تولدی دیگر…

درحاشیه سالگرد تولد سازمان مجاهدین……
 
این روزها یادی از هایده همتی فقط  یک احساسی فردی نیست . من و ما هرروز یاد میکنیم و نمیگذاریم فراموش شود که چرا و بعد چگونه ؟
 هایده همتی از نسل همان بیشمارانی بود که خانوادگی به سازمان مجاهدین اعتماد کرده بودند برای آزادی . همان نسلی که از سالهای ۱۳۵۷ به بعد بی مهابا توسط ارتجاع غالب و مغلوب به سلاخی کشانده شد . و بعد ها همین نسل و تمامی خون و رنجش توسط رهبر عقیدتی به مزایده گذاشته شد . این روزها دیگر ازآن نسل حتی نام و یادی هم نیست . این روزها بوش و جان بولتون و ازنار و…..روی بورس انقلاب نوین و ایدئولوژیک مجاهدین ، قیمت ومسابقه میگذارند . علی اکبراکبری و یا آرام گفتاری و یا هایده همتی از همان نسل بی شمارانی بودند که درآستانه ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ خودشان هم نمیدانستند به چه مسیری کشیده میشوند ؟ این ندانستن جرم نیست حتی برای سکاندار . مسیر مبارزه را که نمیشود پیشاپیش ترسیم کرد ! اما وقتی هرتصمیم وانتخاب غلط و ابلهانه وخود ستایانه ایدئولوژیک ، تبدیل به الگوی رفتاری میشود ونرد عشق با هرجنایتکاری مقدس و عین حقانییت آسمانی میشود وچنین سرنوشتی را برای چندین نسل رقم میزند پس جای اما واگروسوالات بی شماری وجود دارد !
آقای منوچهر هزار خانی در همان زمان ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از مسعود رجوی سوال میکند که آیا میدانی این نسل را به کجا میبری ؟ مسعود رجوی هم به جای جواب یک کلت کمری به هزار خانی هدیه میکند . اما امروز ۳۲ سال از آن روزگاران گذشته است . امروز نشستن و جمع بندی این ۳۲ سال کاری ارجح است وانجام ندادنش با هر توجیهی….. پفیوزی سیاسی است و اگر هزار خانی ویا هرکسی که احساس مسئولیت میکند… به دلیل کهولت سن حوصله اش نمیکشد ولی دیگران هستند . این مسئولیت امروز ما و فردای نسلهای بعد است .
تولد هایده همتی در بیست ویکم شهریور ۱۳۳۹ ، بهانه خوبی است برای یک جشن تولد . جشن تولدی که همه درآن حاضرند به جز رهبرعقیدتی با بارایدئولوژیکش….! هایده همتی با ۲۰ سال سابقه تشکیلاتی در ایران و قرارگاه اشرف چهارمین فرزند خانواده همتی است که به صلیب کشانده شد . هایده همتی دربیمارستانی درشهر زوریخ درسن ۴۰ سالگی  بر اثرعفونت داخلی فوت کرد . و این هم خلاصه ایی ازشرح واقعه….
 روزی درفوریه سال ۲۰۰۰  و در کمال تعجب هایده همتی را از قرارگاه اشرف به سوئیس میآورند ! خانواده شوکه شده ، که چه اتفاقی  افتاده است ؟ اولش کمی خوش خیال هستند و فکر کردند ،حتما مجاهدین برای دلجویی از خانواده و کم کردن ضربه سنگین “کشتن مجید همتی” درعراق ، اقدامی انسانی انجام داده اند . اما اقدام انسانی کیلو چند ..؟ هایده مریض است و پزشکان در سوئیس خبر میدهند که مریض شما فقط ۲ ماه زنده است…!! پزشکان سوال کرده بودند که چرا زودتر برای معالجه اقدام نکردید ؟ الان دیگر خیلی دیر است…. اگر یک سال زودتر اقدام میشد ، زنده میماند !  پزشکان سوئیسی خبر نداشتند که” قرارگاه اشرف قبرستان سرخود” شده است و رهبرعقیدتی نباید به هیچ چرایی پاسخ دهد !
عفونت در ریه هایده همتی که هنوزمجاهد هم هست ، خیلی پیشرفت کرده ! و حالا که قرار است هایده بمیرد…او را تحویل خانواده اش میدهیم….تا از ما انرژی نگیرد و به  “تعهدمان ” برسیم…..و هم منتی بر سر خانواده میگذاریم…..و هم دختر بزرگ خانواده یعنی ناهید همتی را که الان مدتی است این پا و آن پا میکند..و مسئله دار است را دوباره با انگیزه خواهرش با ریشه پیوندش میدهیم!
خانواده در حین رسیدگیهای پزشکی به هایده همتی ، با او حرف میزند و دردودل هم میکنند. و هایده در مقابل همه حرفها و سوالات و صحبتها ،گاهی تعجب میکند…و اکثر مواقع هم فقط سرش را پایین میاندازد و با حالت شرم سکوت میکند…چون چیزی برای دفاع کردن وجود ندارد!
در همان روزهایی که جنازه هایده را آورده بودند و همه صحبتهایی که شد…یک عضو دیگر خانواده هم قصد داشت که به عراق و ارتش “آزادیبخش ” بپیوندد…خانه اش را تحویل داده بود…تمام کارهایش را کرده بود….وسایلش را فروخته و با پول آن یک قالی هم به عنوان هدیه برای حاجی مسعود خریده بود و با انگیزه ایی بالا آماده حرکت بود…که یک روز پس از صحبت با هایده مثل اینکه شوکی به او وارد شده باشد…تصمیم دیگری میگیرد. وقتی که پایگاه مجاهدین خلوتر از همیشه است ، تمام و سایلش را جمع میکند و آن قالی هدیه داده شده را از اتاق مسئول پایگاه برمیدارد و با کمک خاله اش فاتحانه پا به فرار میگذارد! وقتی خبر این فرار را به هایده داده بودند…خنده ایی کرده بود و گفته بود ،حقشان است ! هر چه به سرشان بیاید مقصر خودشان هستند!
در مدتی که هایده یا در بیمارستان و یا در خانه زیر اکسیژن بود ، فقط ۲ بار از طرف مجاهدین برای ملاقات میآیند. یک بار هم مجاهد خلق حمیرا هوشنگی  خیز برمیدارد تا پدر هایده را بزند ! چون بابابزرگ زبان و دلش را یکی کرده بود.,و بالاخره یک نکته بسیار مهم و حساس و ظریف، جهت اطلاع همه و هرچی رئیس جمهوره….
  یک هفته  قبل از اینکه هایده همتی در بیمارستان فوت کند، ۳ عضو مجاهدین به ملاقات هایده میروند..از جمله مجاهد خلق حمیرا هوشنگی (عضو شورای رهبری مجاهدین ) و ۲ عضو دیگر .
هایده همتی در بیمارستان و در آخرین روزهای زندگی …. تمام برنامه اش از طرف بیمارستان ریخته میشود از جمله : غذا و لباس و تمامی امور دیگر….آن روز برای چک روزانه ؛ پزشکی که میآید زن نیست و مرد است. فردای آن روز گزارش به بالا رسیده بود و عضو دیگر شورای رهبری مجاهدین ( سلیمه ) با بیمارستان و هایده همتی تماس میگیرد و یک ساعت تمام از هایده تلفنی بازجویی میکند که چرا برای چک و ویزیت تو دکتر زن نیامد و چرا روسری برداشته بودی و چرا یقه پیراهنت باز بوده است ……..!
 حیف که آنجا نبودم تا جوابی انسانی به مجاهد خلق بدهم : د آخه یابوی بزمزجه تبار مسلمان …… این داره میمیره !
 البته گفته بودید که روسری فقط  فرم ارتش آزادیبخش است…..
بنازید به ارزشهای آن انقلابی که از مرده ها هم بازجویی میکند . شماها واقعا حالتون خوب نیست !! تف بر ارتجاع و نفرین برآن خدایی که جواز هرجفتکی را به نماینده هایش داده است !
بالاخره هایده همتی در تاریخ ۱۸٫۰۶٫۲۰۰۰ در سن ۴۰ سالگی  فوت کرد. خانواده از بانک وام میگیرند و مراسم خاکسپاری انجام میشود. مجاهد خلق کاری به این چیزها ندارد…فقط رهنمود دادند که حتما آرم سازمان مجاهدین روی سنگ قبر کنده شود! پدر بزرگ با خنده معنی داری موافقت میکند و میگوید : این یک سند تاریخی است تا همه بدانند ما که بودیم و با ما چه کردند .
امروز و هر روز یادی میکنیم از تمامی قیمتی که قرار نبود به زیرپای بولتون و بوش و ازنار و….ریخته شود . این روزها یاد مرضیه همتی ، آخرین عضو خانواده همتی درقرارگاه اشرف هم هستیم . مرضیه هنوز آنجاست و گفته : خانواده اش مسعود و مریم هستند ولی این ادبیات کهنه وکپگ زده دیگر برای هیچکس مفهوم نیست . حتی صلیب سرخ هم میداند چه خبر است به طوری که در اثرپی گیریهای مستمر خانواده همتی از طریق صلیب سرخ برای سرنوشت مرضیه همتی ، نهایتا صلیب سرخ میگوید : ما اجازه هیچ کاری را نداریم ، چون پای امریکا درمیان است !
http://www.youtube.com/watch?v=MUjdY9xbYQM&feature=player_embedded#

 
یاد هایده همتی و تمامی سربداران راه آزادی گرامی باد .
 
اسماعیل هوشیار
شهریور۱۳۸۹
زوریخ
ازطرف خانواده همتی
 
info.tipf.www