بازگشت به حجاب و آپارتاید جنسی عریان ٬ در حاشیه حمله رژیم به زنان و جوانان

دور دیگری از تعرض رژیم به جوانان بر سر جداسازی در دانشگاهها, مدارس و محیط کار و تهدید به مجازات “بد حجابها” یا “بی حجابها” آغاز گردیده است. نیروهای انتظامی گله وار در خیابانها سر راه زنان را سد کرده, دستگیر و زندان و یا وادار به جریمه های سنگین میکنند. در کنار آن دهها برنامه تلویزیونی سران رژیم در له و علیه هم بر سر شیوه های اذیت و آزار و به چنگ انداختن زنان و جوانان براه افتاده است. جنتی, این مهره منفور و بغایت زن ستیز را جلو انداخته و بدنبال آن هر چه آخوند, امام جمعه و استاد مرتجع عصر اسلام سیاسی را بسیج نموده اند تا از تلویزیون و منبر مساجد به تبلیغ عقب مانده ترین تفکرات عصر حجری بپردازند. با جوسازی علیه زنان و جوانان نه تنها گله های حزب الله و بسیج بلکه قشری از جامعه که همواره طعمه افکار فریبکارانه و پوسیده آنها بوده را تحریک و آماده حمله به زنان میکنند.

این بار اول نیست که رژیم چنین طرحهایی را در ضدیت با مردم و بویژه زنان در تقابل با خواستهای مدرن با زورو خشونت به مردم تحمیل میکند. به قدمت هر بار عقب بردن روسریها و کوتاه کردن مانتوها و یا هر نوع پیشروی و هر حرکت خلاف جریان جوانان رژیم بلافاصله به تکاپوی خنثی کردن و خفه کردن آن افتاده است. در مقابل, هر صدای آزادیخواهانه ای را با نام کمونیست٬ منافق٬ کافر٬ غرب زده و خودفروخته روانه زندانها و یا سربه نیست کرده اند. حجاب و آپارتاید جنسی یکی از ارکان هویتی اسلام سیاسی در ایران و حتی در خاورمیانه و جهان گردیده است. با تحمیل حجاب بر زنان به مدرنیسم غرب و آخرین دستاوردهای جنبش زنان به نام مبارزه با فساد وبیگانگه ستیزی حمله میکنند و صدها قانون زن ستیز را تصویب و آپارتاید عریان جنسی را در جامعه رواج میدارند. همین سه سال پیش بود که رژیم با همین طرح بنام مبارزه با بدحجابی دور دیگری از حمله به زنان را آغاز کرد. اما آنزمان به دلیل قوی بودن جنبش آزادی خواهی و برابری طلبی و امکان سازیهایی که جنبش زنان در جامعه براه اندخته بودند حمله رژیم کارساز نبود و بناچار برای دوره ای مجبور به عقب نشینی شد.

زنان در دو دهه اخیر بر سر مطالبات خود بسیار پیشتاز بوده اند. در فضا و کشمکش دو جناح در حاکم و بویژه بعد از پایان جنگ ایران و عراق رژیم با نیروی میلیونی زنانه ای روبرو گردید که علیرغم تلاششان برای بعقب راندن جامعه با ترویج خروارها چرندیات عقب مانده٬ خفقان٬ زندان و اسید پاشیدن بروی زنان٬ ولی بتاثیر از جوامع مدرن درحال ارتقا بود. رژیم در طول این دو دهه بارها خود را سرزنش نموده که چطور اسلام هر روزه جلو چشمان آنها از طریق همین جوانان زیر سوال میرود. این مشکل تا به امروز به قوت خود باقی است. اما جنبش سبز در این دوره به داد “ارزشهای اسلامی” رسید. این جنبش در عرصه زنان تلاش کرد که جوانان معترض و به جان آمده از فشار حجاب و آپارتاید جنسی را که گمان میکردند این جنبش میتواند آنها را به حداقلی از آزادی برساند٬ به رعایت حجاب وادارد: حجاب سبز! گل منگولی! و از نوع زهرا رهنورد. تلاش کردند که زنان بر سر خواستهای برحقشان کوتاه بیایند و به بازگشت به اسلام ناب محمدی که پیام آور برده گی زن بوده, روی بیاورند. جناح احمدی نژاد امروز بر بستر این عقب گرد از مبارزه علیه جدا سازی و حق آزادی پوشش در کنار جو خفقان٬ اعدامها٬ دستگیریها٬ رعب و وحشتی که به راه انداخته حمله خود را آغاز کرده است. 

جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی که در دو دهه اخیر مهر خود را بر جامعه در همه عرصه ها و بویژه بر جنبش زنان کوبیده برای هیچ کدام این دو جناح براحتی برانداختنی نیست. هر زمان دریچه ای برای نفس کشیدن آزادانه مردم باز شده این جنبش صدها تشکل٬ اعتراضات و حرکات جمعی و تکی جوانان و زنان براه افتاده است و صدها فعال و هم نظر به خود جلب کرده است. دستاوردهای جنبش زنان بویژه در این سالها به یقین بیشتر از هر قشر و گروه دیگریست. جنبش زنان در یک دهه اخیر با فعالیتهای درخشان و خستگی ناپذیر در دفاع از آزادی و برابری, لغو حجاب, لغو آپاراید جنسی, لغو سنگسار و اعدام, حقوق برابر و آزادی تشکل و بیان و دهها خواست دیگر دهها قدم خود را جلو آورده و تثبیت نموده است. این جنبش آزادیخواه و برابری طلب زنان اگر چه با حقه بازیهای جنبش سبز در یک سال و نیم گذشته دچار وقفه هایی گردیده و طی پنج سال زندان و تهدید رهبران وفعالین آن توسط دولت احمدی نژاد و شرکا دامنه فعالیتشان را محدود کرده, اما از بین نرفته است.

در دروه ای که جنبش سبز به سم پاشی علیه مبارزات رادیکال و مدرن ایستاده تا نوع دیگری از اسلام را به مردم تحمیل کند تنها راه نجات برای رسیدن به آزادی و برابری واقعی پیوستن و قوی کردن صف جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی ست. جنبش زنان برای رسیدن به خواستهای برابری طلبانه خود باید متحدین راستین خود را در میان جنبش کارگری و اقشار مدرن جامعه که برای یک زندگی انسانی تلاش میکنند بیابد. در هشت مارس امسال اتفاقا در گوشه ای از ایران مانند کردستان جنبش زنان به ضرورت اتحاد جنبش زنان با جنبش کارگری و دیگر اعتراضات مدرن و برابری طلبانه پای فشردند. تنها با اتحاد با این جنبشها و با بسیج نیروی میلیونی زنان و مردان تشنه به آزدی و برابری میتوان جلو تحمیل مجدد حجاب و آپارتاید جنسی و بازگشت به بربریت و وحشی گری سالهای سیاه بقدرت رسیدن جمهوری اسلامی را گرفت.