:
دو گرایش متضاد در جامعه میزبان، بر علیه احمدی نژاد و رژیم اسلامی قابل مشاهده بود:
الف: حمایت گسترده مردم از ملیتهای مختلف از مبارزات مردم ایران و خصوصا جنبش ضد سنگسار
صدها تن از مردم از ملیتهای مختلف، از جمله مردم برزیل، شیلی، عراق، فرانسه، کانادا، افراد مستقل مترقی از آمریکا و احزاب مترقی آمریکا در کنار ما به محکوم کردن احمدی نژاد و رژیمش پرداختند و تومار محکومیت سنگسار و اعدام و حمایت از سکینه آشتیانی را امضاء کردند. حضور و حمایت این مردم و مصاحبه های تلویزیونی بیشماری که از ما فعالین حزب کمونیست کارگری ایران برای شبکه های تلویزیونی و نشریات نیویورک و مدیای سایر کشورها از جمله برزیل انجام شد در نوع خود بی نظیر بود.
بعنوان نمونه:
گروهی از فعالین آزادیخواه از شیلی با لباسهای محلیشان  به دعوت ما به جمع ما پیوستند و با امضای طومار مخالفت با سنگسار اعلام کردند که از مبارزات مردم ایران حمایت می کنند. مورد سکینه آشتیانی برای بسیاری از این مردم کاملا شناخته شده بود.
تعدادی از جوانان ساکن نیویورک، دست به ابتکار جالبی زدند و با تهیه ماسکهای احمدی نژاد و رقصهای جالب و موسیقی به محکوم کردن او و حکومتش پرداختند و خواهان بیرون کردن او از سازمان ملل و شهر نیویورک شدند که با استقبال پرشور تظاهر کنندگان مواجه شدند.
ب: دخالت گری گرایشات راست وابسته به حکومت آمریکا
گرایشات راست درون و بیرون حکومت آمریکا هم در این روز کاملا فعال بودند و بیشتر از همیشه.فرقه مجاهد که سابقه تاریخی طولانی در ایجاد اتخاد با ارتجاعی ترین حکومتها دارد، اینبار جناب جولیانی، شهردار سابق نیویورک که متعلق به جناح راست و جمهوریخواه حکومت آمریکاست را دعوت کرده بود تا از پروژه مضحک “احمدی نژاد نه، رجوی بله” حمایت کند! خط اساسی این گرایشات ، تمرکز روی مسئله اتمی رژیم بود. اینها در کنار گرایشات وابسته به حکومت اسرائیل ، مسئله اصلی شان اینست که حکومت اسلامی “به سلاح اتمی مجهز نشود”. تبلیغات وسیع این گرایش در سطح شهر نیویورک کاملا مشهود بود.
حضور و نفوذ چشمگیرتر چپ و کموتیزم کارگری در تظاهرات نیویورک:
رفقای ما امسال در نیویورک، توانستند یک قدم بزرگ برای تاثیر گذاری واقعی در پیشبرد گفتمان چپ و کمونیستی پیش بروند. امسال فقط حضور مکانیکی ما و پرچمهای ما نبود که تاثیر گذار بود، ما حامل گفتمانی بودیم که توانسته بود با مخاطبش ارتباط انسانی و واقعی بگیرد. شعارهای ضد اعدام و ضد سنگسار ما و پرچمهای کوچک سرخ ما در دست بسیاری از مردم دست بدست می گشت. گرایشات چپ دیگر شرکت کننده در این تظاهرات، شعارهای ما را تکرار می کردند. گرایشاتی که ریشه تاریخیشان، “اعدام انقلابی” بود، امسال با صدائی رسا بر علیه اعدام و سنگسار شعار دادند!
کمونیزم کارگری امسال، تاثیر گذاری بسیار بالاتری هم درون کمپ چپ و هم کلیت تظاهرات داشت و اینرا باید به تک تک رفقای زحمتکش حزب کمونیست کارگری در سراسر دنیا تبریک گفت. موفقیت ما در چرخاندن گفتمان و دیالوگ تظاهرات نیویورک نتیجه کار و فعالیت مداوم همه رفقای ما در سراسر دنیا بود.
خلاصه کنم:
هنوز بسیاری کارهاست که باید بشود. هنوز رژیم اسلامی روی کار است. هنوز متدهای کار اجتماعی زیادی هست که ما باید یاد بگیریم و تمرین کنیم. هنوز جان سکینه آشتیانی و هزاران و هزاران نفر در ایران تحت خطر است. هنوز این دنیا وارونه مانده و یک مشت شارلاتان و دزد دارند جان و مال اکثریت جامعه انسانی را به یغما می برند.
اما برای چند لحظه هم که شده، حضور در تظاهرات نیویورک، خستگی منرا بدر برد و از اینجا دست همه رفقا و همه فعالین راه آزادی و برابری را در همه جای دنیا با هر زبان و ملیت، می فشارم. ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۰ در نیویورک، بما نشان داد که دنیای دیگری در انتظار ماست اگر به تلاشهایمان ادامه دهیم! انسانیت جهانی در حال شکل گیری است و آغوشش برای ما باز است. باید زبانش را یاد گرفت و دست در دستش نهاد!

منبع:
هزاران نفر در نیویورک علیه احمدی نژاد و جمهوری اسلامی تظاهرات کردند
http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/62-edam/4243-1389-07-01-19-44-20.html