بی ربطی جنگهای بورژوازی با جنبش سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی , در حاشیه “اعتصاب بازاریان”

مقدمه:
در طی چند روز اخیر خواندیم و شنیدیم که بازاریان تهران و بعدا اصفهان و تبریز بخاطر دعوایشان بر سر مالیات و سودهای سرشاری که حالا دولت احمدی نژاد برایش دندان تیز کرده، دست به اعتصاب زده اند. شنیدیم که این “اعتصاب” کشته داده و اراذل حامی احمدی نژاد و دولتش هم به حجره هائی در بازار حمله برده اند. شنیدیم که به رغم عقب نشینی دولت احمدی نژاد در مورد نرخ مالیات، هنوز بازاریان دست از اعتصاب بر نداشته اند چون طلب بیشتری دارند. دزدیهای نجومی این قشر کثیف و انگل بورژوازی که طی سی سال گذشته بزرگترین سودها را از سرحکومت اسلامی برده آنها را به گاوهائی فربه تبدیل کرده که هر دولتی را قلقلک می دهد تا هر از گاهی به فکر دوشیدن این گاوها بیفتد! این دعواها بین حکومت و گاوهای فربه بورژوازی تجاری سابقه طولانی دارد. در زمان شاه هم اتفاق می افتاد و در زمان خمینی هم ادامه داشته است. چیز جدیدی اگر درش هست، وضعیت دینامیک نامتعادل کلیت نظام حاکم است در مواجهه با جنبش سرنگونی انقلابی. جنگهای طبقات بالای جامعه وقتی انقلاب حاضر است عوج می گیرد. گرگها هنگام گرسنگی بجان هم می افتند. جناح های بورژوازی هنگام انقلاب نمی توانند کنار هم بمانند و به تیپ هم می زنند. گاها حتی هم را می درند. مهم اینست که جنبش سرنگونی طلب تکلیفش را با این نوع جنگها درست تعیین کند و تلاشهائی را که از سوی همین طبقات برای “خودی نشان دادن” جناح های یاغی انجام می شود با هوشیاری نقش بر آب کند و از همین جنگها ابزاری بسازد برای آموزش و بسیج مردم زحمتکش و انقلابی تا متحد شوند و کلیت جناح های بورژوازی را نشانه بگیرند. این راه پیروزی انقلاب است.

جنگ بازاریان بر سر چه نیست و بازار نماد چیست؟

برای هر شاهدی که بازار ایران را که نهاد سنتی بخش تجاری سرمایه داری است شناخته باشد و تاریخ همپیوندی این پایگاه سیاسی – اقتصادی را با حکومتهای بورژوازی دنبال کرده باشد، امری بدیهی است که دعوای بازاریان ربطی به جنبش سرنگونی طلب و انقلابی نداشته، ندارد و هرگز هم نخواهد داشت. این دعواها همانطور که دیده می شود بر سر تقسیم منافع ناشی از تاراج مردم زحمتکش است. ربطی به خواست آزادی، برابری و انقلابی ندارد. گفتمانی است بر سر تقسیم قدرت درون حاکمیت. دعوای فلان بخش حامی موسوی-رفسنجانی با بخش “تند روی راست” حکومت است سر تقسیم سفره خالی شده اکثریت جامعه. اینجور دعواها علامت وجود بحرانهای دائم حاکمیت است برای یک دست شدن و یا حد اقل متعادل شدن و تقسیم قدرت. اگر سیاسی است که هست، ربطی به زیر سوال بردن کلیت حاکمیت ندارد. اگر “مرگ بر دیکتاتور” هم بگوید که نمی گوید و مدعی است “صنفی است”، باز مرگ بر دیکتاتورش، عطف به خواست شراکت در قدرت است و نه نفی کلیت حکومت اسلامی.

تصور اینکه بازار با مجموعه روابط ضد انسانیش بعد از سرنگونی رژیم اسلامی بتواند بماند، همانقدر بدور است که تصور کنیم بعد از حکومت اسلامی اوین بتواند اوین بماند و حوزه علمیه بتواند دستهای جهنمیش را در زندگی مردم دراز نگه دارد! حوزه علمیه، مافیای آخوندی، اوین و بازار تماما نمادهای حاکمیت سنت سرمایه داری کثیف و ضد انسانی در تاریخ ایرانند. انقلابی نمی توان بود و چشم امید بر جنگهای این طبقه با جناح حاکم دوخت.

آیا جنگ بازار با حاکمیت رژیم توان گسترش یافتن به جامعه را دارد؟

من مدعی هستم که چنین ادعائی دست کم گرفتن تجربه مبارزات چند دهه گذشته است. این توهمی است که محکم باید جلویش ایستاد. بورژوازی بارها تلاش کرده و تلاش خواهد کرد که “اپوزسیون” خودی را بگذارد جلوی انقلاب. اگر موسوی نشد و کروبی نگرفت، حالا “بازاری” را پیش قدم کند ! خیر! اگر مردم هم بخواهند بدنبال بازاری بیفتند باید بر حذرشان داشت. باید بر این اصل کوبید که با بازاری فقط می شود به “مشروعه” رسید! اینها گرگهای هفت خط فریب و دغل و هم سفره ای های آخونئها و رمالان و شارلاتانهای تاریخ ایران بوده اند و خواهند بود.

جامعه ایران، بازاری نمی خواهد. حجره دار شارلاتان که کالاهای بنجل را بخرد و بفروشد و خون مردم را در کیسه کند نمی خواهد. اصل ماجرا عبارتست از کثیف ترین شکل استثمار سرمایه داری. باید قبح این شغل دلالی کالا را بعنوان وظیغه ای سیاسی روشن کرد و به جنگش رفت. طبقه ای که نیروی کارش را می فروشد و هیچ ندارد، ارزش افزوده حاصل از نیروی کارش را طبقه سرمایه دار مرتب دست بدست می دهد و کالای در حال چرخش در “بازار” توسط همین بازاریها هزار دست می گردد و دهها برابر حضرات رویش می خورند تا دوباره در سفره خالی همان سازنده همه ارزشها شاید جائی داشته باشد!

حالا عده ای مدعی می شوند که این “اعتصاب بازاریان” ممکنست توسط جنبش سرنگونی طلب بکار گرفته شود . مردم از این فرصت استفاده کنند! من می گویم این اعتصاب ربطی به مردم و خواستهاشان ندارد. بحائی گسترش نمی یابد چون اولین پایه روانی قابلیت گسترش یافتن را در خود ندارد! مردم باید وجه مشترکی بین خود و زندگیشان و این طلا فروشان و پارچه فروشان و همه چیز فروشان پیدا کنند. مگر غیر از اینست؟

“اعتصاب بازاریان” ربطی به جنبش پائین کشیدن رژیم اسلامی ندارد. دوران پنهان شدن پشت دعواهای حکومتی پایان یافته است و مردم همان چند ماه اول شروع جنبش ضد رژیم تکلیف “سبز و جنبش موسوی- کروبی” را تعیین کردند. پیشروان کمونیست و انقلابی این انقلاب اگر ایستاده اند باید راه نایستادن پشت بازاریها و پیش بردن چنبش سرنگونی را نشان دهند و نه اینکه منتظر”پیوند خوردن” اعتصاب بازاریان با سایر اعتصابها باشند!

سرنگونی رژیم اسلامی یعنی سرنگونی بازار، مذهب و حوزه علمیه و تمامی نهادهای بورژوازی!

این انقلاب در حال تکوین، انقلاب مشروطه نیست. انقلاب تجار محترم که بست بنشینند در سفارت انگلیس و امام زادها هم نیست! انقلاب بر علیه حکومتی است با نهادها و سمبلهای مشخص.

سمبل وضع موجد در ایران، بازار است و حوزه علمیه، زندان اوین، میدانهای سنگسار و تاریکخانه های شکنجه گاه هایش و زندانهای علنی و غیر علنیش. اینها همه یعنی رژیم اسلامی. لازم نیست مارکس خوانده باشیم یا لنین را از بر باشیم! آن کارگر که کوله پشتی بر دوش در بازار حمالی می کند شاید بتواند همینرا برای خیلی ها هیجی کند!

اگر جنگ بین بازار و رژیم اسلامی قرنها هم طول بکشد و “اعتصابشان” ادامه یابد(که ادامه نخواهد یافت) چیزی عوض نخواهد شد. بازار سمبل کثیف ترین نوع استثمار سرمایه داری در ایران است. هر چند که استثمار سرمایه داری همه اش کثیف است و ضد انسانی!

اگر نیروئی سیاسی حتی بخواهد پیوندی بین این جنگ ارتجاعی با مبارزه سرنگونی طلب انقلابی بسازد، هر که باشد، یاشد جلویش ایستاد.

همانطور که موسوی ها و کروبی های جانی را افشا کردیم باید به سراغ پسر عموهایشان در بازار برویم. جامعه باید راه خودش را از این نهادهای ارتجاعی و جنگهاشان بیرون بکشد. جنگهای اینها هر قدر واقعی و خونین، جنگهای بر سر سفره زحمتکشان بوده ، هست و خواهد بود!

سرنگون باد رژیم اسلامی با تمامی نهادهای اقتصادی و فرهنگیش!

زنده باد آزادی، برابری و سوسیالیزم!

 

منابع دیگر:

 

در حاشیه “تکان خوردن” طلافروشان و دفاع “هویت خواهان آذربایجانی”!ماجرای اعتصاب بازاریها در اعتراض به طرح مالیاتی احمدی نژاد (سعید صالحی نیا-۲۶ اکتبر ۲۰۰۸)

http://www.rowzane.com/0000_2008/e_m10/26-said.htm

بهروز مهرآبادی: اعتصاب بازار: سود از خدا مقدس تر است

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/132-behmeh/3410-1389-04-25-12-06-07.html

نوید مینائی: اعتصاب بازار بر سر چیست؟

http://rowzane.com/fa/articles-archiev/48-navid-m/3353-1389-04-21-23-50-38.html

آرمان پویان:  بازار و خیانت مداوم به کارگران (در حاشیۀ ناآرامی های اخیر بازار تهران)

http://www.azadi-b.com/J/2010/07/post_254.html