خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۱۰)

این نوشته، بخشی از یک نوشتار تحلیلی است در باره‌ی الیگارشی حکومتی در ایران، پایگاه مادی اختلاف‌ها، حضور و نفش سرمایه‌های چند ملیتی و پایگاه ‌اقتصادی و طبقاتی باندهای حکومتی. این نوشتار به‌صورت بخش‌های جداگانه، ارائه شده و می‌شود. بخش‌های پیشین، از جمله در سایت‌‌های زیر تا کنون بازتاب یافته‌اند:

www.communshoura.com

www.pezhvakeiran.com

www.didgah.net

 

جامعه مهدوی به جای جامعه مدنی

 

«…من گفتم مدیریت عالم به دست امام زمان(عج) است. یکی گفت اینطوری نگو. برنج که ۴هزار تومان می شود، مردم به امام بدبین می شوند. درحالیکه مگر مدیریت عالم با خدا نیست؟ ظلم هم هست. اشتباه در تشخیص و اجرای ماست…»[۱]

احمدی نژاد، چهره‌ی تمام نمای الیگارشی زیر بیرق «مهدی» یِ«غایب» است. او معجونی‌ست از دروغ و شارلاتانیزم که در وقاحت و عوام فریبی، مرزی نمی‌شناسد. الیگارشی حاکم، خدای مهدی را ناظر بر ستم می‌شمارد، پس هرگونه جنایتی در پشت این برداشت، توجیه‌پذیر می‌شود. از این نگاه،  ولی فقیه با حضور و نظارت خود مهدی باید برود روضه‌اش را بخواند. ولی فقیه در نقشی که با تنفس مصنوعی، ‌نشسته گاهی سر می جنباند، نقش یک‌بار مصرفی دارد تا آن روز که الیگارشی حاکم از این سرجنبانان مزاحم بی نیاز شود. به تبلیغ مهدویون حاکم، مهدی، خود نه تنها در آنچه در ایران می گذرد  دست دارد، بلکه در شرایط کنونی جهان نیز به‌سان حجت خدا مدیریت دارد:

 

« تقاضاهای بسیاری ازسوی سران کشورهای مختلف از ما می شود تا کسی را برای ساماندهی اقتصاد و فرهنگ آن کشورها بفرستیم / مستکبران عالم بزرگترین مانع در راه تحقق جامعه مهدوی هستند.»[۲]

خلا جهانی را رها کنید  همان بیت رهبری و حوزه‌است!

احمدی نژاد می‌گوید: سران کشورهای مختلفی که به سوی حکومت وی و مهدویت‌اش «برای ساماندهی اقتصاد و فرهنگ»‌دست دراز کرده‌اند، «حتی گفته‌اند که شبکه‌هایی را در اختیار ما قرار می دهند تا اسلام ناب محمدی را به جهانیان معرفی کنیم». این «سران» یعنی دولت‌ها و قدرت سیاسی طبقه حاکم بر کشورها، از سویی خواهان ساماندهی اقتصاد و فرهنگ کشورشان هستند و از سویی به عنوان مستکبران عالم، «مانع در راه تحقق جامعه مهدوی». روانپریش سپاه، می‌افزاید: «هم مکتبی که در ایران جریان دارد و هم ملت ایران ظرفیت پر کردن خلاء جهانی را دارد.»‌ و این را سران کشورها دریافته‌اند.

این مکتب اما تا کنون پر کردن قبرستان‌ها با پیکر آزادیخواهان و مخالفین، پر کردن زمین از پیکر افزون بر یک میلیون انسان ساکن ایران وعراق را به پایان رسانیده است. پروژه‌ی پر کردن جهان از تروریسم، از جنگ و خون و نفرت و پرکردن آسمان ایران ومنطقه از قارقار گوشخراش آیه‌های کین وکشتار و نفرت وانتقام و جهالت در دست اجرا دارد. مذهب اینان، یعنی همین روش حکومت‌گری، همین مذهب حکومت سرمایه در ایران است. روش و ظرفیت مذهبی این بخش از بورژوازی حاکم، پر کردن ایران از دفوعات و سمومات خود است.‌آنان اینگونه ایران را منجلاب خویش ساخته‌اند، باید که بقیه جهان را معاف کنند.

مکتبداران استثمار و سرقت،  با مکتب اسلام ناب محمدی خویش در پر کردن خلا بیت رهبری درمانده و هنوز این چاه را پر نکرده که چاهی دیگری دهانه می‌گشاید. شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، چاه مجلس اسلامی‌اش، خلا دهان گشوده بین مجلس و قوه‌مجریه‌، فاضل آبِ دهان گشوده بین قوه قضاییه و ریاست جمهوری‌اش، خلا بین اصول‌گرایانی که در مجلس اسلامی‌اشان به هم دشنام می‌دهند و خرخره‌ی یک‌دیگر را می جوند،‌چاهِ بیت امام خمینی و ماترک امام راحل‌اشان، بین بهشتی و مطهری- «اسطوره‌های»‌اسلامی‌اشان تا نسل دوم بنیانگزاران حکومت اسلامی‌اشان با پدران فرسوده و قاتل خویش،‌بین حوزه و حکومت،‌بین روحانیت، بین شیعیان، بین ایدئولوژی شیعه وسنی و دهها خلا دیگر… سرتاپا آلوده در همه‌ی گنداب‌ها، با فرهنگ ناب محمدی‌اشان با  «همت مضاعف» اشان که فقیه اشان در نوروز ۸۹ حکم داد، تا با اطلاع  امامت، پر کردن خلأهای خود را در دست گیرند. هرچند، نیمی از خاک کره زمین حتا قادر به پوشانیدن این آلودگی جامعه پیشا مهدوی‌اشان بر دامن این جامعه و هرجا که پا گذارده‌اند نیست،‌امامت کنند. خلا جهانی را رها به بیت رهبری و حوزه‌کفایت کنید!

احمدی نژاد، «جنس این خلاء جهانی» را کشف کرده است: «نه اقتصاد و فن آوری نیست… آن چیزی که نیاز بشریت است فرهنگ می باشد که ایران کانون جوشش فرهنگی است…»

فرهنگ احمدی نژاد، خامنه‌ای و سران سپاه، اوباشان حکومتی لباس شخص در کهریزک و اوین و سراسر ایران جاری است. کافی است شهروندان دیگر کشورها به سفارت خانه‌ها- این لانه‌‌های جاسوسی و دلالی جمهوری اسلامی – نگاهی بیافکنند، یا به عملکرد یک‌ساله‌که کمی در رسانه‌ها‌ی جهانی بازتاب یافت، همین گوشه‌‌های کوچک کافی است تا فرهنگ این ددمنشان را به عنوان نمادهای عفونت‌زای مانده از زخم‌های مزمن اجتماعی سده‌های زیر خاکستر، دریابند. احمدی نژاد می گوید،‌الله جانیانی مانند وی را برای ماموریت خاص تربیت کرده است:

«تردید ندارم خدا و اهل بیت  ملت ایران را برای انجام ماموریت اسلام ناب محمدی  تربیت کرده است»

«ملت» در بینش مهدویت، همان امت است. امت اسلام، همان بسیجیان و اوباشان و پیوران ولایت فقیه و حکومت اسلامی شیعه در ایران هستند  و تروریست هایی در لبنان وعراق و غزه ، همان سربازان مخفی امام زمان، همان اوباشان بسیجی و لباس شخصی که در کهریزک ماموریت عبادی- نظامی یافتند تا با تجاوز به زنان و مردان مامرویت اسلام ناب محمدی را انجام دهند و نشان دهند که تربیت شدگان این مکتب چه جانیانی هستند. قاضی مرتضوی، مجتبی خامنه آی ، رادان‌ها، و طائب‌ها،و احمدی‌نژادها. میلیون‌های مردم به جنبش برخاسته از نگاه اینان آشوبگران و طاغیان اسلام ناب محمدی هستند. بنا به نص صریح کتاب آسمانی اشان، تا یک نفر غیر مسلمان در جهان است، فتنه ادامه دارد.[۳]

«ماموریت بزرگ ما معرفی اسلام ناب و آرمان‌های الهی و معرفی ویژگی های حیات طیبه به جهان بشریت است».

انسان ناب محمدی الیگارشی، شرکت عظیم خاتم الانبیاء است که بیش از ۷۰ در صد از مراکز اقتصادی و هستی مردم را با اعمال  حکومت نظامی – مذهبی قبضه کرده است.  حفظ این حاکمیت مالی و سایسی، تنها با  سلاح هسته‌ای برای چانه زنی با بیرون و کشتار درردرون امکان پذیر است.

این بخش دیگر شاخص وقاحت احمدی نژاد است که در میان اوباشان و تنی چند از مردم که در شیراز به زور به سخنرانی‌اش آورده شده، می‌گوید:

 « انتظار داریم مردم فارس پیشتاز انجام این ماموریت باشند زیرا وجهه اصلی مردم این استان ایستادگی در برابر ظلم ها بوده است.»

 این «وجهه» شناس وقیح، اگر به تبریز و یا سنندج و یا سرزمین گیلان ومازندران برود نیزهمین هذیان‌ها را می‌گوید!‌سفرش در قزوین و رشت را در سال ۱۳۸۵ نمایانگر ماهیت اوست. درقزوین وعده داد که یکماهه مشکلات کارگران را برطرف می‌کند و در رشت، با اهانت و زخم زبان به شخصیت زنان تجاوز کرد. سنگینی این اهانت به زنان گیلان، به گونه‌ای بود که نماینده ارتجاع در مجلس اسلامی اشان نیز زیر فشار مردم، به واکنش پرداخت.[۴]

عوامفریب اوباش، با حضور مهدی و جمکران و چاه و این همه «خلوص» ‌و «عبادت» ‌در راه خدای ناظر بر ستم‌اش، تناقض و آشکاربودگی هذیاناتش درمانده ماله‌می‌کشد، اما عفن‌تر از آب در می‌آید:

«چرا ما چندین برابر غرب فعالیت‌های علمی و فرهنگی می کنیم اما هم افزایی شکل نمی گیرد؟»

‌و فوری می‌افزاید: «اگر تعریف روشن از انسان طراز با انقلاب، اسلام و جهان ارائه دهیم می‌توانیم هم‌افزایی ایجاد کنیم.»

هم‌افزایی احمدی نژاد، و خامنه‌ای کسانی جز مجتبی‌ها و علی‌رضاهای پرورش یافته از خون جامعه نیستند:

هم‌افزایی‌های احمدی نژاد. این دو «هم‌افزا» به همراه «هم‌افزا»ی اسفندیار رحیم مشایی ستاد آدمکشی برپا کرده‌‌اند. مجتبی خامنه‌ای هم‌افزای رهبر، و طائب و سردارنقدی نیز برای خود ستادی دیگر تا الیگارشی را نجات دهند!

 محمد علی رامین عضو پیشین « ائتلاف رایحه خوش خدمت» در باند احمدی نژاد، معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اسلامی که در آلمان کشف شد و چند سال پیش به دلیل فعالیت با گروه‌های نژاد پرست و نازی ازآلمان اخراج شد.[[۵]]  رامین به همراه بهمن دری[۶]، معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، سرکوب شدیدی را به پیش برده است. وی با بستن دهها مرکز نش رو چاپ و کتابرفوشی، هزاران کارگر و کارکنان این بخش را به بیکاری کشانیده است.

 اینان سی سال است که تا سینه در باتلاق خونی که خود ریخته‌اند، فرومانده‌اند. درس‌های مصباح یزدی‌ها، حسن عباسی‌ها، محمد علی رامین‌ها و دیگر تمساح‌های تاریخی در هر سفر احمدی نژاد باید همانند طوطی‌های کودن واگویه شوند. مخاطبین این هذیان‌ها، کسانی جز اوباشان دچار عارضه‌ی احمدیسم، با آدمکشانی همردیف و همقطاران وی نیستند. نظریه‌پردازان تجاوز و کشتار در ۲۰۹ و کهریزک و… همانند حسن عباسی (مخترع تز دکترینال، شاگرد «الکساندر دوگین»، در دانشگاه‌ه ای سپاه)، حسن رحیم پورازغندی‌مخترع تز دکترین «دست دراز» که جمهوری اسلامی در برابر معترضین باید «کنشی»، «ضربه‌ی اولی» و «تهاجمی عمل کند تا بازنده نباشد.همقطارانی چون،‌رحیم مشایی، «سردار اسماعیل احمدی‌مقدم» (باجناق محمود احمدی نژاد) و «سردار احمدرضا رادان» از جمله فرماندهان سیاسی و نظامی الیگارشی سپاه که فرماندهی بخشی از دوسپاه سرکوب در تهران را به عهده دارند. پشتوانه‌ی این کشتارها، ایدئولوژی حاکم  است. این ایدئولوژی با آیات قرآنی[[۷]]، روبنای مناسبات اقتصادی حاکم است و حاکمیت سیاسی ابزار جاری این مناسبات.

اتاق‌های فکر الیگارشی سپاه

 «اندیشکده‌ی اعتلای فرهنگی» که به «اندیشکده‌ی یقین» و سرانجام به «مرکز برسی‌های دکترینال» تغییر نام داد، در سال ۱۳۸۰ به وسیله‌ی «دکترحسن عباسی» برپا شد. این اتاق فکر، که اکنون «مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز» نامیده می‌شود، برای ضرب واژه‌های «نو» از باند اصولگرایان سفارش می‌پذیرد و اصطلاحات سیاسی این باند را به عهده دارد. این اتاق فکر، خود با کپی برداری از «دوگین»‌های روسی که استادشان می خوانند در دانشگاه‌های سپاه حسن عباسی‌ها را تغذیه می کنند، واژه سازی می‌کنند. «پژوهشکده‌ی مهدویت» ‌یا «موسسه‌ی آینده روشن» در قم، خیابان صفائیه، کوچه ۲۵ اتاق فکر دیگر اتاق سیاسی ایدئولوژیک الیگارشی حکومتی- طبقاتی است..

پاسداری از دولت سارقان به عهده‌ی۳۱ سپاه استانهای ۲۹ گانه ایران است. هر استان یک سپاه و دو سپاه برای تهران؛ (سپاه سیدالشهداء) سپاه استان تهران و (سپاه محمد رسول الله)  سپاه تهران بزرگ که تنها برای سرکوب خیزش در شهر تهران است. در هر سپاه به سان بخشی از «دولت» یک روحانی به عنوان نماینده ولی فقیه نشانیده شده که بر فرماندهان نظارت دارند. حجت الاسلام حسین طائب،‌که در زمان وزارت حجت‌‌الاسلام فلاحیان در سیستم امنیتی، همانند روح الله حسینیان  در کنار سعید امامی خونبارترین کارنامه‌ها را دارد، فرماندهی بسیج و محمدعلی عزیزجعفری، فرمانده سپاه سرمایه را  به پیش می‌برند.

اختاپوس سیاه سپاه

با برکناری رحیم صفوی از سال ۸۶ و با رسیدن فرماندهی سپاه پاسداران به محمد علی عزیز جعفری، قراردادهای نفتی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء به یک باره از هفت میلیارد دلار به ۲۰ میلیارد دلار رسید. برای سران سپاه ، ‌این گامی بود به سوی حضور مستقیم در بازار جهانی سرمایه. تضمین این حضور و تثبیت حاکمیت اقتصادی  سیاسی در گرو نیرو بود. دستیابی به سلاح هسته‌ای تنها سلاح این  رؤیاست.

«انتظار برای رسیدن به حکومت جهانی بالاترین انتظار است و فلسفه انتظار حرکت مستمر به سمت قله کمال است.» و

«جمهوری اسلامی و ولایت یک بهانه و پنجره به سمت حکومت جهانی دارد» و «همه عظمت جمهوری اسلامی ناشی از این اتصال است.» [۸]

برای پر کردن خلاء و گسترش اسلام ناب محمدی، یعنی دستبرد و تجاوز به همه‌ی هستی مردم در ایران و خاورمیانه و حتی آمریکای لاتین باید به هزینه و  در حمایت نیروی هسته‌ای،‌و دکترین «تهاجم» روی آورد . برای این هدف ناب محمدی همانگونه چون سعد وقاص و حجاج بن یوسف، و عثمان وعلی و المعتصم‌ها و دیگر امیرالمومنین‌های اسلاف خمینی خون آشام، باید قتل عام کرد، باید به سلاح اتمی مجهز شد، باید جهان را به تروریسم کشانید، ‌باید میلیون‌ها کارگر را از کار بیکار ساخت، صدها هزار زن و دختر را به تن و جان فروشی کشانید، باید باندهای قاچاق انسان وهرویین برپا کرد، باید میلیون‌ها انسان را از مالکیت شخصی محروم ساخت، و به خیابان‌های فلاکت راند، و کودکان را صدها هزار صدها هزار به کار و خیابان به کوره‌های آدمی‌خوار خیابان‌ها پرتاب کرد، زندان‌ها را از به‌فریاد آمدگان در برابر «بهانه‌ی این پنجره، سرشار ساخت، تجاوز کرد و خون ریخت و دارها به پا کرد و یارانه‌های پوششی و بخور و نمیر تهی دستان را ربود و به سرکوبگران خیزش داد و مزدور و آٔمکش بسیج کرد. به این بهانه‌ی کوچک است که باند سران سپاه، همانند یک الیگارشی مهدوی، به یاری میلیارد میلیارد از ارزش‌های افزوده کارگران، از دارایی جامعه، از هستی مردم، از نان شب گرسنگان گرفته و ربوده تا کانی‌های زیرزمینی از آن‌ نسل‌های آینده را قبضه کرده… تا جامعه مهدی برپا کنند! جامعه مهدی مگر نماد ونمودی جز خامنه‌ای و حکومت پاسداران و امنیتی‌های مافیایی دارد، و «خدایش بر ستم‌هایتان ناظر و شاهد»!

 

«باید امروز جامعه مهدوی را بشناسیم و آن را به دیگران بشناسانیم … در این صورت است که وحدت بین همه پیروان انبیاء الهی ایجاد خواهد شد.

… مستکبران از اندیشه انتظار و ولایت و امامت وحشت دارند به همین دلیل است که جریانات انحرافی درست کرده اند و اگر جامعه ما شکل جامعه مهدوی شود همه امور ما هدفمند خواهد شد.

… به فضل الهی بزرگترین موانع در برابربشریت در حال انهدام است.»[۹]

ضرورت سلاح هسته‌ای

انهدام انسان، اقتصاد سیاسی و ایدئولوژی این نظام است. دلخواه اینان جامعه‌ا‌‌ی است به معنای واقعی کلمه مهدوی- امت و امام مهدی غایب که تا ظهور مهدی، تربیت شدگان مکتب اسلام ناب محمدی، به نیابت از امام، حکومت اسلامی را مدیریت می‌کنند. برای چنین حکومتی،  تهاجم باید کرد، تهاجم بدون سلاح اتمی ناشدنی است، پس به هر هزینه باید با تروریسم جهانی، با کشتار در داخل و تهدید نابودی برخی ملت‌ها و باورها، با همه‌ی توان به سوی سلاح تهاجمی رفت. تهاجم به سوی سرمایه، تولید ،‌مراکز مالی و اقتصادی و به انحصار گرفتن سرچشمه اقتصادی این منسابت نخستین پشتوانه  چنین تهاجمی است. برای نجات مناسبات با مجهز و مسلح شد. مناسبات طبقاتی سرمایه‌داری و خود ویژگی‌اش در ایران چنین الزامی را فریاد می‌زند. خمینی خطاب به اعضای مجلس خبرگان، ائمه جمعه سراسر کشور و نیز نمایندگان شرکت کننده از کشورهای دیگر در سومین کنفرانس «اندیشه اسلامی»، به آدمکشان و کارگزاران خود می‌گوید:

 

«نروید سراغ احکام فقط نماز و روزه، آن‌ها را هم باید بگویید، اما احکام اسلام که منحصر در این نیست … شما آیات قتال را چرا نمی‌خوانید؟ هی آیات رحمت را می خوانید! آن قتال هم رحمت است برای این که می‌خواهد آدم درست کند.»[۱۰]  و «ما خلیفه می‌خواهیم که دست ببرد، حد بزند، رجم کند! همان‌طور که رسول‌الله دست می‌برید، حد می‌زد، رجم می‌کرد!»[۱۱]

«قتال هم رحمت است» پیام مرکزی اسلام ناب محمدی، برای بقا حاکمیت سیاسی –اقتصادی الیگارشی مهدیون.

شتاب‌گیری الیگارش نومهدویون، همانند اختاپوسی هولناک در حال بلع مراکز اقتصادی و منابع جامعه، به ویژه از سال ۱۳۸۴ بر ایران سایه می‌افکند. سردار سپاه، غلامحسین خواجه علی، مدیرعامل «شرکت سپانیر» وابسته به شرکت عظیم استثمار و چپاول «خاتم الانبیاء» که انحصار کنسرسیوم پیمانکاران فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی را در اختیار دارد، روز یکشنبه ۲۹ فروردین ۸۹ در جریان بازدید وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از این دو فاز پالایشگاهی پارس جنوبی گفت:

«قرارگاه خاتم الانبیا جایگزین ترکیه در ۳ فاز پارس جنوبی می‌شود» به گزارش نفت نیوز، با گذشت ۱۷ ماه از امضای تفاهم‌نامه‌ی گازی ایران و ترکیه برای سرمایه‌گذاری در پارس جنوبی، وزارت نفت قصد دارد در صورت عدم توافق گازی با ترکها توسعه ۳ فاز پارس جنوبی به ارزش تقریبی ۷ میلیارد دلار را به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا واگذار کند.»[۱۲]  بنابراین، ارزش تقریبی طرح توسعه فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی حدود هفت میلیارد دلار برآورد می‌شود.

 

ادامه دارد

عباس منصوران

a.mansouran@g.mail.com

۸ تیر ماه ۱۳۸۸

 
 

 
 

 

 

 

روزنامه جمهوری اسلامی: ۱۷ میلیارد دلار به حساب خزانه واریز نشده‌است!

از دیوان محاسبات کشور خبر می‌رسد گزارش‌های اولیه از تفریغ بودجه سال ۸۷ نشان‌گر حدود ۱۷ میلیارد دلار اختلاف بین مبلغ حاصل از فروش میعات گاز، گاز طبیعی؛ مایعات گازی فرآورده‌های نفتی و میزان واریز شده به خزانه است . به عبارت دیگر بنابر این گزارش حدود ۱۷ میلیارد دلار از ارز حاصل از صادرات موارد فوق به حساب خزانه واریز نشده است. این اختلاف در سالهای ۸۵ و ۸۶ نیز به ترتیب یک میلیارد دلار و ۱۰ میلیارد دلار گزارش شده بود.

روزنامه جمهوری اسلامی ‪۲۴/۰۹/۸۸

 

 

دبیر کل کارگزاران از محصولی، علی‌آبادی وسعیدلو به عنوان سه تن از اعضای هیئت دولت احمدی‌نژاد یاد کرد که ثروت آنها بیش از تمامی وزرا و روسای جمهوردولت‌های گذشته است.

پیمان شوم و «روحانیت کمپرادور»

در حالیکه ساختار اقتصادی حاکم در ایران شکل الیگارشی روسی به‌خود می‌‌گیرد، ساختار سیاسی الیگارشی امنیتی- نظامی پاکستان را الگو گرفته است. در مجموع سپاه پاسداران و لشگر قدس، اطلاعات سپاه، باند رهبری و وزارت اطلاعات در طرح و برنامه بیست‌ساله‌ی کنترل سیاسی- اقتصادی (تمدید تا ظهور مهدی موعود)، دو کشور روسیه و پاکستان را الگوی خویش قرار داده‌اند. بر پایه‌ی این طرح، ایران همانند کشتی بی‌لنگر، گاه به ‌سوی الیگارشی مافیایی روسیه و گاه به‌سوی نیروهای شوم امنیتی- طالبانی پاکستان کج می‌شود.

 

بانک‌های سپاه

روز سه شنبه ۲۵ اسفند ماه (۱۶مارس) در آخرین روزهای سال ۸۸، «موسسه مالی و اعتباری مهر» در مالکیت سپاه، با تصمیم نهایی «شورای پول و اعتبار» به بانک تبدیل شد. بانک مرکزی و «موسسه مالی و اعتباری انصار» وابسته به سپاه پاسداران، پیش تر مجوز یا به بیان دیگر دستور این تبدیل را صادر کرده بود. به‌دینگونه نهادهای مالی « انصار» و «مهر» و از جمله شبکه بانکی اسلامی و تباهی‌آفرینی که از «قرض‌الحسنه»‌ها ریشه‌گرفته‌اند، در عمل، بانک مرکزی به ریاست«محمود بهمنی» کارگزار اطلاعاتی را به خزانه‌ی خود تبدیل خواهند کرد.

 

در شرایط بحرانی حاکم، سران سپاه به بانک هایی نیاز دارند که میلیاردها دلار پول به‌چنگ‌آورده از حراج هستی مردم و جامعه،‌سرمایه‌‌های انباشه شده از چپاول، از استثمار نیروی کار، از فروش مواد مخدر، از دریای نفت، از دلالی و احتکار، ‌از رانت ‌و پورسانت، از اسکله‌ها‌ی خصوصی غارت و پایانه‌‌های هوایی و زمینی و دریایی و… را به آنها واریز کنند و این فساد دولتی، وجاهت «قانونی»‌ نیز داشته باشد. از این پس، آسوده تر از همیشه، الیگارش سیاسی و مالی به راحتی بی آنکه نیازی به ردیابی و پولشویی‌های پیچیده و دردسرآور داشته باشد، شبکه‌‌های مالی از بانک مرکزی گرفته تا دیگر شبکه‌ها را به چنگ می‌گیرد. دو بانک سپاه به‌این گونه، شبکه مالی و سرمایه‌‌ای باندهای حاکم را به جریان می‌‌افکنند. تمامی شبکه‌های مالی سرچشمه‌گرفته از سرقت، قاچاق کالا، ‌ارز،‌اسلحه، مواد مخدر، راهزنی، ربایش اموال و هستی خرده تولید کنندگان، مصادره اموال رقبا، و میلیاردها وثیقه‌های مالی به‌گروگان گرفته از اسرای سیاسی خیزش‌های خیابانی و کارگری و زنان و دانشجویان که با وثیقه آزاد می‌شوند و دیگر شگردهای تصرف و تصاحب مال و هستی مردم ووو یک‌سره به حساب‌های جاری موجود نزد بانک‌های «قانونی» و رسمی‌گره خورده به بانک مرکزی ریخته می‌شوند تا به این وسیله هرگونه ردیابی عملیات مالی و بین‌بانکی ناممکن شود.

برای این راه‌کار فاسد الیگارشیک، باندهای فرمانده و جا‌سازی شده در هریک از نیروهای سه گانه سپاه، نیروهای انتظامی و ارتش در رقابت با هم برپایی بانک و «قانونی» ‌سازی شبکه‌ها‌ی مالی خود، مدت‌‌هاست در تلاش و تقلایند.

سرکردگان تبه‌کار نیروهاى انتظامى جمهورى اسلامى همقطار عنصر آدمکش و فاسد سردار نقدی نیز، که در آغاز «صندوق قرض الحسنه قوامین» را در دست خود داشتند و اکنون این بنگاه به «موسسه مالى و اعتبارى قوامین» تبدیل شده، از تبدیل این بنگاه سرقت به بانک خبر مى‌دهند.

سران ارتش جمهورى اسلامى،  نیز که سال‌هاست «موسسه مالى و اعتبارى ایرانیان» را در چنگ دارند در رقابت با باندهای رقیب در سپاه و نیروهای انتظامی، تبدیل مجوز این بنگاه مالی به بانک را در آخرین جلسه شوراى پول و اعتبار در کنار درخواست «بانک مهر» و «آرین»  پی‌گیری می‌کنند.

علی خامنه‌ای، در سال ۱۳۸۴ با روی کار آمدن الیگارش سپاه، با رهنمود همیشگی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، با تکیه بر اصل ۴۴ قانون اساسی، به «خصوصی سازی» ۸۰ درصد از بنگاه‌های دولتی در شمار مخابرات، بخش‌های وابسته به  صنعت نفت و گاز  و دیگر معادن فرمان داد. این رویکرد، ‌زمینه‌ای بود برای واگذاری بخش‌های عظیم سرمایه‌‌ی جامعه به سران سپاه و خویشان و وابسته‌گان الیگارشی حکومتی. با این فرمان، مالکیت شرکت‌ها و بنگاه‌های صنعتی و‌مالی از یک نهاد دولتی به نهادهای شبه دولتی و  باندهای حکومتی و یا بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی در چنگ  این باندها  قرار می‌گیرد.

 

ارگان‌های مالی و سرقت باندها

با بیرون راندن باند‌های رقیب از حوزه‌های کلیدی قدرت سیاسی و اقتصادی، قرارگاه خاتم الانبیاء و شرکت قُرب، دو پیمانکار سپاه، با در دست داشتن ماشه‌‌های نیروی سرکوب و با بهره‌گیری از این ابزار استثمار و فلاکت کارگران و تهی دستان، کلیه قراردادهای اقتصادی داخلی و خارجی را به انحصار می‌گیرند. قرارگاه خاتم النبیاء با به چنگ گرفتن ۵۱ درصد سهام مخابرات ایران به ارزش هشت میلیارد دلار توسط سپاه پاسداران و «شرکت قرب» در چنگ بسیج که خود زیر مجموعه سپاه پاسداران است، معدن انگوران” بزرگترین معدن روی و سرب خاورمیانه را به چنگ گرفتند. «شرکت ساختمانی قُرب» که رئیس هیئت مدیرۀ آن خود فرمانده سپاه پاسداران، سرلشگر محمد علی جعفری است، یکی از مخوف‌ترین و پرتوان‌ترین مقاطعه‌کاران ایران به‌شمار آمده که علاوه بر راه و ساختمان، حوزه‌های صنایع و معادن، کشاورزی و طراحی را نیز در چنگ دارد. در شبکه‌ی اینترنتی مجتمع قُرب در سال ٢٠٠۶ از جمله آمده بود که این شرکت بیش ٧۵٠ قرارداد در زمینه‌های مختلف راه و ساختمان، سدسازی، سیستم های آبیاری، شاهراه‌ها، تونل و سازه‌ها، شمع بندی تیرآهن‌های مشبک سه بُعدی، ساختمان دکل‌های روی آب دریا، لوله کشی آب، گاز و نفت را امضاء کرده است!

این بنگاه‌‌های کلان سرمایه‌داری با بهره‌‌گیری از قدرت سیاسی و پوشش‌های امنیتی خود، از سرمایه‌های عظیم و پشتوانه‌‌های ارزی بانک‌های دولتی برخوردار هستند. این هیولاهای اقتصادی شوم،‌جز به «مهدی موعود»‌، به هیچ ارگان دیگری گزارش مالی نمی‌دهند و هیچ‌یک از حوزه‌های مالی- اقتصادی‌‌‌اشان مشمول حسابرسی سالانه و پرداخت مالیات نیز نمی‌شود. آشکار است که این رویکرد مافیایی، نیازمند فتوای شرعی برای توجیه مشروعیت عملیات بانکی است که در این جا شاخه‌ای از مهدویون به زعامت مصباح یزدی با نظارت بر عملکرد ارگان‌‌های نظامی- امنیتی مورد رایزنی مالی و شرعی قرار می‌گیرد. روشن است که در پایان سال مالی،‌به‌جای حسابرسی سالانه، خمس و سهم امام به عنوان پاداش به درگاه امام زمان در اختیار «روحانیت کمپرادور» قرار می‌گیرد.

باند حاکم که سهام ۵۰ به‌علاوه یک درصدی مخابرات ایران را با بهای هرسهم ۳۴۰ تومان و ۹ ریال و به قیمت ۷۸۰۰ میلیارد تومان (۸ میلیارد دلار) خرید، و یکی از مدیران رقیب[۱۳] را ترور کرد تا رقیبی باقی نماند، با این ربایش، ‌سهم بلوک مدیریتی شرکت مخابرات ایران در برگیرنده‌ی همه‌ی بخش‌های تلفن ثابت، موبایل اپراتور اول، ارتباطات دیتا و… بیش از ۳۰ شرکت زیرمجموعه آن را در قبضه گرفته است. این تصاحب، جدا از  سودبری مالی، ‌نظارت  نظامی  برشرکت مخابرات ایران و حضور سپاه در بخش مخابرات، کنترل و شنودهای امنیتی را به پیش می‌برد.

 

هیولای استثمار و سرقت خاتم الانبیاء – بازوی اقتصادی سپاه سرمایه- با قرارداد ۲/۲ میلیارد دلاری پروژه خط لوله‌ی انتقال گاز عسلویه به سیستان و مرز پاکستان در سال ۸۶، تهاجم بلعیدن حوزه‌های پردرآمد اقتصادی را اعلام کرد. گسترش بخشی از میدان پارس جنوبی به مبلغ ۵/۲ میلیارد دلار، توسعه اسکله چابهار و چند پروژه عظیم نفتی با ارزش اعتباری بالغ بر هفت میلیارد دلار تنها بخشی از قراردادهای سپاه می‌باشد. سپاه گذشته از در انحصار گرفتن راه‌سازی، انتقال گاز و لوله کشی،‌برق، ‌آب، ‌مخابرات ووو، قبضه‌ی شاهرگ اقتصادی حکومت اسلامی یعنی منابع نفت و گاز، بیش از ۱۵۰۰ پروژه مالی و سود آور مبتنی بر بهره کشی و سرقت را در ایران در دست داشته و بیش از ۸۰۰ شرکت ثبت شده در زیر مجموعه خود دارد.

برای نمونه «شرکت سرمایه‌گذاری مهر اقتصاد ایرانیان» (سهامی خاص) یکی از شرکت‌های زیر مجموعه موسسه مالی و اعتباری مهر و وابسته به نیروی مقاومت بسیج تا ، آبان ۱۳۸۸ می‌باشد که تا کنون تنها در بازار مالی ایران، بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان (صد میلیارد دلار) سرمایه‌ گذاری کرده است.[[۱۴]]

اختاپوس سپاه، تاکنون بخشی از سهام مخابرات، فولاد مبارکه، ایرالکو(شرکت آلومینیوم ایران)، تراکتورسازی تبریز، صدرا، تکنوتاز، شرکت سرمایه گذاری توسعه صنعتی، داروسازی جابربن حیان و چند شرکت دیگر را خریداری کرده است. تاید و اتر خاورمیانه، سرمایه گذاری توس گستر، لوله و تجهیزات سدید، فرآوری مواد معدنی، سرمایه گذاری توسعه آذربایجان و… از جمله میدان‌های مالی و صنعتی هستند که در چنگال این هیولای الیگارشیک قرار دارد.

«موسسه مالی و اعتباری مهر» (بسیجیان سابق) وابسته به سپاه پاسداران؛ «موسسه مالی و اعتباری انصار» وابسته به بیت رهبری و انصار حزب‌الله؛ «موسسه مالی و اعتباری قوامین» وابسته به نیروی انتظامی؛ «موسسه مالی و اعتباری سینا بنیاد سابق که به بانک سینا تغییر نام یافت) وابسته به بنیاد مستضعفان ؛ این‌نهادها به بانک‌هایی تبدیل می‌شوند  که  هر یک یا وابسته به سرداران سپاه یا وابسته به شرکت‌های زیر کنترل سپاه می باشند: بانک اقتصاد نوین ؛ بانک پارسیان؛ بانک پاسارگاد؛ بانک سامان ؛ بانک سرمایه؛ بانک کارآفرین! بانک‌های «دولتی» می‌باشند که فرماندهان سپاه، در کنترل و مدیریت و روی‌کرد آنها دخالت دارند: صندوق مهر امام رضا؛ بانک صنعت و معدن؛ بانک توسعه صادرات ایران نیز از جمله بنگاه‌های مالی دیگر زیر نفوذ سپاه هستند. همه‌ی بانک‌های «قرض الحسنه» در ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم یا وابسته به سپاه یا بیت رهبری می‌باشند. «قرض الحسنه حضرت مهدی»، قرض الحسنه بسیجیان، قرض الحسنه ابوالفضل و . . .  در این شمارند. «تعاونی اعتباری ثامن الائمه» وابسته به بنیاد تعاون سپاه پاسداران) تعاونی اعتباری مولی الموحدین» نیز از جمله دیگر این بنگاه‌‌های زیر کنترل سپاه می باشند.[[۱۵] ]

 

هدف از طرح هدفمند سازی یارانه‌ها

در همین رابطه است که طرح «هدفمند سازی یارانه‌ها»‌نیز در دستور مافیای حاکم قرار می‌‌گیرد. با این طرح، محمل‌های انرژی در شمار بنزین،‌نفت،‌گاز، برق و…در انحصار سپاه، با قطع یارانه‌‌ها،‌در یک سوی رقبا و خرده تولید کنندگان را از پای در آورده و  همانند رقیبی بی‌چون وچرا، بنا به طرح بودجه بندی سال ۸۹، افزون بر ۲۰ میلیارد دلار را از گلوی حکومت شوندگان می‌رباید تا به مصرف سلاح‌های کشتار جمعی،‌سرکوب خیزش‌ها و اعتراض‌های کارگری و خیابانی برساند.

 

هدف‌های نظامی ساختن بانک‌ها

 

– با تبدیل بنگاه‌های مالی به بانک، بانک‌ها را نظامی – امنیتی ساخته و ورود و خروج هر حجم پول و به هر نام و نشانی را به سیستم بانکی خود، آسان و امکان پذیر می‌سازد.

– پرداخت هر حجم پول به پاسداران و مزدوران بسیجی و اوباشان خود و پرداخت‌‌برای سرکوب  به باندهای ترور و تروریسم را بی آنکه امکان چندانی برای ردیابی و افشاگری باشد، در کنترل می‌گیرد.

– با ایجاد موازین و پوشش‌های «قانونی» بانکداری و برپایی شعبه‌هایی در امارات و مالزی و دولت‌های همقطار، امکان مبادله‌ی پولی و کالایی با کشور‌هایی همانند چین و برخ یکشورهای آمریکای لاتین و روسیه و… را فراهم می‌آورد.

– میدان و امکان‌پولشویی‌‌های خود را گسترده تر و آسان‌تر می‌سازد.

– در صورت تحریم شرکت‌های وابسته به‌سپاه، آسیب پذیری سرقت‌های میلیارد دلاری خویش در پشت سنگر بانک‌ها را ‌کاهش می‌دهد.

– با نظامی شدن بانک‌ها، سایه اختاپوس امنیتی بر تمامی عرصه‌‌های اقتصادی گسترده می‌شود.

 

– بانک مرکزی را در شبکه بانکی خود، از جمله جهت گرفتن وام‌های کلان، ‌زیر کنترل و به‌ پشتوانه می‌گیرد.

 

– اعلام بانک‌های نظامی، نه برای پرداخت حقوق ماهیانه مزدورن و کارگزاران سپاه و اطلاعات که با بانک های دیگر امکان پذیر است،‌بلکه با هدفی هولناک‌تر در دستور کار قرار گرفته است.

 – بانک‌های سداه در آینده‌ای نزدیک با فراگیرتر شدن بحران تورمی و خطر فروپاشی  حکومت، با انباشت نقدینه‌های میلیاردی خود، به دولت ایزوله شده و در تحریم جهانی، وام می‌دهند. این وام‌‌ها با بهره‌‌های کلان، همانند مکانیسمی که در روسیه به ویژه پس از کودتای ۱۹۹۱ یلتسین به اوج خود رسید و در اکتبر ۱۹۹۳ با به توپ بستن پارلمان تکمیل شد، طراحی گردید و به پیش می‌رود. در روسیه دهه‌ی ۱۹۹۰، ‌ایگور گایدار [[۱۶]] طراح چنین روندی بود.

 

حاکمیت مافیای مسلح اوباش‌سالاران تا بانک‌ها و پادگانی شدن همه عرصه‌های کار و زندگی و خیابان و دانشگاه،‌پروژه‌ی سلطه‌ی الیگارشی نومهدویون تکمیل می‌شود. اما، ‌از سوی دیگر این نشانه‌ی فروپاشی باندی است که سنگر به سنگر با برپایی جبهه‌جنگی برای رویارویی با توده‌های حکومت شونده و در پیشاپیش همه،‌طبقه کارگر، بانک‌ها را پادگان نظامی می‌سازد. چنین رویکردی جز در مخیله‌ی باندهای امنیتی- نظامی حاکم بر ایران که برای حفظ مناسبات حاکم، راهی جز دستیابی به سلاحی هسته‌ای و کشتار جمعی نمی‌‌جویند،‌به مغز کدامین فاشیست تاریخ گذشته است!

 

عباس منصوران

۲۳ مارس ۲۰۱۰

a.mansouran@gmail.com

 “یادداشت های روز”، ویژه سایت دیدگاه نوشته می شوند. در صورت تمایل به باز تکثیر متن، لطفا منبع را “یادداشت های روز سایت دیدگاه” قید کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

——————————————————————————–

[۱] وبلاگ عدالت (http://www.adlroom.org/vdcd.f0f2yt0jxa26y.html ) ‌تورم، آقازاده ها، مافیا، نزدیکان رئیس جمهور و …؛ متن منتشر نشده سخنان احمدی نژاد در جمع دانشجویان ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۷

[۲] – خبر گزاری مهر،‌ارگان حکومت اسلامی. دوم دی ۱۳۸۸ برابر با بیست و سوم دسامبر ۲۰۰۹.

[۳] “قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُواْ الْجِزْیَهَ عَن یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ” (توبه/۲۹ )

و کسانیکه از اهل کتابى(یهودیان و مسیحیان) که به الله و روز آخرت ایمان ندارند و حرام داشته ی الله و پیامبرش را حرام نمى‏گیرند و دین حق نمى‏ورزند، (با آنها ) بجنگید تا به دست خویش و با حقارت جزیه بپردازند.

[۴]شمال نیوز- اظهارات عجیب احمدی‌نژاد درباره زنان گیلانی، تاریخ و ساعت : ۱۱ اسفند ۱۳۸۵ – ۱۲:۰۳: محمود احمدی‌نژاد در جمع نخبگان استان گیلان بار دیگر اظهاراتی غیرمنتظره و بهت‌آور بر زبان آورد و گفت «برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصه‌های مختلف کشاورزی حضور داشته‌اند»! این اظهارات که ظاهراً ناظر به برخی لطیفه‌های سخیف افواهی بوده است و اصلاً در جایگاه عالی‌ترین مقام اجرایی ایران نیست با انتقاد شدید رمضان علی صادق‌زاده نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی مواجه شد. تا آن‌جا که صادق‌زاده به گلایه تاکید کرد «سایر مواضع ایشان نیز همین گونه است!»

 http://www.shomalnews.com/index.php?view&sid=2653

 

[۵]- محمد رامین جلاد رسانه‌های مردمی و یکی ا زاعضا باند ازعندی، سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ،‌احمدی نژاد است. برای معرفی خود مسئولیت های زیر را یدک می‌کشد: ۱ – دبیر کل جمعیت دفاع از اقلیت‌های مسلمان در غرب.
۲- پایه‌گذار هسته‌های فداییان ولایت
۳-دبیرکل بنیاد جهانی هلوکاست
۴-دبیرکل سازمان امت اسلامی
۵- مسوول اتحادیه‌ی راه اسلام در اروپا
۶- مدیر مسوول ماهنامه‌ی امامت که در سال ۱۳۷۸  در آلمان منتشر می‌شد.
۷- دبیر کمیته‌ی سیاسی ائتلاف رایحه‌ی خوش خدمت (پیش از ۲۴ آذر ۱۳۸۵)
۸- مشاور رییس سازمان صدا و سیما (در زمان لاریجانی این سمت را دریافت کرده و از پایه‌گذاران شبکه‌ی چهارم سیما)

۹- پایه‌گذار و احتمالا دبیر انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه صنعتی Clausthal-Zellerfeld منطقه‌ای در مرکز آلمان در ایالت ساکسونی سفلی.

۱۰- معوان مطبوعاتی وزارت ارشاد در دوره دهم.

 

[۶] –  پاسدار بهمن دری اخوی، که در دوم تیرماه ۱۳۸۹ با برکناری محسن پرویز در پست سلاخی مطبوعات نشانیده شد، مسوولیت‌هایی چون سردبیری مجله پیام انقلاب، رییس انتشارات کل سپاه، دستیاری اداره ویژه کتاب وزارت ارشاد، سردبیر هفته نامه سروش، معاونت فرهنگی و دستیاری انتشارات صدا وسیما، عضو شورای نشر سازمان فرهنگی – هنری شهرداری تهران و معاونت فرهنگی ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز نهاد ریاست جمهوری را عهده دار بوده است…

[۷]- قرآن، إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ (مائده/۳۳) سزاى کسانى که (با) الله و فرستاده اش محاربه می‌کنند و در زمین به فساد (کارهائی که از دید اسلام گناه است) مى‏کوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت‏ یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت।

[۸] همان منبع نخست.

[۹]  همان منبع نخست.

[۱۰] صحیفه‌نور، مؤسسه نشر آثار خمینی، جلد نوزدهم، ص ۱۳۸ اینترنتی.

[۱۱] سخنرانی خمینی به مناسبت هفته‌ی وحدت (میلاد محمد، پیامبر اسلام).

http://www.naftnews.net/view-8-[12]

[[[۱۳] دکتر مجید سلیمانی پور، مدیرعامل و عضو هیئت مدیره شرکت «توسعه اعتماد مبین»، خریدار و مالک بلوک مدیریتی سهام شرکت مخابرات ایران روز گذشته در گذشت- خبرنگار آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایسنا) صبح روز ۵شنبه ۱۹ آذرماه ۱۳۸۸. جسد وی در کنار همسرش در «اُزگل» یافته شد و مرگ آن دو را «گاز گرفتگی»‌اعلام کردند!  وی به باور سپاه از نوابغ اطلاعات وفن آوری در جهان بود و شبکه‌ارتباطاتی کامپیوتری سپاه را طراحی و برای مدتی مدیریت می‌کرد.

[[۱۴]] دنیای اقتصاد، چهارشنبه ۲۷ آبان ۱۳۸۸ http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=184044

[[۱۵]] محمدعلی جعفری با تأیید تنها نظامی نبودن سپاه، حضور سپاه در تمام عرصه های سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی را اعتراف کرد. وی با اشاره به گوشه‌ای از فعالیت‌های سپاه افزود: “در زمان امام و جنگ، سپاه هم کار اطلاعاتی می‌کرد و هم برای مهار تروریسم و جنگ‌های داخلی به عرصه امنیت داخلی در شرایط بحرانی وارد می‌شد، همچنین وارد کار سازندگی در مناطق محروم و روستاها می‌شد، حتی گاهی مسوولیت مدیریت برخی شهرها بویژه در مناطق مرزی و جنگی را به عهده می‌گرفت و مجله فرهنگی هم منتشر می‌کرد.”  وی با شادمانی از حذف رقبای اقتصادی و باندهای رقیب افزود: “هیچ نوع زیاده‌خواهی یا انحصارطلبی یا منفعت‌طلبی تشکیلاتی برای سپاه متصور و قابل قبول نیست، چون عرصه‌ای که بچه‌های ما فعالند، عرصه‌ای است که مزاحم یا رقیب زیادی ندارد.”

 

[۱۶] ا Egor Timurovich Gayda (19 March 1956 – 16 December 2009) ایگور گایدر، طراح شوک درمانی سرمایه‌داری و پدر لیبرالیسم اقتصادی در روسیه، نخست وزیر موقت دولت یلتیسن پس از گورباچف، در روسیه، نظارت دولتی بر قیمت‌ها  از سوی دولت را برداشت و با خصوصی‌سازی در دهه نود میلادی به قدرت‌یابی الیگارشی مافیایی یاری رسانید. روبل برابر به دلار را یک شبه به کاغذ پاره‌ای بی ارزش تبدیل کرد و میلیون‌ها نفر از لایه‌ها و طبقات فرودست را به فلاکت سیاه نشانید. وی پس از روی کار آمدن پوتین، به پیرامون رانده شد و سرانجام در سال ۱۳۸۵ در دوبلین به شیوه‌ی روسی، همان شیوه‌ای که حکومت اسلامی تا کنون عمل کرده است،با آرسنیک ‌مسموم شد و سرانجام در دسامبر ۲۰۰۹ قربانی همان سیستمی شد که خود طراحی کرده بود.