درد بی درمان آلزایمر!

یک دکتر برزیلی به نام ” دراوزیووارلا ” درجایی گفته بود :
دردنیای کنونی سرمایه ؛ قدرت سرمایه گذاری برای داروهای مخصوص قدرت جنسی مرد ورشد سینه زنان چندین برابرسرمایه گذاری برای درمان بیماریهایی جدی نظیرالزایمراست . به طوری که تا چند سال دیگربا پیرزنانی با سینه های بزرگ و پیرمردانی با چیزهای مردانه سفت روبرو خواهیم بود که کسی یادش نمیآید چگونه باید از اعضاء بدنش استفاده کند !
 
درهفته اخیربا چند خبر جالب روبرو شدیم که مطابق معمول بیشترناندانی بود تا حرفی جدی ! ابتدا متن نامه محرمانه موسوی به خمینی در زمان نخست وزیری اش بود که مثلا گفته : ببینید من هم مخالف بودم و….!
این بیماری آلزامیر ظاهرا زیاد به سن و سال ربط ندارد . من هم نامه موسوی را خواندم و دریغ از کلامی جدی . باز یاد منتظری به خیر که حرف جدی زد و سر قتل عامها مواضع مشخص گرفت و قیمتش را هم داد . من هم از ابتدا جزو نفراتی بودم که مطمئن بودم موسوی نه توان تغییر دارد و نه دوست دارد . و این ناشی از الزایمر نیست . موسوی ، هم از منتظری و هم از همطرازان خودش جوانتراست . ولی اینکه نمیتواند بروی مسائل جدی انگشت بگذارد و تمام دلائل استعفایش را به بی خبریهایش ربط داده است …..را باید به باورمندانی ایراد گرفت که از ابتدا بوق زدندی….که بله : استفاده ابزاری موسوی از نام و بوی خمینی را نباید زیر سوال برد تا موسوی این رژیم را با همان نام و بوی امام راحل بکند….
این جماعت از ابتدا فقط به جابه جایی موسوی با احمدی نژاد راضی بودند و نه بیشتر! و موسوی از ابتدا هم به دنبال تغییرنبود یعنی اهل چنین خطاهایی نیست . از موسوی گنده ترش به خارج هم آمدند و آخرین حرفشان حفظ همین نظام بود یعنی تنها راه حفظ منافعشان !
انتشارنامه موسوی هیچ حرفی برای گفتن نداشت به جزطرح مجدد خودش درصحنه ! موسوی و هر کس دیگری تا زمانی که به دهه خونین شصت و نقششان در جنایتها نپردازند فقط احمقها آنها را جدی مگیرند . و حتی اگر زمانی هم مثل یک معتاد بتوانند از آن گذشته کنده شوند دیگردرصحنه سیاسی قابل اعتماد نیستند . به قول آزاده سپهری : درست مثل این است که بچه بازی حرفه ایی ، بعد از ترک کارش و درمانش ، مدعی باشد به او مسولییت یک کودکستان را بسپارند ! موسوی از جمله کسانی است که حتی اگر در جنایتها مستقیما دست نداشته است ولی کاملا از همه آنها مطلع بوده است . مطمئن باشید موسوی به آلزیمر دچار نشده است !
 
نکته و خبر جالب بعدی راجع به نشست ویدئویی مسعود رجوی به زندانیان استراتژیک قرارگاه اشرف بود !
خلاصه نکات مطرح شده توسط مسعود رجوی که البته قراراست این سریال ادامه داشته باشد .
آقای مسعود رجوی مدعی شد : چون رژیم در برنامه اتمی اش متوقف نشد پس غرب هم به همان نتیجه ما رسید که رژیم باید تغییر کند….به همین خاطربولتن و ازناربه پاریس رفتند….چون وقتی پای گزینه تغییر رژیم در میان باشد همه باید به سراغ ما مجاهدین بیایند ….و امریکا متقاعد شده که باید ته خط مجاهدین از لیست خارج شوند و کلا دم خودم گرم با این همه هوش و بلند آوازی و ……چقدرمن با حالم ؟
این اظهارات و مواضع هم که دیگرنیازی به تحلیل و تفسیرندارد . به خصوص وقتی ۱۰ هزار فقره پشتیبان درکمتراز ۲۴ ساعت ۳ میلیون دلار به چهره یا سیمای مجاهدین کمک مالی میکنند تا مخارج سرنگونی رژیم درآید !
یادش به خیر اون قدیما که هنوز امیدها و حماقتها به شکل امروزی نبود . در جلسه ایی یا نشستی که قرار بود کمک مالی برای سازمان جمع کنند من را همراه با پیرزنی به عنوان مادر شهید صدا کردند و به هر کدام از ما ۴ یا ۵ هزار دلار پول نقد دادند و توجیهمان کردند که با شروع نشست شما بیائید و این پولها را به عنوان کمک مالی به خودمان برگردانید تا بقیه هم انگیزه بگیرند و ما هم واقعا سنگ تمام میگذاشتیم به طوری که اشگ در میآوردیم ولی همان موقعها هم دوستان نزدیک چنین نمایشاتی را به سخره میگرفتند…حالا که دیگه وای به چنین روزهایی و تماسهایی و کمکهایی…..کی به کیه ؟
 
بقیه خبرها هم که خیلی زیاد بود برای خنده و تفریح وطنز خوب بود مثل :
/ استعفا نامه موسوی از دفتر خمینی لو رفته است…
/ جنگ حتمیه….فردا ساعت ۱۰ دقیقه به چیز….
/ چگونگی استخراج زهرازبدن جانوران موذی….
/ کروبی به جنتی گفت : تو خودت دزدی….
/ ترکا به کردها گفتن ما جنسمون بهتره…..
/ استراتژی فشاربه سپاه…..
/ رویاهای اپوزسیون متحد…..
و بالاخره حالا که هرکی به هرکیه …ما هم سه نکته آموزنده رو به اپوزسیون تقدیم میکنیم . باشد که پند گیرند !
 
گنجشک کوچولویی دریک زمستان خیلی سرد یوهویی یخ زد و افتاد پائین . مدتی بعد جناب گاو که در حال عبوراز همان مسیر بود تاپاله خیلی با حالی روی گلوله یخ زده گنجشک انداخت و جند دقیقه بعد گرمای مطبوع تاپاله یخ گنجشک رو باز کرد و گنجشک که حسابی گرم شده بود از خوشحالی شروع به آواز خواندن کرد . صدای آواز که به گوش گربه رسید خودشو رسوند بالای سر تاپاله و گنجشک رو دراورد و بعد با لذت خوردش .
نکته آموزشی اول : اگه کسی تا گردن به اپوزسیون رید الزاما دشمن نیست….
دوم : اگه کسی موجودی رو ازتو تاپاله نجات میده ، الزاما رفیق نیست…..
سوم : اگه تا گردن تو تاپاله گیرکردین لااقل آواز نخونین و جشن نگیرین….
 
خر….بله خراطم من…….والسلام
 
 
اسماعیل هوشیار
ژنو
هشتم مرداد ۱۳۸۹
www.tipf.info