زنده باد اعتصاب کارگری

طبقه کارگر کردستان و ایران  یکی از دورانهای پر تحرک و در عین حال حساس خود را طی میکند. از نظر آماری سال ‌هشتاد و هشت و ماههای اول سال جاری یکی از دورانهای پر جنب و جوش و مملو از اعتراضات کارگری بوده است. دوره مبارزه با فقر وفلاکت  و تلاش برای افزایش دستمزد و گرفتن حقوق پرداخت نشده خود ، دوره اعتراض به اخراجها و بازداشتها و شلاق خوردنها و دوره دفاع از آن تعداد تشکلها و سنگرهای معینی که در چند مرکز کارگری  ایجاد شده است.

 این خیز موازی بوده با سیلی از عمیقترین تحریفات و دروغگوترین پروپاگاند از سوی دولت، و نیروهای چپ و راست بورژوا حول مضحکه انتخاباتی  سال گذشته که حاصل آن  عروج یک جنبش بورژواسبز و تمام قد ارتجاعی و ضد کارگری بود که طبقه کارگر هنوز هم چوب آن سالهایی را میخورد که سردمداران جنبش سبز بر بستر قدرت بودند و از کارگران نفت رهبر سرسخت مبارزات کارگری و توده ای سال ۵۷  تا آخرین مراکز کارگری را قلع و قمع کردند  و دستاوردهای قیام ۵۷ را از کارگر و جامعه پس گرفتند.  بخش سوسیالیست طبقه کارگر و رهبران و تشکلهای موجود آنها خوشبختانه به دام این موج ضد کارگری جنبش بورژوایی سبز نیفتادند و با بیانیه هایشان از جمله در اول مه امسال مشت محکمی به دهن دولت و جناح سبز و همچنین دیگر جریانات حامی و همراه  آنها کوبیدند.

آن تعرض لجام گسیخته ای که اکنون حکومت بورژوا- اسلامی علیه کارگران و از جمله فعالین سندیکای واحد و نیشکر هفت تپه و همچنین  تشکلها و فعالین کارگری  در کردستان شروع کرده است، عکس العمل خشن و وحشیانه و در عین حال  وحشت زده  بورژوازی و دولت است به همین تحرک و مبارزه  و موقعیتی که طبقه ما با وجود کوهی کمبود و ضعف اما در این دوره کسب کرده است.

اتحاد صفوف کارگران  از یکسو و از سوی دیگر تغییر شکل اعتراض از حالت پراکنده و خیابانی و غیر متشکل به شکل آگاهانه تر، هدفمندتر و متحد و متشکلتر که به گسترش اتحاد و همچنین به پیروزی بیشتر در عرصه های مختلف منجر  خواهدشد، میتواند پاسخ و ابزار موثرتر مبارزه طبقاتی امروز طبقه ما باشد. اعتصاب کارگری در مراکز کارگری متحد کننده ترین و موثرترین و قدرتمندترین شکل مبارزه  امروز ما میتواند باشد. آن تحرک گسترده  و اعتراضات وسیع و پراکنده  امروز چنانچه بر مجامع عمومی کارگری و سازمان دادن اعتصابات گسترده  متکی شود،  میتواند بورژوازی و دولت را در مقابل خوسته هایمان به زانو در آورد. موارد محدودی که در این دوره نیز در مراکز کارگری مختلف اعتصاب شده است همین نتایج را به ما نشان داده است.

 اعتصابات کارگری که اخیرا در چند مرکز کارگری کردستان از جمله  در سقز، سنندج و پاوه صورت گرفته گویای موثرتر بودن این شکل از اعتراض در تحقق خواسته ها و اتحاد بیشتر صفوف کارگران است. چنانچه این اعتصابات فرا صنفی و از جانب یک تشکل واقعی و پیگیر کارگری هماهنگ و رهبری شود بدون تردید  میتوان حق خود را از حلقوم دولت و کارفرما بیرون کشید. هم اکنون دهها  فعال کارگری در شهرهای سنندج، مریوان، کامیاران، سقز، بوکان، اشنویه و نقده   یا در زندان بسر میبرند یا در صف محاکمه قرار دارند یا مورد تهدید قرار گرفته اند. در فاصله چند هفته گذشته  چندین کارگر در سقز، سنندج و بیجار بر اثر سانحه کارو فشار کار جان خود را از دست داده اند و یا خودکشی کرده اند. جمع کردن کارگران و خانواده های کارگری  و اعتراض  علیه این جنایات و فشارها و دستگیریها نیز نه تنها ممکن که یک امر ضروری مبارزه طبقاتی امروز ما است.
 اعتصاب کارگران شهرداری و سد داریان در پاوه، کارگران سد ژاوه در سنندج، خبازان در سقز با و جود کمبودیهایشان  ستودنی است و میتوان این تجربه ها را جمبعندی کرد و دستاوردهای آنرا به دستاورد همه مراکز کارگری  وهم طبقه ای هایمان تبدیل کرد و راه را برای اتحاد و همبستگی و اعتصابات به مراتب بزرگتر و فراگیرتر فراهم نمود.

زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران!
 زنده باد اعتصابات کارگری!

سلام زیجی

۱۰  مرداد ۸۹
۲۰۱۰-۰۸-۰۱
منبع: نشریه اکتبر