اتحاد، اعتصاب کارگری و مجمع عمومی ( به مناسبت اعتصابات پیروزمند کارگران شرکت پرهون طرح نیروگاه سنندج)

بنا به گزارش منتشر شده از سوی “انجمن برق و فلز کار کرمانشاه” روز سه شنبه بیست و سوم شهریور هشتاد و نه  دهها کارگر شرکت پرهون طرح از پیمانکاران نیروگاه سنندج در اعتراض به عدم پرداخت حقوقهای معوقه خود دست به اعتصاب زدند. شایان ذکر است که این چندمین حرکت اعتراضی  کارگران شرکت پرهون طرح طی دوهفته اخیر بوده است. کارگران در این اعتصاب توانستند با خنثی کردن ترفند های کارفرما و فشارو همکاری حراست و رئیس کارگاه به بخش اصلی خواست خود دست یابند و الگویی از اتحاد طبقاتی در تاریخ مبارزاتی  درجنبش کارگری را بدست دادند و پیروزی خود را ممکن کنند. این حرکت از چند نظر قابل توجه است. اول: تامین و حفظ اتحاد کارگری از شروع تا پایان اعتصاب. دوم: اعتماد نکردن به قول و قرار و دروغ گویی کارفرما تحت عنوان “پول ندارند و باید از تهران پول قرض کنند” یا اینکه ” به هر نفر دویست هزار تومان مساعده میدهیم” وکلا قبول نکردن  سر دوانیهای کارفرما همراه با توطئه مشترک نیروهای حراست و رئیس کارگاه برای پرداخت نکردن حقوق معوقه، نپذیرفتن بهانه های پوچ و واهی صاحبکار و ایستادن در برابر این نوع رفتار ضد انسانی. سوم: این اعتصاب یکبار دیگر اثبات نمود که کارگر متحد با خواباندن چرخ تولید دولت و کارفرما را در تنگنا قرار خواهد داد. علیرغم موانع مالی بسیار شدید و فقر کمر شکن که کارگران با آن روبرو هستند، اما هر گاه دست به اعتصاب متحدانه بزنند، میتوانند به نتایج بهتری برسند. اعتصاب کارگری و متحد در محل کار، دولت و کارفرما را بیش از هر شکل دیگر مبارزاتی به وحشت خواهد انداخت و همزمان قدرت طبقاتی و موثر طبقه کارگر را به نمایش خواهد گذاشت.

عملی شدن دهها اعتصاب کارگری در همین ماهها و سالهای اخیر در اقصی نقاط ایران ممکن بودن و ضرورت اعتصاب کارگری را به اثبات رسانده است. چندین اعتصاب موفق کارگری در کردستان در چند ماه اخیر مانند: خبازان سقز، سد ژاوه در محور کامیاران- سنندج، پارسیان سنندج، سد داریان پاوه و  مورد اخیر اعتصاب کارگران شرکت پرهون طرح سنندج  و موارد دیگر عملی بودن و ضرورت چنین مبارزه ای را تائید میکند. تجربه  همین اعتصابات کوتاه مدت نشان داده است در هر جایی که کل کارگران آن بخش متحد بوده اند به درجات زیادی موفقیت بدست آورده اند و ترفندهای دولت و کارفرما را با شکست مواجه کرده اند.

اعتصابات کارگری و مجمع عمومی

برگزاری مجمع عمومی به عنوان محل تجمع و تصمیم گیرنده همه کارگران یک کارگاه و کارخانه درتعیین سرنوشت طبقه ما و اظهار وجود آن به عنوان یک طبقه و به عنوان ستون پایه تشکلها و شوراهای کارگری و انتخاب نمایندگان کارگری یک ضرورت و یک سنت طبقاتی غیر قابل چشم پوشی است. متکی کردن اعتصابات کارگری به مجمع عمومی بسیار حائز اهمیت است. مجمع عمومی کارگران میتواند بهترین و مطمئن ترین مکان تصمیم گیری  برای فراخوان یا عدم فراخوان به یک اعتصاب عمومی کارگری باشد. مجمع عمومی ذیصلاحترین  مکانی است که میتواند کل طبقه را حول پیدا کردن راه حل مالی در حین اعتصاب نیز بسیج کند، پاسخ مناسب به این معضل واقعی از مسائل مهم کارگران اعتصابی است.این راه حلها میتواند شامل  صندوق مالی اعتصاب، تقاضای  کمک مالی  از جامعه ومحیط پیرامون، تقسیم نیروی اعتصاب کننده، تعیین نمایندگان خود برای مذاکره با دولت و کارفرما، تعین کمیته یا نهاد رهبری اعتصاب، بررسی جوانب “قانونی” حرکت و پیدا کردن راه دفاع “قانونی”، پیدا کردن راه مقابله با پلیس، در دستور قرار دادن طرح جلب حمایت بخش های دیگر کارگری  ودیگر اقدامات لازم. مجمع عمومی  در حقیقت باید در موردهمه این موارد  برای شروع یک اعتصاب تصمیم بگیرد و کل کارگران را حول آن سازمان دهد و متحد و متعهد کند. بنظر من برگزاری منظم  مجمع عمومی کارگران و اتخاذ تصمیم مشترک در مجمع عمومی برای فراخوان اعتصاب و حل مشکل مالی اعتصاب از حلقه های کلیدی یک اعتصاب موفق است.

 نفس دور هم جمع شدن و تبادل نظر کردن و اتخاذ تصمیم مشترک به آگاهی طبقاتی و اتحاد و همبستگی و اعتماد بنفس طبقه ما بسیار کمک خواهد کرد. با تصمیم گیری در مجمع عمومی دولت و کافرما و حراست را در مقابل نه یک فرد و فعال کارگری بلکه در مقابل کل کارگران بطور یکپارچه قرار خواهیم داد. از یکسو مانع زیر ضرب رفتن فعالین شناخته شده خواهیم شد و از سوی دیگر اتحاد و خواست مشترک همه را در مقابل بورژوازی قرار خواهیم داد ، که در چنین موقعیتی پس زدن و تعرض  به کارگران و اعتصاب کنندگان را دشوارتر و غیر ممکن تر خواهیم کرد. تجربه کارگران سد ژاوه  مورد آموزنده ای از این نظر بود که کارفرما چگونه توانست صفوف متحد کارگران را تضعیف کند.  کارگران  با اعتصاب یکپارچه خود که قریب به دو هفته تداوم پیدا کرد و سرکوب پلیسی  و دستگیری نیز از عهده آن بر نیامد اما کارفرما توانست بخشی از کارگران را فریب دهد و به جای خواست پس گرفتن پنچ ماه حقوق معوقه، اقلیتی از کارگران را متقاعد کرد به یک ماه راضی شوند. همین باعث ناکامی و شکست اعتصاب  شورانگیز هفت صد کارگر شد. اگر آن کارگران به مجمع عمومی متکی بودند و کل این ترفندها را پیش بینی میکردند و کل کارگران یک صدا تصمیم میگرفتند و متعهد به اجرا تصمیم مجمع میشدند،  هیچگاه  کارفرما امکان ایجاد  تفرقه در میان اعتصاب کنندگان برایش فراهم نمیشد.

سازمان دادن اعتصابات کارگری و متناسب با توان کارگران وتشخیص تناسب قوای موجود یکی از ارگان مهم مبارزه طبقه ما میباشد. متکی کردن این اعتصابات به تصمیمات مجمع عمومی کارگران نه تنها در موفقیت بیشتر مبارزه امروز طبقه کارگر مثمرثمرتر خواهد شد، بلکه زمینه های رشد مبارزه و اتحاد و آمادگی طبقه ما را برای اعتصابات بزرگتر، طولانی مدت تر و فرا فابریکی فراهم خواهد نمود. تلاش در این زمینه امر رهبران پیشرو و کمونیست صفوف طبقه کارگر است.

۳۰ شهریور ۸۹

۲۰۱۰-۰۹-۲۱

S_zijji@yahoo.se