سنگسار اهانت به بشریت است

این روزها نمایش ابراز نفرت و انزجار از سنگسار کردن بطور کلى در قالب دفاع از جان سکینه محمدى در سراسر جهان موج میزند۔ مردم متمدن جهان سنگسار این عمل شنیع را اهانتى به کل بشریت تلقى میکنند و در مقابل آن واکنش نشان میدهند۔

جمهورى اسلامى بعنوان تجسم حاکمیت مذهب و دست درازى مذهب در زندگى مردم، لکه ننگى است بر جامعه انسانى معاصر، جمهورى اسلامى بعنوان پدیده سیاسى، نه تنها هیچ انطباقى با زندگى مدنى امروزى در جهان ندارد بلکه نشانگر یک واگرایى سیاسى و یک عقب گرد تاریخى هولناکى است۔
 این پدیده بر خلاف هر گونه ادعاى خصمانه علیه مردم ایران، با فرهنگ و زندگى مردم ایران بشدت در تناقض آشتى ناپذیرى قرار گرفته است۔ حقوق فرد در اسلام، چه نوع خامنه اى و چه نوع موسوى ، فاقد هر گونه حقوق و کاملا بى‌حرمتى به انسان است۔ زن در اسلام برده و ابزار ارضاى جنسى مرد است. کودک در اسلام در ردیف حیوانات خانگى است. آزادى عقیده با مرگ و ترور همراه است۔ موسیقى و شادى و خنده در اسلام فساد است. سکس، بدون جواز گناه کبیره است و با سنگسار مواجه میشود، در مقابل چند همسرى و صیغه اسلامى بردگى جنسى عریان زن در جامعه است۔ این بى حقوقى و توحش شایسته هیچ انسانى فارغ از منشا فرهنگى و جغرافیایى است، باید این توحش را به مصاف طلبید۔
اعترضات گسترده در جهان حول لغو مجازات سنگسار گوشه اى از واکنش مثبت مردم علیه این توحش است۔ اگر چه ابراز مخالفت دول غربى با سنگسار با اعتراضات مردم این کشورها بستر مشترکى ندارد اما باید از کلیت این حرکت ماهیت انساندوستى و نوعدوستى جهان متمدن را با سالوسى و ریاکارى دولتمداران متمایز کرد۔
آمریکا و دول غربى سى سال است که به انحا متفاوت در تقویت و شکل دادن به جریانات اسلامى و میدان دادن به اسلام سیاسى و تروریسم اسلامى کوتاهى نکرده اند۔ تاریخ پر از اسناد و فاکتهاى غیر قابل انکار به اندازه کافى گواه این حقیقت است، خوشبختانه برعکس مردم آزادیخواه و انساندوست جهان همیشه در مقابل این جنون سیاسى، ساکت نبوده اند۔
امروز هم صف مردم جهان را در کنار اعتراضات مردم ایران علیه سلطه جنایتکارانه قداربندان اسلامى و اجراى اعمال شنیعى مانند سنگسار را باید از صف ریاکارى دولت ها جدا کرد۔
سنگسار اهانت بزرگى است به شعور و مدنیت جامعه بشرى، بحق باید در مقابل آن ایستاد، اما بر چیدن بساط اعدام و سنگسار و ترور و وحشت در گرو بر چیدن بساط مذهب و کوتاه کردن دست مذهب بر زندگى مردم است۔
سنگسار عملى است علیه برابرى زن و مرد، علیه آزادیهاى اجتماعى، علیه روحیه آزادمنشى انسان، بساط وحشت و ارعاب است، با این همه با نشانه گرفتن سرکوب و بى حقوق کردن زنان کلیت جامعه را آماج حمله قرار میدهد۔
تصور کنید شما انسانى که یک طرفش فلج و از کار افتاده باشد، کل بدن آن انسان مریض، ضعیف و نتوان خواهد شد۔ در همین جوامع غربى به یمن مبارزات تاریخى مردم به همان درجه حقوق سیاسى و اجتماعى زنان تامین است جامعه از استعداد نیمى از جمعیت خود محروم نمیماند و قابلیت پیشرفت را بیشتر کرده است۔
در جوامعى که به حقوق زنان حمله میشود، جامعه از دخالت و نیروى نیمى از جمعیت خود محروم میشود و مانند همان بدنى که نصفش فلج است ناتوان و ضعیف  خواهد شد۔
وجود جمهورى اسلامى، مرض فلج شدن جامعه ایران است۔ جامعه اى نسبتا متمدن و امروزى با حاکمیت سى ساله جمهورى اسلامى، در قعر فقر و فلاکت و در آستانه انهدام فرهنگى و مدنى قرار گرفته است۔ با وجود تداوم حاکمیت اسلامى در ایران، سخن از پیشرفت جامعه یاوه گویى بیش نیست۔ مردم ایران متمدن و سر شار از استعداد و توانایى میباشند، جمهورى اسلامى این جامعه را فلج کرده است، براى باز گرداندن سلامت و امکان حرکت به جلو این جامعه باید به جمهورى اسلامى و حاکمیت مذهبى پایان داد، این امر با قدرت نیروى سازمانیافته مردم و با اتکا به این نیرو ممکن تر است۔ 
١۴ سپتامبر ٢٠١٠