شکاف در دیوار امپراطورى سرمایه

کشور چین یک امپراطورى بلامنازع سرمایه در عصر معاصر است. چین٬ سرزمین کارکرد افسانه اى سرمایه و سرزمین جنون تولید است. چین سرزمین موعود سود آورى است. این کشورى است که اسارت طبقه کارگر در چنگال سرکوب سیستماتیک از بدیهیات شناخته شده سیاسى دنیاى امروز است. روز جمعه چهارم ماه ژوئن٬ ایجاد یک شکاف در دیوار این امپراطورى یک واقعیت مسلم بود.  اعتصاب دو هفته اى در کارخانه اتوموبیل سازى هوندا (Honda)در استان Guangdong یک رویداد مهم و پرشور براى طبقه کارگر نه فقط در چین بلکه در سراسر جهان بود. این اعتصاب پیروز شد.
اعتصاب کارگران کارخانه تولید قطعات جعبه دنده  اتوموبیل هوندا در شهر Foshan در جنوب شرقى کشور از هفدهم ماه مه٬ و با یک اعتصاب یک روزه در یک بخش تولیدى آغاز گردید. چهار روز بعدتر دو اعتصاب تازه٬ با اخراج دو رهبر کارگرى پاسخ گرفت. روز بعد تمامى ١٩٠٠ کارگر کارخانه  با خواست افزایش دستمزدها دست از کار کشیدند. و روز جمعه چهارم ماه ژوئن و بدنبال دو هفته اعتصاب اطلاعیه کوتاه چند خطى به خبرگزاریهاى دنیا مخابره شد: “ضعف دیالوگ میان کارگران و مدیران باعث سوء تفاهم و نارضایتى را موجب گشت که کشمکش با کارگران  را بدنبال داشت. شرکت هوندا از این واقعه درس گرفته و رابطه با کارگران را تقویت خواهد کرد تا اعتماد متقابل را بوجود آورد!” ساعتى قبل از صدور این  اطلاعیه٬ مدیران کارخانه پس از چند ساعت مذاکره مستقیم با نمایندگان کارگران اعتصابى به ٢۴ درصد اضافه دستمزد تن داده بودند.
عبارتهاى “ضعف دیالوگ”٬ “سوء تفاهم”٬ “نارضایتى”  مندرج در این اطلاعیه در واقع به یکى از سخیف ترین شرایط استثمار و رفتار با کارگران در دنیاى امروز اشاره دارد. شرایط کار کارخانه خود گویاست. شش روز کار در هفته٬ شامل ١٢ ساعت کار روزانه با دستمزدى معادل ٢٢٠ یورو در ماه ـ با احتساب اضافه کارى ـ اجر داده میشود. شرایط کار به یک پادگان شباهت دارد که کار و استثمار فشرده را به کارگران تحمیل کند. دستمزد دریافتى بجز خورد و خوراک٬ بهیچ وجه پاسخگوى اجاره خانه نیست. به همین دلیل کارگران در خوا بگاههاى تنگ و کوچک کارخانه شامل شش تخت خواب زندگى میکنند. تورم روز افزون٬ بخش هر چه بیشترى از این دستمزدها را هم به یغما میبرد٬ و امید یک آینده با تکیه به کار و دستمزدهاى دریافتى٬ سالهاى سال است که از هرگونه معناى عملى و عقلانى تهى شده است. چین٬ کشورى تا مغز استخوان سرمایه دارى است٬ در آن اعتراض و اعتصابات کارگرى جزو عادى ترین رویدادها بحساب میاید. اما بر خلاف اعتراضات و اعتصابات طغیانى کارگرى و عمدتا علیه دستمزدهاى معوقه٬ اعتصاب کارخانه هوندا٬ بازگوى واقعیت تازه تر و شورانگیزى  در میان طبقه کارگر چین بود. 
  از ده هشتاد و با آغاز موج سرمایه گزاریها٬ آزادى حق اعتصاب از قانون کار دولت چین حذف گردید. اعتصاب در چین غیر قانونى است و با حمله پلیس٬ محاکمه و زندان پاسخ میگیرد. علاوه بر پلیس٬ تنها اتحادیه قانونى در چین٬ ACFTU٬  یک اتحادیه تماما دولتى است که رسما منافع صاحبان کارخانه را با عملیات جاسوسى٬ اعتصاب شکنى و   خرابکارى علیه کارگران حفاظت میکند. کارگران کارخانه هوندا در همان روزهاى اول اعتصاب خود٬ دست اتحادیه ضد کارگرى کارخانه را پس زدند. در هر بخش کارخانه٬ مجمع عمومى کارگران تشکیل گردید. نمایندگان مستقیم بخشها در قدم بعدى تعداد بیست نفر را بعنوان کمیته اعتصاب و با اختیارات کامل براى مذاکره با مدیریت انتخاب نمودند. دو هفته اعتصاب عملا دوره اى بود که کارگران به دفاع از نمایندگان خود پرداختند٬ جلوى حمله اوباشان زردپوش اعزامى از طرف ACFTU را سد کردند٬ نمایندگان دستگیر شده را از زندان بیرون کشیدند و جلوى تهدیدها و توطئه ها ایستادگى بخرج دادند. روز چهارم ژوئن طاقت مدیریت کارخانه طاق شد.
در فاصله دو هفته اعتصاب٬ چهار کارخانه بزرگتر اتوموبیل سازى هوندا در مناطق صنعتى مجاور  فلج گشتند. کمبود قطعات یدکى ناشى از اعتصاب Fonshan چرخ تولید را  از کار انداخت. فقط کافى است بخاطر آورد که کارخانه مزبور سالانه ۶۵٠ هزار اتوموبیل به بازار فروش در چین عرضه میدارد. در پى ضربات سخت بر تولید و رقمهاى نجومى از زیانهاى مالى ناشى از اعتصاب٬ مدیران کارخانه مستقیما با نمایندگان انتخابى کارگران اعتصابى وارد مذاکره گشتند تا تولید را بحالت عادى بازگردانند. در دو منطقه صنعتى عظیم Guangdong  و Shanghai بیش از سیصد میلیون کارگر در مراکز تولیدى بسیار پیشرفته بکار مشغولند. کارخانه تولیدى هوندا با ١٩٠٠ کارگر  بیش از قطره اى در این دریا بنظر نمیرسد. اما قدرت عظیم طبقه کارگر در شبکه  بهم بافته تولید است که با هم طبقه اى هاى خود در آن شریک میشوند. اعتصاب کارخانه هوندا یکبار دیگر گواه این حکم تاریخى بود که  کارگر در تولید و در سلسله بهم بافته با هم طبقه اى هاى خود از چه قدرت شگرف و تعیین کننده اى برخوردار است.
اعتصاب کارخانه هوندا بیانگر یک تحول بزرگ در جامعه چین و مشخصا در طبقه کارگر این کشور است. کارگران اعتصابى همگى از کارگران جوانى هستند که برعکس نسل قبلى که از روستاها به مراکز تولیدى هجوم آورده بودند٬ دیگر تمایل و نیم نگاهى به بازگشت به روستاها را ندارند. این کارگران امید و آینده خود را به کار خود در کارخانه ها گره زده اند. از سوى دیگر از سیل صدها میلیونى از ارتش ذخیره کار خبرى نیست. اکنون پشته هاى انبوه کارخانه ها و مراکز فشرده تولیدى٬ میلیونها کارگر را بهم بافته است٬ کارگرانى که توقعات بیشترى را مطرح میسازند٬ به حقوق خود واقف میگردند٬ و اعتصاب پس از اعتصاب درس اتحاد و مبارزه میگیرند.
البته هنوز زود است که بتوان از روندهاى منسجم در طبقه کارگر چین صحبتى بمیان آورد. کشور چین کماکان مظهر توحش برده دارانه کارگران است. تقریبا همزمان با اعتصاب کارخانه هوندا٬ در کمپانى عظیم الکترونیک Faxconn با سیصد هزار کارگر شاغل٬ شانزده کارگر کارخانه در یک اقدام تراژیک در اعتراض به دستمزدهاى نازل و شرایط کار٬ دست جمعى دست به خود کشى زدند. دولت چین از ظرفیتهاى بسیار بالاى سرکوب برخوردار است و در رسالت خود در ایجاد محیط امن و ارزان براى سرمایه از هیچ چیز کوتاهى نخواهد کرد. همزمان با اعتصاب کارخانه هوندا٬ در روز اول ماه ژوئن سه هزار پلیس ضد شورش اعتصاب دو هفته اى پنج هزار کارگر کارخانه نساجى  Henan Cotton Mill  را مورد هجوم قرار دادند. بیست کارگر زن بجرم اخلال در تولید هنوز در زندان بسر میبرند. اما باید بخاطر داشت که اعتصاب  کارگران هوندا بیانگر پدیده اى به همین اندازه سرسخت و گسترده در دل جامعه چین است. هنوز جوهر قرارداد اعتصاب کارگران هوندا در  Fonshan خشک نشده بود که اعتصاب تازه ترى با شرکت ١٧٠٠ کارگر در کارخانه همین شرکت در منطقه Zhongshan آغاز گردید. بسرعت اعتراض اولیه کارگران علیه بدرفتارى نگهبان کارخانه نسبت به یک کارگر زن٬ جاى خود را به دو خواست اساسى داد: دستمزد کارگران باید به میزان ٢۴ درصد افزایش یابد و بعلاوه کارگران باید از حق ایجاد تشکل آژاد و مستقیم  برخوردار گردند. 
تحولات کارگرى در چین اقتصاد و سیاست و زندگى بخش مهمى از دنیاى ما را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد. در اثر تقسیم کار و نقشه عملکرد سرمایه بیست ساله اخیر٬ بخش عظیمى از تولید جهان و بخصوص تولیدات صنعتى و الکترونیک پیشرفته به چین منتقل شده است. دامنه و تنوع تولیدات کارگران چینى خیره کننده است. نفس انتقال خط تولید از طرفى و قیمت نازل تولیدات چینى در بازارهاى داخلى کشورهاى جهان از طرف دیگر٬ اشتغال و رفاهیات و نیازمندیهاى کارگران در سراسر دنیا را مستقیما به تب و تاب طبقه کارگر چین گره زده است. اعتصاب و آگاهى و تشکل طبقه کارگر چین سرچشمه امید براى تحولات تعیین کننده اى نه فقط براى خود کارگران چینى بلکه براى طبقه کارگر جهانى است. اعتصاب کارخانه هوندا با دقت در رسانه ها و محافل سرمایه و سهام تعقیب شد. روز پایان اعتصاب٬ بازار سهام با نزول سریع و قابل توجه ده درصدى٬  نگرانى و نارضایتى خود را بنمایش گذاشت. چگونگى تضمین  آینده تولید بعنوان یک مساله مهم روى میز مدیران کارخانه هوندا قرار گرفت. اما در این میان سوال مهمتر این بود چرا خبر اعتصاب هوندا  با بى اعتنایى و سردى تقریبا همه اتحادیه هاى کارگرى بزرگ  مواجه گردید؟ اینرا نه بحساب خواب زمستانى٬ بلکه باید اساسا بحساب نقش و کارکرد واقعى خود این اتحادیه ها نوشت.
گفتار رادیو پرتو
مصطفى رشیدى
١٢ ژوئن ٢٠١٠