نوید اخگر
بایستی دستها را بزانو گرفت و با قوای خویش به شلیک شب برخاست، باید به رژیم و جهانیان اعلام کرد که:
هر بلائی بر سر احمد باطبی بیاید زخمی عمیق و تاریخی را بر روح و روان ایرانی خواهد نشاند.
احمد باطبی با برافراشتن پرچم خونین جنایات رژیم اسلامی بر دستهای کهکشانی اش که تا عرش ستارگان رسید از جلد یک دانشجوی جوان بدر آمد و به روح مقاومت خلق در مقابل و مقابله با فاشیزم مذهبی مبدل شد.
خارج از اینکه چه بر سر احمد باطبی بیاورید و او چه روشی را برای زندگی آینده اش انتخاب کند تصویر پیراهن خونینی را که باطبی آئینه تمام نمای جنایات رژیم قرار داد متعلق به تاریخ ایران و فرهنگ مقاومت و پایداری در مقابل دیکتاتوری مذهبی و مظهر شعری است تازه تر در عصری تازه تر برای سرنگونی نظامی نامشروع و ضد مردمی.
برای احمد باطبی
وقتی که ماه از انحنای یاس قدیمی کوچه بن بست میگذشت
و شب بوها رمز عطر افشانی را در شبی چنین نادرویش
لغت به لغت برای سُنبله ها هجه میکردند.
کسی پرواز شاپرک های رنگی دشت های شقایق را
از دور دستهای امید
از دور دستهای عشق های سپید
با سبدی از آرزوهای دختر رحمان
و پسر من که شبیه تو بود و در تشنج پر التهاب سرکوب جان داد.
در نقش پیراهن خونینت که نشانم دادی ترسیم کرده بود.
و ترانه خوان های گیسو سپید شهر
با مستانه های آواز
پیراهن خونین کبوترانم را
که بر دستهای تو حمل میشد
چونان پرچمی برای شعری تازه تر
از کوچه باغهای سرود
در بال پروانگانی دیگربه رعشه پرواز می خواندند.
آهای آهای یکی بیاد یه شعر تازه تر بگه
برای گیس گلابتون از مرگ جادوگر بگه.
شاعران شهر
آنها که رنج و خون را با قلم تدبیر برصفحه تاریخ هجه میکردند
خون سعید و دهها سعید را بر چهره شب سلطان شعری تازه کردند
آهای آهای جهانیان
با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید!
وقتی تو پیراهن خلق را بر دستهایت برافراشتی
آری تو و من
آری ما و آنها در کوچه بن بست قدیمیمان
به شعری تازه تر رسیدیم که جهان را در پس پشت
به آوازی بلند تر از آزادی ندا میداد
با ایران همچون آفریقای جنوبی زمان آپارتهاید رفتار کنید!
شعری برای گیس گلابتون
شعری برای تو
شعری برای دختر رحمان
شعری برای پسر من
شعری برای دستهای کهکشانی تو
شعری برای کبوتران سپیدم
شعری برای بر پا ایستادن و آواز خواندن
شعری برای ماندن
شعری برای مرگ جادوگر
شعری برای احمد باطبی
شعری برای عشق
شعری برای شعر های تازه تر
شعری برای فردا
و باز
شعری برای باطبی با پیراهن خونین و دستهای کهکشانی اش
تاریخ ۲۱ فوریه سال ۲۰۰۷ میلادی سوئد استکهلم
آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر