کارگران شاغل در مراکز کار بوکان و دستمزدهای متفاوت

مقدمه
شرط لازم برای یک فعالیت کارگری موثر ،تاثیر گذار وعملی، شناخت واگاهی کامل بر نوع خواست ومطالبات وهمچنین مشکلات ومعضلات موجود در محیط مورد نظراست واین از اصول اولیه هر فعالیت کمونیستی وکارگری است.کارگرپیشرو و رهبر،کارگر کمونیست و سازمانده بدون درک وشناخت واقعی از موانع ومشکلات موجود در محیطها ومراکز کارگری نمی تواند منشا اثر واقعی وتاثیر گذار باشد.شرایط ،اوضاع واحوال ونوع معضلات وپیچیدگیهای محیط ومرکز کارگری است که فعالین ورهبران کارگری را ملزم می نماید که چه اقداماتی را می توانند برای ایجاد اتحاد ونوعی از تشکل حول خواستها ومطالبات مطرح شده در دستور بگذارند تا فعالیت و کار روتین خودشان را براساس داده ها و مناسبات موجود میان کارگران و سرمایه داران ونوع خواستها ومطالبات وکیفیت و سطح اعتراضات سازمان دهند واین می تواند گام مهمی در جهت ارتقا دادن مبارزات کارگران باشد.کارگران شهر بوکان وهمچنین کار وفعالیت رهبران کارگری وکمونیستی در شهر بوکان نیز نمی تواند از این قاعده مستثنی با شد لذا اطلاع وشناخت واقعی روی محیطها ومراکز کار این شهرستان برای این فعالین می تواند حیاتی و ضروری باشد.

موقعیت بوکان از نظر سطح اشتغال و بیکاری

بوکان یکی از شهرهای نسبتا پرجمعیت استان آذربایجان غربی است. طبیعت زیبا ،شهرسازی  وبناهای نو  ظاهری زیبا به این شهر داده است.اما در ورای این پرده دروغین وطبیعت ظاهری وقتی وارد جزئیات زندگی مردم می شوید و  بافت اقتصادی وسطح معیشت ونوع زندگی وکار وشغل و درآمد وسرگرمیهای شهروندان این شهررا مورد بررسی قرار می دهید، برای طبقه کارگر و مردم زحمتکش چیزی جز فقر وفلاکت، بیکاری، اعتیاد، بیماری، ترس، استرس، گرسنگی وبی خانمانی را نمی توان یافت.بافت این شهر هم مثل هر جای دیگری در این دنیای سرمایه داری به قسمتها وبخشهای بالا نشین و پایین نشین ،ثروت مند نشین و فقیر نشین تقسیم شده است. بالا شهریها زندگی شاد ومرفه دارند وپایین شهریها شبها وروزها را با گرسنگی ودرد وآزار می گذرانند.بیکاری بیداد می کند ،هیچ امنیتی نه از نظر اقتصادی ونه ازنظر جانی ومالی وجود ندارد و این مردم را به شدت نگران کرده است.جوانان بیشمارو بیکار، کاری جز متر کردن خیابانها وکوچه ها ندارند که در موقع عصرها وخنکی هوا این وضعیت را با وضوح بیشتری می توان دید واین بشدت آزاردهنده است. پای حرف وسخن هر کدام از این جوانان می نشینید متوجه می شوید که برای یافتن کار وشغل و درآمد به تمام شهرهای دور ونزدیک سفر کرده اند اما جز نا امیدی وسرخوردگی چیزی عایدشان نشده است.همه از این وضعیت ناراضی هستند وموجی از تنفر واعتراض به این وضعیت در میان  جوانان موج می زند.
این شهر از نظر اشتغال وکار نیز در سطح خیلی پایینی قرار دارد وبا وجود کارگاهها وتولیدیهای کوچک وبزرگ در داخل وخارج از شهر ولی باز به نسبت جمعیت این شهر که تقریبا ازمرز ۲۵۰۰۰۰ نفر هم گذشته است همچنان بیکاری بیداد می کند ومردم خیلی زیادی متاسفانه هیچ شغلی ندارند و این در حالی است که بخش بزرگی از کارگران در این شهر برای امرار معاش وزنده ماندن به شغلها و کارهای فصلی مانند کار درکوره پز خانه ها و یا کارهای کشاورزی روی می آورند.این کارگران نیز از هر نظردر شرایط خیلی سختی کار می کنند .
وضعیت کارگران شاغل هم زیاد تعریفی ندارد و آن درصد از مردم شاغل هم به نسبت تورم وگرانی موجود از هرنظر بشدت در تنگنا هستند.هیچ کارگری به نسبت در آمدی که در ماه دارد نمی تواند هزینه تامین یک سرپناه حتی محقر وخورد وخوراک برای زنده ماندن وهمچنین هزینه های پزشکی وتحصیل را فراهم نماید واین زجر آور است.وضعیت کار از ساعت کار گرفته تا سطح دستمزدها و بهداشت وامنیت و… با  استانداردهای امروزی هیچ تناسبی ندارد. کارگران از ترس بیکار شدن به ضد انسانی ترین شرایط کار تن در میدهند وشدیدترین استثماررا در اینجا می توان دید.قطعه سازی ،سنگبری،جوشکاری،خیاطی وخبازی و….از جمله کارگاهها وتولیدیهایی هستند که می شود در داخل شهر نام برد که از این میان شدت استثمار در کارگاههای سنگبری از همه شدیدتر است.که بطور متوسط کارگر باید ۱۳الی ۱۴  ساعت در سختترین شرایط کار کند فقط با دستمزد نا چیز ۲۰۰تا۲۵۰ هزارتوان در ماه ،بدون روز تعطیل وفقط بعداز ظهر جمعه تعطیل می باشند.

کارگران شاغل وسطح دستمزدها

به نسبت جمعیت این شهر در صد خیلی کمی از کارگران دارای شغل ثابتی هستند .عموما کارگران به صورت قراردادی از طرف کارگاهها وکارخانه های کوچک وبزرگ به خدمت گرفته می شوند .تعیین سطح دستمزدها در اکثریت این کارگاههاوکارخانه ها از هیچ قاعده وقانونی پیروی نمی کنند.حتی قانون ضد کارگری جمهوری اسلامی هم در این تولیدیها اجرا نمی شود واین دست سرمایه داران وکارفرمایان را برای تحمیل ضد انسانی ترین شرایط کار واز جمله دستمزد های به شدت پایین بازتر نموده است.
این وضعیت را با ارائه آماری از سطح دستمزدها در چندین کارگاهها و تولیدیهایی مرور میکنیم.
در شهرک صنعتی حدود ۵۰ کارگاه وتولیدی کوچک وبزرگ وجود دارند و بیشتر از ۴۵۰ نفر کارگر مشغول به کار هستند از این تعداد کارگر حدود ۴۰۰ کارگر دستمزدشان از ۲۶۰۰۰۰ تومان در ماه پایین تر است و با این وصف این چندرقاز  نا چیز را هم بعد از چند ماه دریافت می کنند. بعد از دریافت هر مقدار حقوقی ،کارگران اجبارا باید برگه ای سفید را امضا کنندکه  تمام حقوق مزایایشان را دریافت نموده اند.بطور مثال در کارخانه های قند امین پور ،رشید عبدالهی وحاجی عبدالکریم مجموعا ۹۰کارگر مشغول به کار هستند ۶۰نفر روزکار و۳۰ نفر شب کار هستند و دستمزد این کارگران بابت هر ۱۲ ساعت کار در شب یا روز فقط ۸۰۰۰ تومان می باشد.در شش کارگاه اتاق سازی مجموعا ۹۸ کارگر مشغول به کار هستند دستمزد این کارگران درماه فقط ۲۵۰۰۰۰ تومان  است.درکارگاه و کارخانه های شیر آندو ،شیشه سازی شاه محمدی و جعبه سازی میوه مجموعا ۴۷ کارگر مشغول به کار هستند که تنها در ماه دستمزد ۲۴۰ الی ۲۶۰ هزار تومان دریافت خواهند کرد.در کارگاه سفال سازی سالمی مجموعا ۶۲ کارگر مشغول به کارهستند که برای هر هزار آجر سفال فقط ۲۵۰۰ تومان حقوق دریافت می کنند.در اکثریت کارگاهها وضعیت اگر بدتر نباشد بهتر از این شرایط نیست.
ساعت کار این کارگران در اکثریت این کارگاهها به شدت بالا ومعمولا  ۱۲ ساعت است که در فرصت دیگری آن را مورد توجه قرار خواهیم داد. لازم است اینجا اشاره ایی هم به تعداد وشرایط زندگی وکار کارگران بخش قالی بافی و رانندگان در بخش تاکسی تلفنی داشته باشم.در بخش قالی بافی طبق آمار سال ۱۳۸۶ تعداد ۹۸۷۰ نفر مشغول به کار بوده اند که در حال حاضر این آمار باید به مراتب بیشتر باشد.کارگران این بخش نیز از بی حقوق ترین کارگران هستند که در شرایط به شدت سخت ،از نا امنی کار گرفته تا نبود بهداشت ونور کافی وساعت کار به شدت بالا ودستمزد خیلی ناچیز مشغول به کارهستند.کار این کارگران کنتراتی وبراساس اتمام هر تخته قالی یا فرش می باشد.ازتعداد کل این کارگران فقط ۶۵۰ نفردارای بیمه های اجتماعی ودرمانی  بوده اند که این خود نشانه شرایط و وضعیت وخیم کار در این بخش از تولید می باشد.دربخش تاکسی تلفنی هم نزدیک به ۵۰۰ راننده ومالک تاکسی مشغول به کارهستند که معمولا سطح درآمد در این بخش از خدمات هم کفاف یک زندگی حتی زیر خط فقر را هم نمی کند .سطح در آمد رانند گان درماه ۱۲۰ الی ۱۵۰هزار تومان در ماه می باشد که معمولا در روز رانندگان باید ۱۰الی ۱۲ ساعت کار کنند.
این شرایط تنها مختص به کارگاهها ی شهرک صنعتی وبخشهای ذکر شده در بالا نیست بلکه متاسفانه به جز درصد ناچیزی از کارگاهها وکارخانه هایی مانند آرد ماه منیر بوکان ،ماشین سازی آهنگری و آهنگری رحیم خدادادی وپروفیل سازی موکریان که تازه این کارخانه ها نیز براساس قانون کار جمهوری اسلامی مشغول به انباشت سرمایه واستثمار کارگران هستند در بقیه کارگاهها ی تولیدی قانون همان تولیدی حاکم است ومتاسفانه بدلیل شرایط حاکم از لشگر آماده به کار کارگران بیکار گرفته تا ناامنی اقتصادی و شغلی وتامین معاش برای زنده ماندن و… شرایط کار تحمیلی به شدت غیر انسانی است وبیشتر شبیه به یک اردوگاه کار اجباری  است.
شکی دراین نیست با چنین سطحی از دستمزدها حتی نمی توان یک زندگی بخور ونمیر را بدون در نظر گرفتن بهداشت ،بیمه ،هزینه تحصیل ،رفاهیات و… را تامین نمود.

این آمارها تناقضاتی از سطح دستمزدها را نشان می دهند که  کارگران آگاه را ملزم می کند که با اطلاع و آگاهی در این مورد فعالیت کنند  و در سازمان دادن کارگران برای بدست آوردن خواستها ومطالبات حول افزایش وقانونمند کردن دستمزدها ورفع تناقضات اینچنینی تلاش کنند. کارگران پیشرو وکمونیستها لازم است که آگاهانه در ایجاد تشکلها وسازمانهای محیط کار تلاش نمایند وتعرضی را علیه این همه بی حقوقی سازمان دهند.این وضعیت را باید تغییر داد واین تنها با آگاهگری ،کار وفعالیت مداوم وخستگی ناپذیر در بین این کارگران ومحیطهای کارشان میسر خواهد شد.اتحاد ومتشکل شدن کارگران می تواند مبنای هر تحرک واعتراض کارگری باشد و این با فعالیت روتین آگاه گری و سازماندهی از طرف کمونیستها ممکن میشود.
 

سهند حسینی