دفاع از آزادی مسئله ای قومی نیست

خبر احتمال اعدام زینب جلالیان این روزها جامعه را فراگرفته است. کمپینهای زیادی برای دفاع از آزادی ایشان و همچنین مبارزه برای از بین بردن مجازات اعدام علی العموم با قدرت در جریان است. مبارزه برای از بین بردن مجازات اعدام در حول و حوش سر زبان افتادن احتمال خبر اعدام کسانی حاد می شود که گرچه طبیعی به نظر می رسد، اما جای تأسف دارد.

بهرحال به این موضوع باید در جای دیگری به تشریح پرداخت و نکات لازم را به بحث و بررسی گذاشت. منتها در این یادداشت کوتاه می خواهم به جنب و جوش قوم پرستان در حول و حوش خبر اعدام زینب جلالیان چند نکته بگویم. چند موضوع مهم را باید در این مورد در نظر گرفت که هیچ کدام از آنها ربطی به جایگاه تولد و عضویت فرد در نهاد و حزب مشخصی ندارند. ابتدا خود مسئله اعدام است که قبل از هر چیزی موضوع گرفتن جان انسانی توسط دولت خاصی و آنهم عمدا در میان می باشد. هر انسان شریفی بدون اینکه محل تولد و یا وابستگی حزبی زینب جلالیان را مد نظر داشته باشد، به صدور حکم اعدام ایشان اعتراض دارد؛ به صرف اینکه دولت جمهوری اسلامی قصد دارد جان کس دیگری را بگیرد. نکته مهم دیگر اینکه هر انسانی که وارد عرصه سیاست بشود، بالاخره با حزب و جریانی فعالیت می کند. اینکه زینب جلالیان و یا هر کس دیگری را در رابطه با عضویت با چه جریانی دستگیر کرده اند، در دفاع از آزادی بیان ایشان موضوعی فرعی است. اگر کسی فقط زمانی از آزادیهای سیاسی دفاع کند که فعالیت سیاسی فرد درگیر به طبع وی باشد، دفاعی از آزادی سیاسی نکرده است؛ بلکه دفاع از هم نظر خود کرده است.

گفتم که قوم پرستان در کردستان ایران به جنب و جوش افتاده و درباره احتمال اعدام زینب جلالیان به شیوه خود کارها و اقداماتی را در دستور گذاشته اند. به نظر من قوم پرستان کردستان ایران ابتدا باید با چند نکته ای که روبرویشان هست، تسویه حساب بکنند. اولا آیا این جماعت با مسئله اعدام مشکل دارند یا نه؟ اگر این موضوع را یک حکم غیرانسانی می دانند، لطفا رسما بگویند که درباره اظهارات ملا عبدالله حسن زاده که چندی پیش از مجازات اعدام دفاع کرد، چه موضعی را اتخاذ کرده اند؟ دوم اینکه آیا این جماعت از اعدام تعداد زیادی انسان در جمهوری اسلامی که تحت عنوان قاچاقچی مواد مخدر و غیره اعدام می شوند، تا بحال حرفی زده و اعتراضی کرده اند؟ سوم اینکه چرا این جماعت با اعدام افراد سیاسی غیرکرد نسبتا جانب بی طرفی را اتخاذ می کنند؟

تا دریافت جوابی از جانب این جماعت، اجازه بدهید که نظر خودم را درباره این جریانات در خصوص سیاست و نتیجتا اعدامهای سیاسی بگویم. تا آنجا که به ناسیونالیسم کرد برمی گردد، مسئله اساسا نه بر سر کم کردن مشقات زندگی مردم کرد زبان کردستان ایران است؛ بلکه بر سر سهیم شدن در قدرت است که ما بارها در این باره حرف زده ایم. در خصوص اعدام زندانیان سیاسی کرد زبان دیدیم که مسئله اصلی برای جریانات و افراد قوم پرست نه دفاع از آزادی سیاسی و اعتراض به مجازات اعدام بوده، بلکه در این خصوص سعی کرده اند که اجندای “کردیت” و “ملت کرد تحت ستم” از منظر خود را به پیش ببرند و بقول معروف اعدامها را پله ای برای رسیدن به اجندای خود کرده اند. از زبان یکی از کهنه کارترین سیاسیون این طیف، ملا عبدالله حسن زاده، شنیدیم که از نظر ایشان لغو مجازات اعدام به ناآرامی و ناامنی در جامعه دامن می زند. این همان نظر سران جمهوری اسلامی است. تا آنجا که به ناسیونالیستهای دیگری که در نهادهای اسلامی مثل حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی و غیره هم برمی گردد، اینها بهرحال خود کسانی بودند که در اعدامهای زیادی دست داشته اند و کارنامه سیاهی را زیر بغل حمل می کنند. تمام کسانی که در سرپا ماندن دنیای جهل و سرمایه شریک هستند، چه در حزب دمکرات کردستان باشند و چه زائده های جمهوری اسلامی، مجبورند که به شیوه های ضدانسانی حکومت کردن پناه بیاورند و اعدام و دفاع از مجازات اعدام فقط یک عرصه از آن است.
۵ ژوئیه ٢٠١٠