به پیشباز روز زن برویم و با زنان آزاده ایران و جهان همگام شویم. بازوان گره در گره برای آزادی زن و مخصوصا آزادی زنان دربند ایران و برای رهائی آنان از یوغ حجاب اسلامی و برای رهائی مردان از احساس مالکیت های استثماری بر زن و بر علیه نظامهای ضد زن و در راس آنان بر علیه نظام اسلامی در ایران قیام کنیم
زمانی که عاشقت شدم
هنوز شاه کلید مذهب قفل هزار توی ارتجاع را
در پستوی زمانی ناهنجار نگشوده بود.
سهراب عشق را در زیر باران میجست
و شاملو عشق را در پستوی خانه پنهان نکرده بود.
پرستو در امتداد لذت هماغوشی
کنار رازقی های تابستانی گرم
خلسه عُرفا را به تمسخر میگرفت
آنگاه که خزر میخروشید
گنجشکهای خانه مان حتی
کنار پاشویه حوض
عریان
پر های برهنگی را بر آب میزدند.
زمانی که عاشقت شدم
دختران خاکستری شهرمان
در رحم نازائی نطفه زایش را انکار میکردند
و مردان پر پشم
نداشتن حجاب برتر محارمشان را
پیش فروش مردانگی نداشته قوادانی
نکرده بودند
که
عصمت مادرانشان را
با پاشیدن اسید و قطع شاهرگ زن
طاق میزدند.
زمانی که عاشقت شدم
عطر مواج گیسوان پریشانت در دستان باد
گلوله های سربی بودند که پیکر
عفن محکمات مذهب را نشانه میگرفت
و ارتعاش پستانهایت
سلول های مغز متحجرین عمامه دار
گاه بی عمامه
خلاصه
لات و لوت ها را
بمباران میکرد
زمانی که عاشقت شدم
احساس را با سر انگشتانم لمس میکردم
شعر را همچون شراب مینوشیدم
ماه را در شبهای با تو بودن به حریرخیال میبردم
وستاره بازیگوش آسمان رویاهایم
بوسه باران میشد
وقتی که عاشقت شدم
پروانه ها در بلندای آسمان آبی سیاست
رمز فرهنگ شعر و ادب را با پرستوهای سرزمین فلسفه
به اتحادی عاشقانه پرواز میداند
وقتی که عاشقت شدم
در خواب غوطه میخوردم
و در بیداری غبطه بر خواب میخوردم
وقتی که عاشقت شدم
مالکیت از سرزمین عشق رخت بربسته بود
و
بودن در کنارت آرامش لحظات برابری را گواهی میداد
وقتی که عاشقت شدم
مردان
نفس مالکیت زن که استثمار او را
دون شأن مردان آزاده میدیدند
مردانی که دوشا دوش زنانی عاشق
رمز سیاست پروانه را
با فلسفه شعر و فرهنگ پرستو ها
یگانه میرزمیدند.
وقتی که عاشقت شدم
آزادی زن حرف شکیل ویترین گرد گرفته سازمانهای سیاسی
و نظامهای ضد زن
و سرخاب و ماتیک ناهنجار لبان اشعار تو خالی اسکیزوفرنی پست مدرن نبود
وقتی که عاشقت شدم
هنرمندان ، شاعران، نویسندگان،نقاشان، خوانندگان
زنان کشورم
عشق به هنر را در زیر باران سیاست
برای سهراب می سرودند
و پستوی خانه ای که عشق در آن نهان شده بود
با خون زنان دلیری رنگ میگرفت
که عشق به آزادی زن را به صحنه اجتماع عودت میدادند.
وقتی که عاشقت شدم
سهراب عشق را در زیر باران می ورزید
و شاملو آنرا در پستوی خانه نهان میکرد
و من غوطه ور رویا های خواب
در بیداری بر خواب غبطه میخوردم.
تاریخ ۲۷ فوریه سال ۲۰۰۷ میلادی برای ۸ مارش روز زن
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر