آنها دست کمک بسوی شما دراز کرده اند تا به یاریشان بشتابید

رژیم اسلامی ایران در مدت ۳۱ سال  جنگ و گریز با مردم، نه می خواهد و نه می تواند به جزئی ترین خواست مردم پاسخ گوید و نه راهی برای کاهش یا حل بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. این رژیم جز توحش اسلامی (دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام وکشتار، فقر و فلاکت بی حد و حصر) هیچ امکانی برای تخفیف نارضایتی سیاسی مردم ندارد. و هیچ گاه راهی برای تخفیف نارضایتی هیچ بخشی از جامعۀ هفتاد میلیونی نداشته است. بحران رژیم اسلامی و بن بستی که در آن قرار گرفته، عمیق تر از آن است که بتواند بر آن غلبه کند. پادگانی گردن خیابانها  و کارخانه ها و مراکزی که مردم در آن به عناوین مختلف متمرکز هستند و تداوم اعدام، سنگسار و دستگیریهای پی در پی مخالفین، نشان از موقعیت مستاصل رژیم اسلامی دارد. این جنایات برای مقابله باگسترش هر روزه اعتصابات و اعتراضات کارگری، برای مقابله با موج فزاینده و سیل بنیان کن اعتراضات جوانان، دانشجویان، معلمان، پرستاران، و مردم بجان آمده از دست این حکومت است. جنایاتی که توسط فاسد ترین و کثیف ترین سران و دست اندرکاران حکومت اسلامی صورت می گیرد. کشتار انسانها همواره یکی از ابزارهای اصلی حکومت اسلامی برای بقا بوده است و با تکیه بر اعدام و سنگسار و کشتار بیش از صد وپنجاه هزار انسان تا کنون توانسته است خود را سرپا نگه دارد. سران حکومت در جریان خیزش انقلابی مردم علناٌ اعلام کردند که اعدام برای عبرت گرفتن مردم است . این تازه یکی از خصوصیات جنایتکارانه حکومت اسلامی است. از نظر قوانین و موازین اسلامی، اعدام برای عبرت گیری صف میلیونی مردم آزادیخواه است که علیه رژیم اسلامی بپا خواسته اند تا آنرا به زباله دان تاریخ بیافکنند.
 
حکومت طالبان در افغانستان در روز ۱۱ ژوئن ۲۰۱۰ پسر هفت ساله ای را به جرم جاسوسی برای آمریکا بدار آویخت و رسماٌ هم اعلام کرد که این برای تنبیه خانواده ها است. اینکه این پسر بچه بدبخت  در طول هفت سال سن، چند سال مراحل جاسوسی را گذرانده است و چگونه جاسوس شد فقط در قوانین خدا و اسلام و بربریت ماقبل قرون وسطایی طالبانیها می گنجد همانگونه که اعدام نوجوانان در حکومت اسلامی تا کنون جان دهها نوجوان را گرفته است. اما آنچه که مهم است این است که وحشیگری  طالبان و رهبران اسلامی ایران را باید با به زیر کشیدنشان پاسخ داد.سران حکومت اسلامی ایران خوب می دانند که مردم ایران در طول این سی و یک سال مرعوب این جنایتکاران و تلاشهای بیهوده و ضد بشریشان نشده ونمی شوند. اعدام و سنگسار کردن توسط این جانوران از موضع قدرت نیست بلکه فقط و فقط از سر استیصال، ضعف و زبونی و درماندگی حکومت اسلامی است. زندانهای ایران که قرار است روحیه زندانیها در آن توسط شکنجه  و آزارو بی حرمتی درهم  شکسته شود، به میدان نبردی حاد علیه رژیم اسلامی تبدیل شده است. گسترش اعتراضات بخشهای مختلف جامعه و تعرض به این قاتلین می تواند این احکام ضد بشری را از چهرۀ جامعه پاک کند. اینها مشتی جنایتکارهستند که باید به جرم جنایت علیه بشریت در دادگاههای بین المللی محاکمه شوند.

همۀ سران و دست اندر کاران رژیم اسلامی می دانند که قطار حکومشان  دارد به آخر خط می رسد.  خوب می دانند که اعدام و سنگسار نتوانسته است هدف آنان یعنی ارعاب را متحقق کند. از طرف دیگر راه گریزی برایشان باقی نمانده است که تا سرنگون شدن تمام و کمالشان تلاش می کنند تا همچنان به این جنایات دست بزنند. حکومت اسلامی برای بقای خود و در اوج زبونی اعدام و سنگسار می کند. اما قادر به ساکت و خفه کردن مردم نشده است و تاثیری در حرکت اعتراضی مردم ندارد و نمی تواند آنرا متوقف کند. دوره ارعاب دیگر بسر آمده است. نظام و سران آدمکش اسلامی هم چنان به تداوم این جنایات نیاز دارند چرا که بقای عمر آن در گرو این کشتار است.اما تا سرنگونی این حکومت توسط انقلاب مردم، می توان و باید سلاح کشتار و اعدام را از دست این آدمکشان گرفت.
 
به یمن یک کمپین جهانی که مینا احدی سخنگوی آنست، این کمپین قادر شده است تا همین جا زجر کش کردن یک انسان را فعلا متوقف سازد. از طرف دیگر جان صدها زندانی محکوم به اعدام و دهها زن نگون بخت محکوم به سنگسار در خطر است. نباید دست روی دست گذاشت و نظاره گر خاموش این وقایع ضد انسانی بود. نباید به این فاشیستهای اجازه داد تا حق حیات انسانهای دیگر را بگیرند. باید به هر شیوۀ ممکن مانع اجرای این حکام قرون وسطایی شد. رژیم اسلامی امروز دیگر در شرایطی نیست که بتواند در مقابل اعتراضات عمومی، یکدست و متحدانه مردم دوام بیاورد.  باید کمپینهای بین المللی علیه اعدام و سنکسار را به وسعت جهان گسترش داد. باید برای لغو نه تنها حکم عصر حجری سنگسار و اعدام سکینۀ آشتیانی مبارزه کرد، بلکه برای آزادی او و همۀ زندانیان در بند تلاش کرد و به میدان آمد. این کمپین را باید جهانی و جهانی تر کرد. چون مردم جهان دارند از دریچه آن بتدریج بایک جنبش عظیم آزادیخواهی، برابری طلبی، انسان دوستی بی مرز و مدرن به آزادی زن نگاه می کنند و میدانند که فعالین این عرصه کمونیستها  و بسیاری از آنان رهبران و کادرهای حزب کمونیست کارگری ایران هستند. گام بزرگی که این کمپین بر می دارد و در صد شهر جهان علیه اعدام و سنگسار اعلام شده است، بخشی از مبارزۀ پر شوری است که برای  منزوی کردن حکومت اسلامی در جامعه جهانی و سرنگونی اش در داخل ایران است. هر انسان شرافتمندی که از اعدام و سنگسار منزجر است به هر شیوۀ ممکن به این کار زار جهانی باید یاری برساند. نگذارید که سکینه و صدها زندانی در صف اعدام، هم آغوش سنگ و طناب دار شوند، آنها دست کمک بسوی شما دراز کرده اند تا به یاریشان بشتابید.
۱۵ آگوست. ۲۰۱
 زنده باد همبسگی جهانی مردم
 زنده باد انسانیت