گر که دریا جوشش با جان شود چون حال عشق
موج ها بر جان بی آرام ما جانان شود چون حرف عشق
میسرایم از برایت قطعه ای با شور عشق
لب به لبهایت و جانم هم فدای جان عشق
شعر عاشق میسراید قطعه ای در باب عشق
چون سلاحی در کف مردان زنان با شور عشق
حرف رگبار است شعر ناب عشق یا سلاحی در کف آزاد عشق
دشمن غدار گوید چون هجوم فتنه ای در کار عشق
پنچه در پنچه در افکنده است اسلام شما با نور عشق
با لبانم عشق و حسم با نگاهم با سرانگشتان عشق
من مسلمان نیستم چون شاعرم در کار عشق
عشق لیلی عشق مجنون گاه همچون وامقم در نظم عشق
حرف الله و محمد یا که عرفان نیست چون پرگار عشق
دور باید کرد این مجهور افکار فقاهت هر زمان از حس عشق
سمبل خیزش بدست مردمان باید شود رگبار عشق
سازمانی در پی افکار لا مذهب بباید ساخت در وادی عشق
چونکه سنگ مذهبش را میزند اسلام در هر روز و شب بر جان عشق
شعله بر کش رزم را بنیاد کن در بحر عشق
تا که از شاخی بروید نسل فردا چون گلی یا اخگری در کار عشق

آدرس سامانه اینترنتی نوید اخگر
http://www.nawidakhgar.com/

        تازه ترین تحلیل های سیاسی و اشعار را در فن پیچ نوید اخگر در فیس بوک در این آدرس ملاحظه نماید

http://www.facebook.com/pages/nwyd-akhgr-nwysndh-w-shar-mhrban/112855218729396?ref=ts