چون قافیه تنگ آید! اکتشافات جدید شیرین خانم عبادی!

اگر قرار بود اصلاح طلبی ورشکسته حکومت اسلامی یک وکیل برای خودش پیدا کند فکر می کنم اصلا نمی بایست آن وکیل ، خانم عبادی باشد!  تلاشهای ایشان را برای ماست مالی نقض حقوق انسانی در ایران با چرخاندن سرها به زندانهای گوانتانامو را همه یادمان هست. اکتشافات قدیمترهای ایشان در مورد جانوری شترمرغ گاوپلنگی بنام “حقوق یشر اسلامی” را هم که بنام ایشان ثبت کرده اند. اما پابپای ورشکسته تر شدن و فروریزش رژیم اسلامی و گیر کردن زبان “رفرمیستهای حکومتی” اینروزها چشممان به آخرین اکتشاف این “وکبل مدافع حقوق بشر اسلامی” روشن گردید!
روزگار است دیگر!
خانم عبادی وارد میدان دفاع از زندانیان سیاسی “عقیدتی” شده و قرار است در عملیاتی محیر القول از این نوع بخصوص از زندانی سیاسی که لابد با زندانیان سیاسی “غیر عقیدتی” متفاوت هستند و خونشان شاید کمتر مباح باشد قرار است دفاع نماید! اجازه بدهید تصور کنیم که ایشان در صحن دادگاه اسلامی، چادر بسر یا روسری بسر خرامان راه می رود و بسان ارسطو استدلال از خودش در می کند و ما حیران و زبان در قفا بسته به گوش و چشم شده ایم:

“متد استدلال ” سرکار خانم علیه، شیرین خانم عبادی:
اگر کسی فقط چند فیلم سینمائی در مورد حرفه وکالت را دیده باشد و کارش هم اصلا بطور واقعی به دادگاه باز نشده باشد، می تواند بفهمد که وکیل کارش باید تمرکز روی پرونده باشد. اگر قرار است از فردی دفاع کند، خوب دفاع کند دیگر! اما این شیرین خانم ما با همان متد که با مقایسه حقوق یشر اسلامی و حقوق یشر آمریکائی می خواهد اولی را از زیر تیغ بیرون بکشد، قرار دارد ظاهرا بخاطر بیرون کشیدن نوع عقیدتی چند زندانی سیاسی، به صحرای کربلای سکینه آشتیانی بزند! چرا؟ راستش مدتی است منهم مثل شما دارم روی این “استراتژی وکالتی” فکر می کنم! بخاطر همینست که اول گفتم واقعا این خانم وکیل خوبی هم نیست! هر قاضی منصفی همان وسط حرف ایشان را قطع خواهد کرد و خواهد گفت:
“خانم سیده عالیه محجبه! لطفا از دستور خارج نشوید!”
خانم عیادی طبیعتا می یایست متمرکز می شد روی در خواست آزادی همان موکلین خودش! یعنی “زندانیان عقیدتی”! اصطلاحی که سرتاپایش پوچ است! خریدن نظام قضائی کثیف رژیم اسلامی است .
اینرا تا اینجای کار داشته باشید تا برویم سر اکتشاف نوظهور سرکار خانم عبادی:

“داد و قال و جنجال برای سکینه محمدی و نقش وزارت اطلاعات”!
دل خونی دارد این خانم عبادی از اینکه رژیم اسلامی این روزها در سطحی جهانی بخاطر مسئله سنگسار بی آبروتر شده.
ناراحت است از اینکه حکومتهای غربی مجبور شده اند “پرونده اتمی رژیم اسلامی” را بگذارند در کوزه و یکی یکی بخاطر فشار افکار عمومی و فعالیتهای انسانیت مترقی یه مخالفت با سنگسار کشیده شوند. این ناراحتی خانم عبادی باعث شده که  ایشان وسط دادگاه “دفاع از زندانیان عقیدتی” ناگهان اکتشاف خودش را بر ملا کند!
اجازه بدهید از زبان خودشان ببینیم این اکتشاف چیست:
“۱۷ زندانى سیاسى اعتصاب غذا کردند و تا پاى مرگ ایستادند، اما متاسفانه نه در سطح ملى و نه در سطح بین المللى آن گونه که باید به این مسئله توجه نشد چون داستان سکینه محمدى را وزارت اطلاعات به نحوى جلو انداخت که توجه همگان به آن جلب شود و مسئله بزرگتر یعنى زندانیان سیاسى اعتصاب کننده را فراموش کنیم.”

ملاحظه فرمودید؟!
ایشان مدعی است که وزارت اطلاعات رژیم اسلامی ، و نه هزاران و هزاران فعال داخل و خارج کشور ، “عامل به نحوی جلو انداختن داستان سکینه محمدی” بوده اند! این بود اکتشاف این حاج خانم وکیل مدافع حقوق بشر اسلامی!
قاضی دادگاه فرضی ما اگر خوایش نبرده بود طبعا از این وکیل اسلامی می پرسید: ” جناب عالی مدرکی چیزی هم داری که وزارات اطلاعات رژیم اسلامی عامل جهانی شدن مسئله سنگسار یاشد؟”
خانم عبادی هم از رو نمی رود البته و دلیلش را نه با مدرک بلکه به استدلالی بسیار بند تبانی ارائه می دهد:
” وزارت اطلاعات این مسئله را به جلو کشانده که “مسئله بزرگتر زندانیان سیاسی فراموش شود!”
من سالها بود که مرتب روی نبوغ خانم عبادی تاکیید می کردم. هر چقدر در و همسایه و بقالی سرکوچه می گفتند این خانم یک شارلاتان حامی رژیم است من مرتب پایم توی یک کفش بود که بالاخره یک زن اسلامی نابغه هم برای ما اغتخار نباشد روی دست که بماند؟!
اما منهم با این سطح استدلال ایشان نظرم را پس گرفتم! بریدم! باور کنید بریدم!
در روز روشن ایشان مدعی می شود که سازمان اطلاعات رژیم اسلامی دارد کلیت رژیم را بی آبرو می کند و در بدنهای دهها هزار فعال ایرانی و غیر ایرانی در صد شهر دهها کشور دنیا حلول کرده که چی؟ که ماها یادمان برود که زندانی سیاسی عقیدتی داریم!
بی خود نبود که به ایشان جایزه نوبل دادند! حالا می فهمیم ایشان چه نابغه ای است! شاید هم بخاطر نبوغش نبود! بخاطر خصائل نکوهیده دیگرش بود! می دانم عده ای از شما باز می گوئید که ” ما که از اول گفتیم”!
دنیا همینست دیگر! عده ای دیر دو ریالیشان می افتد و عده ای هم ؟ هرگز!

آن دادگاه فرضی البته اگر قاضیش ما بودیم بلند بلند فریاد می زدیم که : “شیرین خانم! نه دفاع از زندانی سیاسی کار توست و نه زندگی و مرگ قربانیان سنگسار و اعدام! وکیلی کودن هستی که همچنان داری از حکومت اسلامی دفاع می کنی. دستت روست، رویت سیاه به سیاهی خود حکومت اسلامی و وزارت اطلاعاتش!”

زنده باد جنبش جهانی مبارزه با سنگسار و اعدام!
زنده باد مبارزه انسانیت مترقی برای آزاد سازی همه زندانیان سیاسی
پیروز باد مبارزه مردم ایران برای ساختن جامعه آزاد، برابر، انسانی و سوسیالیستی!
سرنگون باد رژیم اسلامی و همه حامیان ریز و درشتش!

منبع:
شیرین عبادی: مسئله زندانیان سیاسی زیر سایه داستان سکینه محمدی
http://www.radiofarda.com/content/f4_Iranian_prisoners_international_amnesty_Ebadi/2137130.html