بحران هسته ای در یک نگاه

بحران هسته ای  در یک نگاه-طوفان بحران غیر قابل کنترل در راه ؟
خاورمیانه باید بصورت کنترل آشوب زده باشد تا دو جریان خارجی بتوانند از این آشوب کنترل شده وبحران در خاورمیانه منافع خو د را با سیاستهای خاص خود به پیش ببرند. قدرتهای غربی و اسرائیل دوکشوری هستند که بخوبی از بحران زایی در خاورمیانه به خوبی استفاده میکنند. یکی برای ادامه حضور خود در منطقه خاورمیانه و تسلط بر انرژی ودیگری برای انحراف افکار از حق مسلم مردم فلسطین . در این بین علاوه بر منطقه بحرانی وشکننده لبنان و فلسطین به مسائل خاورمیانه ، با اشغال افغانستان وعراق توسط آمریکا این بحران اوج تازه ای گرفت. ولی مشخصا این برای تسلط بر خاورمیانه و به پیش بردن طرح “خاورمیانه بزرگ” که از زمان ریاست جمهوری بوش پسر با جنگ وخونریزی شروع شده کافی نیست و باید که ایران را هم به صفحه بحران خاورمیانه و ادامه ماجراجوییهای آمریکا و اسرائیل در منطقه اضافه کرد .
در این بین مساله هسته ای رژیم به همان سبک سلاح کشتارهای جمعی صدام مساله یک قدرتهای بزرگ در جهان میشود و به همان سبک وسناریو درجهت تضعیف رژیم ایران میباشند تا قدم به قدم به سناریوی آخر و  محتمل خود یعنی حمله نظامی قدم بگذارند. جناحهایی از رژیم ایران نیز در جهت یک بحران بزرگتر میباشند تا بتوانند با بحران بزرگتر درواقع تسلط خود را بر کشور وشاید هم فراهم آمدن حضور اما م الزمانشان ، را ممکن تر سازند. ولی در عین حال رژیم این روزها به آنها پیشنهاد داده است که حاضر است  که از غنی سازی بیست درصدی دست بردارد اگر به او این اورانیوم غنی سازی شده درجهت مصارف پزشکی بر مبنای قرار داد با ترکیه وبرزیل داده شود. نامه اوباما به رئیس جمهور برزیل برای ترغیب معامله با رژیم ایران وبعد پس خواندن آن توسط اوباما نشان از پیش رفتن خط لابی اسرائیل در هیئت حاکمه آمریکا را دارد و بهمین جهت علی رغم عقب نشینی های رژیم قدرتهای غربی بویژه آمریکا با پیش گرفتن خط لابی های صهیونیستی ظاهرا خواستار هیچگونه معامله با رژیم نیستند و دقیقا هدف سرنگونی ویا جنگ را در ادامه این بحران را در هدف قرار دارند. البته سرنگونی رژیم که بدست مردم ایران وبرای آزادی انجام گیرد وبا استفاده از تنش ها وبحرانهای بین المللی بصورت مستقل انجا م گیرد مشگلی که نیست باید مورد ا ستقبال قرار گیرد ولی سرنگونی رژیم نمیتواند ونباید با کمک  حمله نظامی وبا دست دردست گذاشتن افرادی مانندجان بولتن انجام گیرد که مطمنا به راهی که نخواهد رسید آزادی خواهد .
نتیجه : قدرتهای بزرگ غربی مساله وهدفشان درواقع مساله هسته ای رژیم ایران نیست بلکه هدف در همان چهارچوب خاورمیانه بزرگی است که طرحش از زمان بوش پسر بطور قویتر دنبا ل میشد ولی امروز اوباما توانسته است که با وجود دولتهای دنباله رو مانند سرکوزی در فرانسه ، مرکل در آلمان اروپا را در این راه با خود همراه کند و تا حدودی روسیه که در مورد روسیه وچین مشخصا به این راضی نخواهند بود که در این بازی بازنده باشند و سعی میکنند که در این بازی نیز منافع خود را تا حدی با آمریکا به معامله بگذارند و با توجه به سیر این بازی برگهای خود را قدم به قدم با آمریکا بازی کنند ولی مطمنا این دو کشور همانطور که در مورد روسیه نشان داده شد رژیم نمیتواند روی آنها حساب باز کند و چین نیز منافع خود را هرگز رها نخواهد ساخت و تا آخرین لحظه سعی خواهد کرد که با امتیاز گیری از کشورغربی قدم به قدم پشت رژیم ایران را خالی کند. رژیم ایران دچار یک بحران خارجی است که همراه با بحران داخلی که سرتا پای رژیم را دربرگرفته ودر بالاترین ارکان رژیم درز کرده است و رژیم را بسیار شکننده کرده است . ولی رژیم توانست با سرکوب اعتراضات مردمی و همچنین با رسوایی اپوزیسیون که سر خود را بخشا به  جنگ طلبان خارجی چسباندند همچنا ن بحران را کنترل کند .ولی این کنترل موقتا خواهد بود ومطمئنا با اوج گرفتن فشارهای خارجی میتواند رژیم را از هم بپاشاند ولی در چنین زمانی بخاطر عدم وجود یک پوزیسیون فراگیر مشروع در نظر مردم ، کشور روبه فروپاشی خواهد رفت وسناریو به سوی جنگ داخلی است و بادی که کشورهای غربی در خاورمیانه کاشته اند واکنون در ایران در حال کاشتنش میباشند به یک طوفانی از بحران غیر قابل کنترل تبدیل خواهد شد  که سرنوشت ایران را به شباهتی مانند اوضاع بالکان خواهد نمود ودر این طوفان بحران بازنده آن باز مردم خواهند بود وا ین هم نه مرد م ایران تنها بلکه طوفان بحران ایران منطقه را بیشتر وبیشتر در بحرانی عظیم تر فرو خواهد  برد. البته ممکن است اپوزیسیون متوهم فکر کند این بدین معنی است که پس این رژیم باید بماند! نه ، بلکه به معنی کشیدن زنگ خطرا ست که اپوزیسیون ایرانی از توهم خارج شود و فاجعه را قبل از وقوع به شکلی هدایت دیگری نماید. البته نویسنده چنین اعتقادی ندارد که ا ین اپوزیسیون ایرانی با این ماهیت قادر به جلوگیری از فاجعه باشد وبرای اولین سنگهای دومینو زده شده است وسنگهای دیگر در صف در حال فروریختن است و کسی قادر به کنترل طوفان بحران در خاورمیانه نیست چرا که هرکس در این بازی تنها محدوده سنگ منافع خود را برانداز میکند ودر جهت حفظ خود ومنافع خود میباشد ولی سنگش در حال سقوط است.