مصاحبه ایسکرا با عبدل گلپریان در مورد آزادی زندانیان سیاسی و اعتصابات کارگری

ایسکرا: طبق اخبار رسیده رژیم جمهوری اسلامی متعاقب اعدام زندانیان سیاسی در چند هفته اخیر، بمنظور سرکوب و عقب راندن اعتراضات کارگری  تعدادی از فعالین کارگری را بازداشت کرده و آنها را به اتهام عضویت درتشکلهای کارگری مورد محاکمه قرار داده است. رژیم جمهوری اسلامی در شرایط سیاسی فعلی چه هدفی را دنبال میکند؟ آیا قادر خواهد شد که مبارزات کارگران و سایراقشار مردم را تضعیف نماید؟

 

عبدل گلپریان: حکومت جمهوری اسلامی در یکی دو ماه اخیر تلاش کرد تا با دستگیری و بازداشت فعالین کارگری، سالگرد انقلاب و حضور مردم در خیابانها را بخیال خود با ایجاد فضای رعب و وحشت و زدن اتهامات واهی تحت تاثیر قرار دهد. این دستگیریها تنها به فعالین کارگری هم خلاصه نشده  بلکه فعالین جنبشهای دیگر، جنبش دانشجویی و زنان، وکیل فعالین سیاسی اعدام شده  و دیگر وکلای زندانیان سیاسی را مورد فشار، بازداشت و اذیت و آزار قرار داده است. اما اینکه چرا فعالین کارگری را بازداشت و زندانی می کند امر تازه ای نیست . اما در این مقطع از سالگرد خیزش انقلابی مردم، چنین ضدیتی با فعالین کارگری ناشی از جنب و جوش و اعتراض و اعتصابات متعدد در مراکز مختلف کارگری است.  اعتصاب کارگران خط ۱ شرکت واحد در ۱۹ خرداد که می توانست هزاران کارگر شرکت واحد را در بر بگیرد لرزه بر پیکر پوسیده حکومت اسلامی انداخت و از سر ناچاری اعلام کرد که اصلاحیه ساعت کار که مورد اعتراض کارگران بود را پس بگیرد و به همان ریتم قبلی رضایت داد و عقب نشینی کرد. این یکی از نمونه های ترس و وحشت رژیم از گسترش اعتراض و اعتصابات کارگری در این شرایط است. وقتیکه کارگران توانستند این عقب نشینی را به دولت اسلامی سرمایه داران تحمیل کنند، به همین بسنده نکردند و خواستار آزادی ابراهیم مددی و منصور اسانلو از زندان شدند. خواست آزادی بی قید و شرط کارگران زندانی توسط کارگران اعتصابی از آنجا که طلایه دار خواست آزادی همه زندانیان سیاسی است، رژیم اسلامی را به دست و پا زدن انداخت. در جایی ناچار است عقب نشینی کند و در گوشه دیگری با انواع طرفندها به دستگیری و بازداشت فعالین کارگری می پردازد. اما قادر نخواهد بود مبارزات کارگران و دیگر بخشهای جامعه را تضعیف کند. کل جامعه بخصوص در یکسال گذشته حکومت اسلامی را دارد بالا می آورد و هر روز ما شاهد پیشرویهای هر چه بیشتری در سیر رو به گسترش مبارزات مردم و بویژه اعتراض و اعتصاب کارگران هستیم. آنچه که دارد تضعیف می شود حکومت اسلامی است که فقط با سرکوب، زندان، اعدام و بازداشت و دستگیری سرپا مانده است و تا همینجا دلش را به این خوش کرده است که هنوز سرنگون نشده است.

 

ایسکرا: یکی از عرصه ها مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی است، هم اکنون  مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران و جهان  نسبتا گسترش یافته است چگونه می توان این مبارزه را گسترش داد و در ابعاد اجتماعی به پیش برد؟  حول چه شعارهایی؟ حول چه خواستهایی؟

 

عبدل گلپریان: به نظرم بخشی از پاسخ به سئوال شما در خود سئوال نهفته است یعنی گسترش مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران و جهان که باید برای گسترش هر چه بیشتر آن تلاش خود را صد چندان کرد. مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی امروز دیگر به یک خواست عمومی تر در هر میدان و عرصه ای از نبرد مردم با جمهوری اسلامی تبدیل شده است. از مادران زندانیان سیاسی گرفته تا کارگران اعتصابی و اقشار دیگر جامعه. در خارج از ایران نیز حمایتهای زیادی اقلا در یک سال گذشته از مبارزات مردم ایران که یکی از خواستهای این مبارزه آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی است رو به افزایش است. در ابعاد اجتماعی با توجه به زنده بودن انقلاب و خواستهای مردم و اینکه حکومت اسلامی تحت فشار اعتراضات ناچار به عقب نشینی می شود، قادر به برآورده کردن پایه ای ترین خواست و مطالبات مردم  نیست چرا که با تحمیل هر تک خواستی توسط مردم، حرکت اعتراضی و انقلابی مردم گامهای بلندی بجلو برخواهد داشت که معنی اش نزدیک شدن و بصدا درآوردن سوت پایان عمر رژیم است.  در موارد زیادی و در اثر فشار اعتراضات ناچار به عقب نشینی شده است وبا روند گسترش یافته این مطالبات و دیگر خواستهای برحق مردم روبرو  است. خواست آزادی زندانیان سیاسی می تواند و باید در هر اعتراض، اعتصاب و مبارزه ای در میان بخشهای مختلف مردم انقلابی، سر لوحه خواستهای این مبارزه باشد. در طی انقلاب یکساله مردم برای بزیر کشیدن رژیم اسلامی، اساسی ترین خواستها و از جمله خواست آزادی زندانیان سیاسی توسط مردم و در قطعنامه های روز جهانی کارگر، هشت مارس و ۱۶ آذر به روشنترین وجهی بیان شده که به خواستی جا افتاده تبدیل شده است که همانطوری که اشاره کردم باید مدام بر آنها پای فشرد و بر بستر خواستهای دیگر نیز، باید قطعا خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی کماکان  خواست و شعار همیشگی  هر اعتراض و مبارزه ای باشد.

 

ایسکرا: جدا از مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی، باید در برابر تهاجمات به زندانیان سیاسی، ضرب و شتم آنان، مشکلات آنان در زندان  ( نمونه بارز آن بازداشتگاه کهریزک) باید ایستاد این مبارزه چه جایگاهی در کل مبارزه برای رهائی دارد؟

 

عبدل گلپریان: مبارزه برای بهبودی وضع زندانیان سیاسی، اعتراض به ضرب و شتم و مشکلات زندانیان از مبارزه برای سرنگونی کل نظام اسلامی جدا نیست. هر زره تحمیل عقب نشینی به این رژیم به معنای فشار و عقب راندنش تا لبه پرتگاه است. وقتیکه خانواده بازداشت شدگان کهریزک و کل جامعه  خواستار محاکمه عاملین و آمرین جنایات کهریزک می شوند معنایش این است که باید حاکمان اسلامی به محاکمه کشیده شوند. وقتیکه خامنه ای دستور بستن مرکز تجاوز و شکنجه گاه کهریزک  را صادر می کند، برای میلیونها مردم روشن است که سران حکومت و در راس آن خامنه ای و احمدی نژاد و دیگر سران حکومت در این جنایات نقش اول را داشته اند و اینها بانی و مسبب آن هستند و بر اثر مبارزه انقلابی و تعرضی مردم  بستوه آمده ناچار به عقب نشینی می شوند. اینجاست که در چنین مقاطعی باید حرکت اعتراضی را گسترده تر کرد. وقتی می بینیم که ضد انقلاب اسلامی در حال عقب نشینی است باید تا ته دره آنها را راند.

 

ایسکرا: از طرف کارگران  خبازیهای شهر سقز و حومه اطلاعیه ای صادر شده که در آن  اعلام شده که اگر تا تاریخ ٢۶ خرداد  به خواستهای آنها جواب داده نشود، اعتصاب خواهند کرد.دلیل این اعتصاب چیست و چگونه میتوان همبستگی و پشتیبانی سایر کارگران و مردم شهرهای دیگر را به آن جلب کرد؟

 

عبدل گلپریان: حکومت اسلامی تمام ابزارهای طبیعی مبارزه کارگران را از  آنان سلب کرده است. از هر تجمع و تشکل و  هر امکان اعتراضی  برحق کارگران جلوگیری می کند. دهها امکان مبارزه قانونی کارگران که در بسیاری از کشورهای جهان برسمیت شناخته شده است را با زندان، شکنجه و اذیت و آزار جواب می دهد. از طرف دیگر زندگی کارگران و خانواده هایشان را به گرو گرفته است، سرمایه داران و صاحبان صنایع و شرکتهای بزرگ و کوچک که توسط اعوان و انصار حکومت قبضه شده است، ماهها حقوق کارگران را پرداخت نمی کنند، یک زندگی سراسر فلاکتبار و ضد انسانی را به کل جامعه تحمیل کرده اند. بنابر این تنها امکان کارگران برای بدست آوردن حقوق و خواستهای خود توصل به اعتصاب و تشکلهای خود است که هر روز دارد گسترش پیدا می کند. بعد از اعتصاب ۲۳ اردیبهشت در شهرهای کردستان که در اعتراض به اعدام ۵ فعال سیاسی صورت گرفت تمام مراکز کار، کارگران کارگاهها، مدارس و بازاریان در این اعتصاب شرکت کردند و در واقع جایگاه قدرتمند اعتصاب را به نمایش گذاشتند. این اعتصاب درس و تجربه بسیار ارزنده ای برای حرکتهای بعدی و بخصوص اعتصاب کارگران در هر واحد تولیدی و از جمله خبازیها بوده است. برای ایجاد یک همبستگی و پشتبانی گسترده در میان کارگران و مردم شهرهای دیگر، فعالین کارگری نقش بسیار مهمی در ایجاد، جلب و جذب بخشهای دیگر کارگران به دست زدن به اعتصابات  قدرتمند کارگری را دارند. هر عرصه ای از مبارزه مردم بدون حضور و نقش فعالین این عرصه ها نمی تواند تاثیر چندانی بر جای بگذارد از این رو به نظر من فعالین عرصه های مختلف و بویژه فعالین کارگری در تامین پشتیبانی و بوجود آوردن همبستگی در میان بخشهای مختلف مردم برای اعتصاب و هر حرکت متشکل و متحدانه دیگری نقش کلیدی را دارند. شرایط و اوضاع سیاسی فعلی و بعد از گذشت یکسال از انقلاب مردم برای سرنگونی حکومت اسلامی تا همینجا درسها و تجارب با ارزشی را در تعمیق این انقلاب بدست داده است. هیچگاه شرایط اوضاع سیاسی جامعه به اندازه  این دوره برای پیشروی مهیا نبوده است. باید از این موقعِتها سود جست. علاوه بر این حزبی چون حزب کمونیست کارگری وجود دارد و تا کنون کوشیده است که برای به پیروزی رساندن این مبارزه و این انقلاب نقش و رسالت خود را بعنوان حزب رهبری کننده انقلاب مردم برای سرنگونی حکومت اسلامی و برقراری جامعه ای آزاد، برابر، سوسیالیستی و انسانی ایفا کند. برای تضمین موفقیت این مبارزه باید حول شعارها و پرچم این حزب که چیزی جز خواست و مطالبات اکثریت جامعه نیست گرد آمد و متشکل شد.