آغاز سال تحسیلی جدید، تحریم های اقتصادی و وضعیت زندگی توده های مردم و سطح مبارزات مردمی

حسن معارفی پورامسال در شرایطی سال تحصیلی جدید اغاز می شود که تحریم های اقتصادی ماهها ی اخیر ایران و بیکاری و رکود اقتصادی ناشی از این تحریم ها، وضعیت فلاکت باری برای توده های مردم ایران در پی داشته است.تحریم های اقتصادی که به رهبری امریکا و به بهانه ی سیاست های احمدی نژاد و اصولگرایان در زمینه ی مسائل هسته ای صورت گرفته است،فقر فلاکت اقتصادی را به دنبال داشته که قربانیان اصلی سیاست های امریکا و دولت های سرمایه داری در زمینه ی نحریم اقتصادی ایران،طبقه ی کارگر و توده های زحمتکش ایران می باشند. با سر کار امدن نئو کانسرواتیو ها در امریکا به رهبری اوباما، ابتدا، سیاست های ملایم تری به نسبت دوره ی جرج دبلیو بوش در مورد ایران به کار گرفته شد. سیاست هایی که اصل را بر مذاکره ی بین دو کشور و به توافق رسیدن بر سر مسائل هسته ای بود، اما، در ماههای اخیر ما شاهد یک چرخش اساسی در سیاست های امریکا نسبت به ایران هستیم. در این دوره امریکا و اسرائیل با هر هدف و انگیزه ای که داشتند سیاست تبلیغات جنگی و جوسازی برای تحریک افکار عمومی توده های مردم در مورد قریب الوقوع بودن جنگ، را در برنامه ی خود قرار داده و این تبلیغات، هم اکنون ادامه دارد. این جو سازی ها به همراه تحریم های اقتصادی پی د پی کشورهای سرمایه داری دنیا علیه ایران، به نوعی است که افکار عمومی توده ها در انتظار شروع جنگ به سر می برد. در مورد شروع یا عدم شروع جنگ هر نوع پیشگویی احمقانه است،اما با توجه به شرایطی که امروز نظام سرمایه داری در سطح جهانی با ان روبرو است و با توجه به بحران اقتصادی ای که در طول دو سال اخیر پایه های نظام سرمایه داری را به لرزه در اورده است،همچنین با توجه به وضعیتی که امریکا در عراق و افغانستان با ان روبرو است، هر گونه شروع جنگ با ایران،از هر لحاظ به ضرر امریکا بوده، زیرا این کشور  از لحاظ اقتصادی توانایی شروع چنین جنگی را نداشته و از لحاظ سیاسی هم، نزد افکار عمومی مردم به شدت منفور شده است. بنا بر این هر گونه شروع جنگ با مقابله ی افکار عمومی مردم در سطح ایران و جهان رو برو شده و رژیم امریکا را در بین مردم دنیا منفور تر می کند. امروز ما می بینیم، امریکایی که قرار بود دمکراسی و حقوق” بشر” را برای مردم عراق و افغانستان بیاورد، چیزی جز کشتن بیش از یک میلیون انسان بی دفاع و اوارگی و نا امنی برای انان در  پی نداشت و در این زمینه نه تنها به کوچکترین موفقیتی دست نیافت، بلکه رسوایی این کشور بر همگان روشن شد. به همین دلیل اوضاع سیاسی و تصورات توده های مردم در شرایط کنونی با اوایل قرن ۲۱ یعنی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ کاملا تغییر کرده و مردم جهان این مسئله را به روشنی می دانند که حمله ی امریکا به عراق و افغانستان نه برای استقرار دمکراسی و امنیت بلکه برای گسترش هژمونی و توسعه ی قدرت اقتصادی جهان یک قطبی بعد از فروپاشی شوروی و از هم پاشیدن جهان دو قطبی بود. در این دوره و در شرایطی که بیش از گذشت چهار ماه از انتخابات پارلمان عراق، در این کشور دولتی شکل نگرفته و پایه های جامعه ی مدنی بعد از گذشت ۷ سال از حمله ی امریکا به این کشور، شکل نگرفته است، امریکا بخش زیادی از نیروهای خود را از خاک این کشور خارج کرد و حکومت عراق در شرایط نا امن و در یک حالت کاملا معلق، به سر می برد. بنابر این باید بگویم که هرگونه حمله خارجی امریکا به ایران، تکرار همان سناریوی عراق است و پیامدهای اسف باری، دهها برابر انچه در عراق و افغانستان در پی داشته، با خود خواهد داشت. و امریکا را از هر لحاظ تضعیف میکند،همچنین عمیق تر شدن بحران های اقتصادیو سیاسی در سطح جهانی را در بر خواهد داشت. سیاست هایی که امریکا و دیگر دول سرمایه داری در زمینه ی ایران در پیش گرفته اند، برای عقب نشاندن این کشور در زمینه ی مسائل هسته ای و تخفیف سیاست های ایران در رابطه با نقض قوانین بین المللی است. قوانینی که توسط خود این کشورها هر روزه نقض شده و سازمان های بین المللی قدرت اجرایی کافی و وتوانایی مقابله با نقض این قوانین از جانب کشورهای امپریالیستی را ندارند. با توجه به سخنان خامنه ایی در یکی دو هفته ی اخیر ،در زمینه ی رابطه و مذاکرات با امریکا و غرب بر سر مسائل هسته ایی، ما شاهد نوعی عقب نشینی اگاهانه در سیاست های ایران، نسبت به امریکا و غرب هستیم. این سخنان نشان از ان است که رژیم ایران سر عقل امده و تا حدودی از ان حالت یک جانبه نگری که ممکن است، زندگی ملیون ها انسان را با خطر اوارگی،مرک و قحطی روبرو کند، عقب نشینی کرده است. اما با توجه به شرایط فلاکت بار اقتصادی ای که در نتیجه ی تحریم های اقتصادی امریکا و دیگر دول سرمایه داری در زمینه ی مسائل هسته ای صورت گرفته، زندگی ملیون ها نفر در ایران با خطر گرسنگی،بیکاری و فقر مطلق روبروشده است. در این شرایط که رژیم ایران،از یک طرف، بعد از گذشت بیش ۱۵ ماه از اعتراضات توده ای اخیر، به شدت تضعیف شده و توانایی مقابله با اعتراضات اجتماعی در سطح وسیع را نداشته و از طرف دیگر بحران اقتصادی جهانی و تحریم های اقتصادی ماه های اخیر به شدت این رژیم را تضعیف نموده، به میدان امدن مردم در سطح وسیع با مطالبات رادیکال و انقلابی که در تقابل با منافع امریکا و غرب بوده و همچنین رژیم اسلامی را با تمام جناح های ان به چالش بکشد و سرنگون نماید، به یک امر خطیر تبدیل شده که، باید در دستور روز کارگران و کمونیست های قرار بگیرد، اما متاسفانه در عدم حضور یک حزب رادیکال و کمونیست که توانایی بسیج توده ای در سطح وسیع را داشته باشد و در نتیجه ی، چرخش به راست و پراکندگی بسیاری از جریانات موسوم به کمونیسم کارگری و همچنین تاثیر پذیرفتن کومه له از ناسیونالیسم کرد، در کردستان عراق، چسپیدن این جریان به مطالبات پوپولیستی مطلوب ناسیونالیسم کرد، استراتژی ریختن برای کردستان، برنامه ریختن برای این منطقه از نوع فدرالیسم شورایی(حاکمیت شورایی)، بی توجهی به مبارزات سراسری در ایران و اتخاذ موضع ناسیونالیست پاسیفیستی در این زمینه عملا خلاء یک حزب کمونیست قدرتمند که توانایی سازماندهی نیروهای انقلابی در سطح وسیع را، بدون در نظر گرفتن زبان، نژاد، منطقه ی جغرافیایی و غیره داشته باشد،به شدت در این دوره احساس می شود. در این مقطع و در اغاز بازگشایی مدارس و دانشگاه ها،ما شاهد در پیش گرفتن سیاست های کثیف برای اسلامیزه کردن مدارس و دانشگاه ها هستیم. افتتاح دو دانشگاه دخترانه  در شهر تهران،و تلاش برای اسلامیزه کردن کل کتب درسی از سال اینده، نشان از همان سیاست های کثیف و ضد بشری رژیم اسلامی برای جلوگیری از رادیکالیزه شدن دانشگاه ها و سرکوب اعتراضات دانشجویی است. ما به عنوان نیروهای چپ و کمونیست در این مقطع و در شرایطی که سیاست های امریکا و دیگر دول سرمایه داری اقتصاد ایران را با خط سقوط روبرو کرده و در شرایطی که قربانیان اصلی این تحریم ها طبقه ی کارگر و اقشار پایین جامعه هستند، ضمن تلاش برای همبستگی نیروهای چپ و کمونیست و تلاش برای احیای حزب کمونیست ایران و پا فشاری بر ارمان های کمونیستی و کارگری که حزب کمونیست ایران در دهه ی ۶۰ تا دهه ی ۷۰ از ان دفاع می کرد و بعد از ان برای چند سال حزب کمونیست کارگری ایران به رهبری منصور حکمت نماینده ی ان بود، پا فشاری می کنیم ،همچنین ما بیشتر جریاناتی که از دل این جریان (حزب کمونیست ایران ) بیرون امده اند را بی ربط به سنت های این حزب و سنت های کمونیسم کارگری منصور حکمت می دانیم. در این راستا ما برای همکاری با تمام جریاناتی که خود را به سنت مارکسیسم انقلابی و کمونیسم کارگری منصور حکمت نزدیک می دانند همکاری می نماییم و برای انسجام چپ و کمونیست کارگری و لنینیسم ایران تلاش می نماییم. زنده باد احیای حزب کمونیست ایران زنده باد کمونیسم  کارگری مارکس،لنین و منصور حکمت حسن معارفی پور۲۲/۰۹/۲۰۱۰