پرچم تهاجم انقلابی به رژیم اسلامی دست کیست؟

مقدمه:
رژیم اسلامی با سرکوبهای وسیع توانسته بطور مقطعی شکل بروز معینی از اعتراض سرنگونی طلبانه در داخل کشور را که حضور ملیونی مردم در خیابانهاست حد اقل بطور مقطعی مهار بزند. جامعه اما در اعماق خود مرتب در حال تلاطم و این پا و آن پا شدنست تا مفری بیابد و گلوی حاکمان جنایتکار اسلامی را بگیرد و پائینشان بکشد. هنوز معضل سازماندهی متمرکز پیش روی جنبش انقلابی است و مقاومت در مقابل آن حتی در میان فعالین چپ داخل کشور مشکل زاست. هنوز فعالین کارگری نتوانسته اند در اشل های مورد نیاز جامعه وارد میدان شوند. طبقه کارگر و فعالینش هنوز بطور علنی و گسترده پرچم سیاسی خواستهای همه جامعه نیستند. پیچ و مهرها و بستهای لازم برای تمام کردن رژیم اسلامی هنوز غائب هستند و این ضعفها اصلا بخاطر سرکوب رژیم نیست. درکی اجتماعی شده که بتواند تحزب سیاسی کمونیستی را بطور عملی وارد معادله واقعی سیاسی کند ، هنوز غایب است. انقلاب را در خیابانها پس زده اند اما ضرورت مادی تمام کردن این دوره تاریک از زندگی را بیشتر بجلو رانده اند. انقلاب منتظر تغییر کیفی در درک و بینش سازماندهندگان محلیش در اقصی نقاط ایرانست. هر روز سرگردانی و تعلل ، هر روز دو دلی و سرسختی در مقابل سازماندهی حزب سراسری کمونیستی و کارگری در ایران، با تداوم کشتار و مصیبت همراه خواهد بود. جامعه در تب سوزان تولد جامعه نو دارد تاوان نبود اراده سازمانیافته را می پردازد.

حزب کمونیست کارگری ایران راه پیشروی و تهاجم را نشان می دهد:

انتخاب هوشیارانه موضوعی که بشود جامعه را حولش بطور وافعی بسیج کرد و به میدان آورد و از درون خواستهای مشترک تمام ستمدیدگان وضعیت کنونی بیرون بیاید را معرفی کردن و روی آن کار تبلیغی و ترویجی کردن و جهانی کردنش. این وظیفه رهبری است که بطور واقعی بخواهد برای فدرت سیاسی خیز بردارد.
رهبری حزب ما یکبار دیگر در دوره عقب نشینی دوره ای انقلاب نشان داد که بعنوان نماینده واقعی کمونیزم کارگری و مداخله گر قصد دارد جامعه را به سرمتزل مقصود یعنی پائین کشیدن تمام و کمال نظام سرمایه و ارتجاع مذهبی و ایدئولوژیکش برساند. حزب ما مثل همیشه نه تنها حزب شکست نخوردگان است بلکه حزبی است که پرچم انقلاب را حفظ می کند تا به پیروزی برسد.

دو استراتزی محوری برای حفظ موقعیت تهاجمی انقلاب از سوی حزب ما:
انقلاب موقعی انقلاب است که در موقعیت تهاجمی بماند. جامعه را طلبکار نگه دارد و حکومت را زیر ضربات مداوم نه تنها عقب بنشاند و از درون تهی کند بلکه سنگرهای فتح حکومت را به مردم نشان دهد.
حزب ما برای رسیدن به مرکز سیاست مرتب باید خودش را و سیاستهایش را بازنگری کند و از شکستن و پس زدن مدلهای تا کنونی فعالیتش هر جا در مقابل نیازهایش قرار گرفت نهراسد.
ما در پلنوم ۳۴ تاکیید کردیم که نتوانسته ایم از نیروی انقلابی که آغاز شده به اندازه کافی بهره بگیریم. انقلاب هنوز نتوانسته ما را به وسط سیاست بکشاند. ایراد ، دو طرفه است و ما باید هوشیارانه و مسئولانه عمل کنیم، ضعفهای خد را بشناسیم و شیوه های اجتماعی شدن را بیاموزیم.

 موضع تهاجمی دادن به جنبش مردم برای حفظ و تعمیق انقلاب هنر حزبی است که می خواهد در قد و قواره های سازمانده انقلاب ، هژمونی آنرا بدست گیرد:

الف- برافراشتن پرچم حقوق جهانشمول انسان و ایستادن در مقابل دستگیریها، اعدامها، شکنجه ها و احکام ضد انسانی سنگسار:

کمپینهای وسیع حزب کمونیست کارگری ایران و فعالینش در اقصا نقاط جهان در طی یکسال اخیر و بخصوص طی چند ماه اخیر ابعاد بسیار وسیعی پیدا کرده. پوشش وسیع خبری مدیا چه نوع آلترناتیوش و چه مدیای عمومی و برجسته شدن چهرهای فعالین حزب ما از جمله مینا احدی و مریم نمازی و صدها فعال دیگر نشان از این دارد که ما نقطه درستی را برای شکستن تبلیغاتی و روانی رژیم اسلامی و کسب بیشترین حمایت داخلی و جهانی پیدا کرده ایم. این همان هوشیاری است که حزبی را به وسط سیاست می کشاند. درست است که حزب ما چند دهه است که همین سیاستها را تبلیغ می کرده اما نوع و زمان ورود مجدد ما به صحنه کارزار سیاسی موجود در نوع خود بی نظیر است.
کمپین جهانی وسیع ” همزمان، صد شهر” که قرار است د ر تاریخ ۲۸ آگوست ۲۰۱۰ دنیا را در برابر حکم ارتجاعی سنگسار متحد کند، به جهت تاریخی نقطه عطقی است جهت پیشروی کمونیزم کارگری در میدان سیاست ایران و جهان.
کسب هژمونی جنبش جهانی ضد سنگسار و ضد اعدام یک قدم بسیار مهم است برای قرار گرفتن در مرکز سیاست انسانی و انقلابی بر علیه رژیم اسلامی.

پس افتادن  پر معنی “اپوزسیون” مخالف رژیم اسلامی!

همه گرایشهای راست و “چپ” موجود در “اپوزسیون”، هواداران طیف فدائی و “حاقظان سرخ پوش معید حکمت” در فرقه مدرسی و علی جوادی بگیر تا فرقه رجوی وتازه لیبرال شده های حامی رژیم پادشاهی… همه شان از این کمپین انسانی و جهانی عقب افتاده اند! مسئله اینها ظاهرا سنگسار و اعدام نیست! “مرز بندیهای احمقانه و ایدئولوژیک” را ترجیح داده اند به ایستادن در مقابل درنده خوئیهای رژیم اسلامی! دارند به دنیا اعلام می کنند که  نفرتشان از حزب کمونیست کارگری براراده شان در حمایت از انسانیت ، می چربد! دارند گور سیاسی خودشان را می کنند!
کاشکی اینطور نبود و ما در این کارزار جهانی تنها نبودیم. البته من شخصا فکر می کنم مدتی طول بکشد تا اینها فرصت طلبانه هم که شده بدنبال ما بدوند که هر وقت بیایند حتما استقبال می کنیم!
اما در حافظه جامعه و مبارزین آزادی این ماجرا خواهد ماند و حزب ما بیشتر و بیشتر بعنوان پرچم دار انقلاب و جامعه انسانی تثبیت خواهد شد.

ب- ایستادن در مقابل سیاستهای تحریم و جنگهای دو قطب ارتجاع اسلامی و امپریالیستی

عرصه بسیار مهم و حیاتی دیگر برای بدست گیری پرچم انقلاب، موضع گیری مسئولانه و مداخله گر در مورد تشدید جنگهای دو قطب ارتجاعی رژیم اسلامی و امپریالیزم جهانی است. اینجا هم ما باید بطور وسیع و مداخله گر ظاهر شویم و نگذاریم جامعه ایران تسلیم این جنگهای ارتجاعی شود. این جنگها تنها هدفش عقب زدن مبارزات انقلابی مردم ایرانست و کسب سودهای افسانه ای و کسب هژمونی سیاسی برای طبقات سرمایه دار.

مردم و بخصوص طبقه کارگر و فعالینش باید سهم خود را از این جنگها جدا کنند و فریب ناسیونالیستی ارتجاعی رژیم اسلامی را رسوا کنند. جامعه ایران باید در صفی واحد در مقابل بیکاری و فقر تحمیل شده بخاطر تحریمها یا به بهانه تحریمها بایستد. باید اعتصابات را حول مطالبات انسانی و حول بهبود معاش و زندگی بهتر گسترده تر ادامه داد. جامعه یک جا باید فریاد بزند که حکومت اسلامی حق ندارد به بهانه تحریم های امپریالیستی، سرکوب کند و بها ی تحریمها را به مردم تحمیل کند. این صحنه جدید جدالی است که در پیش روی ماست!

در صحنه بین المللی هم باید موازی کمپینهای تا کنونی، کمپینهای دفاع از حقوق جامعه ایران در برای جنگهای دو قطب ارتجاع جهانی را سازمان داد. شعار ” حکومت اسلامی را نشانه بگیرید و نه مردم را!” می تواند بسیج کننده همه آزادیخواهان دنیا بشود.

ج- مداخله گری و بر افراشتن پرچم خواستهای مشترک، امر مبرم جنبش طبفه کارگر

حزب کمونیست کارگری ایران به حق پرچم تمام قد مداخله جویانه طبقه کارگر و همه انسانیت را نمایندگی می کند. اما هنوز فعالین محلی طبقه کارگر در ایران در حد ملیونی  به این حزب پیوند نخورده اند. هنوز جنبش طبقه کارگر به مرکز جنبش مطالباتی ملیونی مردم ایران وارد نشده است. هنوز مسدولیت تاریخی و حساس پیشروان  محلی طبقه کارگر برای کسب رهبری سیاسی جنبش انقلابی ، در رفتار و گفتار و کردار روزمره فعالین طبقه کارگر غائب است.
شوراهای کارگری و سندیکاها در ایران هنوز پایشان را از حمایت از سکینه آشتیانی ها  کنار می کشند! در حالیکه همه جا باید حاضر باشند. جامعه باید این پیشقدمی طبقه کارگر را ببیند تا در کنارش قرار گیرد و هژمونیش را بپذیرد.
اینجاست که دیالوگ مداوم بین فعالین حزب ما و رهبران عملی طبقه کارگر اهمیت حیاتی پیدا می کند.
الگوهای فعالیت ما در خارج کشور بطور وسیعی در دسترس فعالین داخل کشور هست و خیلی وقت است که مرزهای بین داخل و خارج شکسته است. تحرکات مداوم حزب ما می تواند و باید  الگوئی باشد برای فعالین داخل کشور.

د- انقلاب در حال بازسازی کیفی خود

انقلابی که از سال پیش شروع شد با آن اشکال و آن افق با آن ذهنیتها که در میان رهبران عملیش حاکم بود، به زمین خورد. آن ذهنیتها که معجونی بود از “اعتماد به تغییر نظام با تکیه به عناصر درون نظام” یا “تکیه به شعائر مذهبی بر علیه مذهب حاکم” یا “مخالفت با انقلاب بخاطر خشونتش” یا “صنقی نگه داشتن جنبشهای مطالباتی” و ” غیر حزبی دانستن جنبش بعنوان نقطه قوتش”!
انقلاب نمی تواند با ذهنیتهای طبقه متوسط و گرایش محافظه کار رفرمیست و ضد کمونیستی با هر پوشش و بهانه به جائی برسد. زمان و تجربه این گرایشات را جارو کرده و ما فعالین حزب کمونیست کارگری در جارو کردن این گرایشات و جا اندختن سنتهای کمونیزم کارگری در این مرحله نقش اصلی را داشته ایم.

انقلاب در حال تغییری کیفی و درونی است. انقلاب بدون حضور هژمونی کمونیزم کارگری توان پیشروی را ندارد. اگر به زمین می خورد بخاطر حضور گرایشات راست در صفوف فعالین محلی است. نبرد روزمره برای به حاشیه کشاندن تئوریها و ایدولوژیهای راست را باید جدی گرفت.
شیوه ها و اهداف انقلاب را باید مرتب تعریف کرد و در دیالوگی روزمره بمیان فعالین جوان انقلاب در ایران برد. بکارگیری تاکتیکها و استراتژیهای هوشیارانه و عملی از سوی حزب ما ، پیروزی انقلاب را تضمین می کند.
بار دیگر به رهبری حزب کمونیست کارگری ایران و همه کادرها ،اعضاء  هواداران و فعالینش در داخل و خارج کشور برای پیشبردن عملی انقلاب تبریک می گویم.

منابع بیشتر:

۲۸ آگوست ٢٠١٠ صد شهر جهان علیه سنگسار!
http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/62-edam/3791-1389-05-15-05-10-16.html
فراخوان به مردم جهان: سه شنبه ١٠ اوت ٢٠١٠ برای نجات سکینه محمدی آشتیانی بخیابانها بیائید!
http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/62-edam/3792-1389-05-15-05-11-36.html
نامه سرگشاده مینا احدی به سران دولتها: رژیم سنگسار را به رسمیت نشناسید!
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/47-mina-a/3785-1389-05-14-16-23-39.html
حمید تقوایی: حزب سیاسی و فرقه های ایدئولوژیک
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/40-hamid-t/3805-1389-05-15-09-56-33.html
کاظم نیکخواه: چرا چپها در مورد سنگسار سکینه ساکتند؟
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/43-kazem-n/3808-1389-05-15-09-53-22.html
یدی محمودی: اعتراضات در خلاء صورت میگیرند! در حاشیه نوشته مصطفی رشیدی
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/111-misc/3758-1389-05-14-15-39-10.html
شهلا دانشفر: بار تحریمها نباید به دوش کارگران بیفتد
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/45-shahla-d/3586-1389-05-03-22-13-22.html
سعید صالحی نیا: رژیم اسلامی را نشانه بگیرید نه مردم را!
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/3510-1389-05-01-10-35-52.html