مروری بر تحصن پناهجویان ایرانی در گوتنبرگ سوئد

عبدالله اسدی
abe.asadi@glocalnet.net
0046737178819
از دو ماه پیش طرح تحصنی را در میان پناهجویان ایرانی در سوئد مطرح کردیم. فوکوس اصلی آن بطور مشخص روی شهر گوتنبرگ بود. ابتدا قرار بود این طرح را در یک سالن به اجرا درآوریم و در آنجا دست به تحصن بزنیم، برای مدت زمانی که ما در نظر گرفته بودیم، سالن نبود.

سیاستهای ضد پناهندگی دولت سوئد و پاسخهای منفی پی در پی اداره مهاجرت، قطع هزینه ها و خدمات درمانی و فرستادن پروندهها به پلیس، همه پناهجویان و وابستگان آنها را با یک نگرانی عمیق روبرو ساخته است. کار به جایی رسیده است که نه با گرفتن وکیل بطور مجدد و نه از طریق درخواستهای مجدد، اداره مهاجرت  سوئد حاضر به بررسی هیچ پرونده ای نیست.
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی بعنوان ظرف مبارزه متشکل پناهجویان از سالها پیش و بویژه به دنبال پایان جنگ سرد و دنیای دوقطبی، اعلام کرده بود که کشورهای غربی در حال بستن پرونده پناهندگی هستند. دول غربی در طول دوران جنگ سرد، عامل اصلی پناهندگی را ناشی از حاکمیت چپ و کمونیسم در کشورهای بلوک شرق قلمداد میکردند و به همان اعتبار و بخاطر بی اعتبار کردن کمونیسم، مرزهای اروپا را برروی پناهندگان باز مینمودند. اینها در رقابت با شرق و به اصطلاح کشورهای کمونیستی، اسلام سیاسی را تقویت میکردند و جالب اینجاست که اکنون ۸۰ درصد از پناهندگان در دنیا، فراریان از دست اسلام سیاسی هستند.
 فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی در طول ۱۷ سال گذشته در ابعادی وسیع و بین المللی بدون در نظر گرفتن ملیت، نژاد، مذهب و تعلق سیاسی با تمام توان از حقوق پناهجویان ایرانی با خصلتی انترناسیونالیستی و فرا ملیتی دفاع کرده است. سازماندهی تحصن پناهجویان ایرانی در گوتنبرگ سوئد از ۱۲ تا ۱۸ فوریه ۲۰۰۷ جلوه ای دیگر در تداوم فعالیت فدراسیون برای دفاع بی قید و شرط از حق پناهدگی بود. نمونه ای دیگر از عزم و اراده مسئولین و دست اندکاران فدراسیون برای دفاع از حقوق ایرانیانی بود که از اسلام سیاسی گریخته اند و کشورهای اروپایی از جمله سوئد این حق را برای آنها برسمیت نمی شناسند و تصمیم  دارند که همه آنها را با توسل به زور به آن جهنم برگرداند.
فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی مصمم است که تمام توان و نیروی اجتماعی و افکار عمومی جامعه سوئد را علیه تصمیمات دولت سوئد بسیج نماید تا امکان یک زندگی شایسته انسان را به پناهجویان ایرانی بازگرداند. تحصن بزرگ و پرشور پناهجویان در گوتنبرگ سوئد، یک اقدام عملی و کارساز برای تحکیم و تثبیت یک زندگی انسانی برای پناهجویان بود. این حرکت، اقدامی سیاسی در مقابل تصمیمات دولتی بود که دم از دمکراسی و رعایت حقوق بشر میزند اما روابط سیاسی و دیپلوماتیکش را با یک حکومت جنایتکار بر حقوق فراریان از آن حکومت ترجیح میدهد.
همبستگی و اتحاد در میان پناهجویان و حمایت مردم از تحصن یک هفته ای پناهجویان، یک دیوار محکم در مقابل اخراج آنان بود. این تحصن امید را در دل همه پناهجویان تازه کرد. این تحصن نشان داد که تنها راه مقابله با سیاستهای ضد انسانی دولتهای اروپایی در قبال پناهجویان مبارزه متشکل است.
به محض برپایی چادر تحصن در میدان گوستاوآدولف در مرکز شهر گوتنبرگ، دسته دسته پناهجویان و شهروندان مقیم این شهر به آن می  پیوستند و به مسئولین فدراسیون و پناهجویان متحصن بخاطر شروع چنین حرکتی تبریک میگفتند.
مردم با بسته های شیرینی و شکلات، قابلمه های پر از غذا، بسته های نان، شیرینیهای خانگی، زیرانداز و کیسه های خواب، بسته های گودیس برای بچه ها و یا با شاخه های گل وارد چادر تحصن میشدند. هر شب از سوی چند خانواده غذا و مایحتاج عمومی ۲۴ ساعته تحصن تأمین میشد.
تلفنهای مسئولین فدراسیون تمام وقت به صدا در میامد، مردم زنگ میزدند و سؤال میکردند آیا متحصنین به چیزی احتیاج دارند یا نه؟
مسعود در حالی که ۵۰۰ کرون کمک مالی می کرد، قول داد  ۱۰عدد  پیتزای خانوادگی را برای شام به محل تحصنین بیاورد. زویا دو بار غذای ۲۵ نفر را آماده کرد. کاوه ۸ پیتزا آماده کرده و برای متحصنین آورد. سپیده با چلو و مرغ از مردم در چادر پذیرایی کرد. فرح دوبار غذای متحصنین را آماده کرد. سامیه یک وعده شام تحصن را تهیه کرد، ناصر با دو کارتن نان و صدیقه با دو بسته شیرینی و یک عالم میوه به طرف چادر در حرکت بود. از آنها تشکر کردم. پاسخ دادند: باید از شما تشکر کرد.
بهزاد را خیلی وقت بود ندیده بودم ناگهان با دو بسته شیرینی از راه رسید. او گفت: ببخشید کیوسکی را تازه خریده ام تمام وقتم را گرفته است نمی دانم چکار کنم!  و … این اسامی بسیار زیاد است و واقعا اکنون به یاد ندارم که همه را بنویسم.
در مدت تحصن هر کس بدنبال کاری بود. چندین نفر فقط کارشان پذیرایی از مردمی بود که دسته دسته به چادر میامدند، مدتی را در کنار پناهجویان بودند و سپس میرفتند. در میان متحصنین تقسیم کار میشد. تیمهای مختلفی برای رفتن به روزنامه ها و رسانه های سراسری و محلی سازماندهی میشدند. چند اتومبیل مرتبا برای آوردن امکاناتی که برای مستقر کردن آن در چادر در نظر گرفته شده بود در رفت و آمد بود. بیانیه های مختلف فدراسیون و یک نامه اعتراضی که در همین رابطه تهیه و تنظیم شده بود بطور مرتب برای دولت، احزاب دولتی و غیر دولتی و رسانه های عمومی فرستاده میشد و از سوی آنها لحظه به لحظه خبر تحصن دریافت میگردید.
صبح روز اول تحصن، پسر جوانی با دم و دستگاه ضبط  صدا به داخل چادر آمد و گفت: من از طرف رادیوی سراسری سوئد P4  آمده ام. اطلاعیه شما را دریافت کرده ام. این رادیو با مجید حمیدیان مسئول روابط عمومی فدراسیون مصاحبه ای انجام داد که از رادیو مذکور ۳ بار پخش گردید. روزنامه مترو عکس و گزارشی از تحصن به چاپ رساند. روزنامه City و روزنامه یتوبوری پستن (GP) هرکدام گزارشی را از تحصن به چاپ رسا