٢٢ خرداد ١٣٨٨ و خیزشی ساختار شکن

بحران و کشمکشهای درونی دولت که ریشه در کسب قدرت برای زنده نگه داشتن هر چه بیشتر رژیم ضد انسانی اسلامی داشت فرصتی مناسب برای نشان دادن خشم و تنفر سی ساله مردم ، بطور عمومی از این دستگاه سرکوبگر شد .خشمی که از بیکاری ،بی حقوقی ،فقر و آنچه که زندگی انسان را مختل و رو به نابودی میکشاند و از میمنت و سایه رژیم جمهوری اسلامی ایران وجود دارد ،سرچشمه گرفته و میگیرد ومیرود تا پایه های بنیادی رژیم اسلامی را در هم نوردد.
این خشم و انزجار بخاطر حفظ صندوقهای انتخاباتی رژیم و سازش با آن نیست بلکه محصول فریاد ، زندانیان سیاسی و خانوادههای اعدامیان و کارگران و زحمتکشانی است که جز قربانی شدن خود و هم نوع هایشان هیچ دستاوردی از این رژیم ندیده اند و نخواهند دید .بدیهی است که در جامعه قریب به هشتاد میلیونی ایران و با توجه به تبلیغات  رسانه های گوناگون بورژوازی در جلب سمپاتی جامعه برای حفظ  نظام طبقاتی و متعارف نشان دادن لیبرالیسم ، توهمی در دل جامعه  ایجاد میگردد که این توهم ، جنبش سبز یا جنبش اصلاح طلبان نام گرفت.  خیزش عمومی در روند رشد خود چهره واقعی اصلاح طلبان و مصلحت جویان رژیم اسلامی،سیاستها و گرایشات خود محوری را هرچه بیشتر نمایان ساخت و حضور یک جنبش اثباتی سلبی و رادیکال  را با یک جمعبندی از جنبشهای آزادیخواهی موجود در جامعه را به یک ضرورت مبدل ساخته است .حال چه باید کرد ؟با توجه به رشد روزافزون اعتراضات مردمی ،رژیم مستبد اسلامی هم برای حفظ استقلال خود از هیچ ترفندی رویگردان نبوده و بطرق گوناکون این خیزش را از سطح خیابانها به کوچه و خانه ها عقب رانده است .عدم رهبری رادیکال و عدم انسجام در جنبشهای عملا موجود در جامعه تا حد چشمگیری رژیم را در پیشبرد مقاصد شوم و ضد انسانیش یاری نموده است .اعدام،زندان،شکنجه و تجاوز ،امنیت ملی،حجاب و عفاف و غیره،همگی طرح هایی است که رژیم اسلامی ایران از آنان برای ایجاد رعب و وحشت از یک سو و از سوی دیگر در جهت سرکوب جنبشهای اجتماعی معترض استفاده کرده و میکند.مردم معترض ایران باید بدانند که با یک انسجام سراسری و یک صدا میتوانند این ترفندهای رژیم را در راستای تحقق مطالباتشان خنثی کرده و ابزار سرکوبی را که رژیم در دست دارد،به حداقل برسانند.اعتراض مردم کرد در همسویی با سایر مردم معترض ایران در ۲۳ اردیبهشت امسال برای خنثی نمودن سیاستهای سرکوبگر رژیم و اعتراض به آنان ، الگویی زنده برای مردم مبارز ایران خواهد بود.
جنبش انقلابی کردستان که از بدو وجود رژیم اسلامی پرچم سرخ رادیکال و سرنگونی طلبی را بر افراشت و در راستای حفظ اهتزازآن ازپرداخت هیچ گونه بهایی دوری نجسته ،اینبار با اعتصابی عمومی ، تنفر و اعتراض خود را در مقیاس سراسری نه تنها به رژیم نشان دادبلکه پیام و رهنمودی  را برای مردم ایران  با خود به همراه داشت و آن شیوه ای از مبارزه در جهت سرنگونی است .یعنی به این شیوه میتوان چرخدنده سرکوب و دوام رژیم را از کار انداخت.در یک اعتصاب عمومی تمام اقشار و آحاد جامعه بطور یکسان حضور دارند و این آن انسجامیست که شرط اولیه برای شکل گرفتن یک جنبش سرنگونی طلب میباشد.واز آنجاکه اعتصاب تنها اسلحه طبقه کارگر میباشد ،کماکان در جهت حفظ انسجام در اعتصاب عمومی این طبقه نیز همچون دیگر اقشار و آحاد ، حضور پیدا خواهد کرد و دستاوردهای آن نمایانگر قدرت طبقه کارگردر راستای سرنگونی رژیم اسلامی ایران و کسب قدرت سیاسی و تحقق مطالبات مردم ایران میگردد .
 
افشین . ر