در گرامیداشت منصور حکمت !

اگراشتباه نکنم من منصور حکمت را در سال ۶۱ خورشیدی قبل از تاسیس حزب کمونیست ایران در روستای سارده کویستان ( سرد کوهستان ) که مقر انتشارات آن وقت کومله در آنجا بود ملاقات کردم که هیچ وقت فراموش و از یاد نخواهم برد. یادم هست موقع نهار بود آن روز بحثی در مورد شعار آنوقت اتحادمبارزان کمونیست در گرفت شعار مرگ بر سرمایه ، مرگ بر امپریالسم بود . سئوال برای یکی از بچه ها که به ” ح ” تئوری مشهور بود مطرح بود که منصور حکمت چون همیشه توضیحات کافی و قانع کننده را داد . بعد از صرف نهار همه پراکنده و دنبال کار و وظایف تشکیلاتی شدیم بماند که ح تئوری  تئوریهایش دود شد.  این خاطره بود از اولین دیدارم با منصور حکمت اما نه من و هیچکس نمی تواند با یک نوشته و مقاله ای ، مصاحبه و میزگرد بتوان منصور حکمت را معرفی کند .بلکه دائم و روزمره متد حکمت را در برخورد به هر مقوله ، پدیده ،مسئله سیاسی و اجتماعی باید بکارگرفت تا متوجه قامت حکمت شد . منصور حکمت را باید در بر خورد به کار مزدی ، استثمار و نابرابری ،تا خرافه و مذهب ، ناسیونالسم و ملت ،فساد و اعتیاد و زن ستیزی و کودک آزاری وو…که سلاح تیز و برا و از همه مهم تر بدون سازش و ذره ای تخفیف است شناخت .منصور حکت نه تنها بعنوان بزرگترین مارکسیت قرن بعد از مارکس یک متفکر وسیاستمدارو رهبرمصمم و مدافع انسانیت و برابری بلکه او به معنای واقعی کلمه  یک انقلابی بر جسته هم بود. که می خواست همین امروز آرمانهای انسانی و برابری طلبانه اش متحقق شود . می خواست و بی قرار بود برای رهایی انسان همین امروز و در حال حاضر و معتقد بود که نسل آینده تاریخ و سرنوشت خود را میسازد و برای همین امروز و تغییر در زندگی میلیونها انسان فول تایم و خستگی ناپذیر تلاش کرد. هیچ  چیز این دنیای وارونه و نابرابرو مربوط  به حق انسان و جامعه از دید او پنهان نبود و نمی توانست زیر تیغ تیزو برنده حکمت قرار نگیرد. به همین خاطر یک تنه جواب تمام کله گنده ،  تئوریسینهاو سران اصلی و دولتمردان سرمایه داری را به جسورانه ترین و شفاف ترین شکل می داد و به همین خاطر تمام مدافعان ریز و درشت نظم نوین و موجود و حافظان نظام سرمایه داری در هر شکل و شمایلی از دست منصور حکمت خواب راحت نداشتند .چرا که بقول خودش می خواست این دنیای وارونه را از قاعده بر زمین گذارد که این جهت و تلاش در جا منفعت خیلی ها را بلا فاصله به خطر می انداخت . درخشش ، توان  و ظرفیت منصور حکمت تا حدی بود که نا خواسته و نا آگاهانه کل تشکیلات از بالا تا پائین هیچ کس در توان و کالیبر خود ظاهر نمی شد چرا که همه خیالشان راحت بود که منصور حکمت هست که هر ناتوانی و احیانا خرابکاری را راست و ریس کند . حکمت جوان و پر شور در اوج تعرض ارتجاع سرمایه داری اسلامی و در نهایت یاس و نا امیدی بعد از انقلاب ۵۷ ایران و حاکمیت سیاه سرمایه داری هار و وحشی اسلامی و در اوج قصاوت و جنایتی که حکومت اسلامی سرمایه در ایران راه انداخته بود منصور حکمت ۲۶ ساله بی قرار در سال ۶۲ خورشیدی حزب کمونیست ایران آن وقت و در سال ۹۲ میلای حزب کمونیست کارگری وقت و سرانجام حزب کمونیست کارگری عرق را تشکیل داد . و برای تشکیل آن احزاب و رهبری آنها تا مرز بی نهایت تلاش کرد .  نباید فراموش کنیم که کمونیزم حکمت به حق و بدرست کوچکترین شباهت و قرابتی به ” کمونیزم ” تا حال موجود نوع روسی ، چینی و چریکی و غیره نداشت و همه اینها نه مبنا بلکه خود همیشه مورد نقد منصور حکمت بود . اگر بخواهیم درک کنیم که حکمت یعنی چی ؟ یعنی دخالت برای تغییر ، یعنی منتظر فرصت نماندن و فرصت ها را خلق کردن و نه تفصیر و مدح واقعیت ، حکمت یعنی اعتراض و نا رضایتی دائم و تلاش هر لحظه به واقعیت نظم و نظام موجود و تلاش برای تغییر آن . حکمت یعنی لنینیسم بسیار آگاه و منسجم تر در قرن ۲۱ برای حکمت اساس سوسیالیسم انسان است. سوسیالیسم یعنی جنبش بازگرداندن اختیار به انسان است این است که رهایی انسان و جایگاه آن در کمونیسم به عنوان یک رکن مهم وارد کمونیسم منصور حکمت میشود . کمونیسم او چون مارکس متکی به موجودیت اجتماعی طبقه کارگر در جهان مدرن و اعتراض این طبقه به سیستم بردگی مزدی در نظام کاپیتالیستی است و در جا و بلا فاصله می افزاید که طبقه کارگر صنعتی نمی تواند خود را رها سازد مگر اینکه همراه خود کل جامعه را آزاد و رها سازد اینجاست که هر چی را از منصور حکمت می خوانیم ، می بینیم و می شنویم در تمام آنها رجوع به انسان و خوشبختی انسان موج می زند . و این نقطه درخشان چون خورشید ایده و افکار حکمت است . منصورحکمت  پایه و اساس سیستم فکری و راههای قطعی برای به سر انجام و پیروزی رساندن کمونیسم را درد قیق ترین شکل ارائه داده وبه تمام مسائل سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی جهان در هر سطح و ابعادی پرداخته و یک خطوط منسجم تئوریک و متدولوژیک حکمتیسم را تعریف کرده است در یک کلام کمونیسم مارکس را از زیر آوار و تمامی شائبه های غیر مارکسیستی ، شرقی ملی و مذهبی و ….. رها ساخته و به جرئت می توان گفت که در افزده هایش به مارکسیسم و مبانی کمونیسم رادیکال و انقلابی ، کارگری و پراتیکی را در دسترس گذاشته است از جمله یکی از بحثهای پایه ای و اساسی منصور حکمت بحث تفاوت های ماست . همچنانکه در شروع نوشته ام اشاره کردم منصور حکمت را نمی توان با یک نوشته و صدها نوشته توضیح داد بلکه برای درک و شناخت این انسان بزرگ و انقلابی باید درهر موردی به خودش مراجعه کرد . چرا که کمونیسم حکمت جوابی است برای رهایی از ده ها و صدها مصائب نظام سرمایه داری ، جوابی است به نجات آن هزاران و میلیونها کودکی که بخاطر نبود امکانات اولیه پزشکی و عدم یک آمپول جانشان را از دست می دهند . و بقول خودش کمونیسم کارگری و تلاش سال ها ، ماه ها و روزها و بیشمار ساعت جنگ و جدل سیاسی و هزاران صفحه ، بحث تئوریک سیاسی و دهها و صدها قرار و قطعنامه رادیکال برای نجات آن میلیون ها انسانیست که با هر دم و بازدم ما هزاران نفر می میرند و اینها هر کدام شمعی نیستند که خاموش می شوند عددی نیست که خط می خورد بلکه مرگ هر یک در درون بازماندگان حفره ی سیاهی را ایجاد می کند .قلب منصور برای جواب به این همه بی حقوقی و نابرابری در جسم و کالبد حکمتیست می طپد حکمت ابزاریست برای جنگ با این پدیده وارونه و ضد انسانی جامعه سرمایه داری . در خاتمه بد نیست انسان دوستی منصور حکمت را در مورد توابین را باز گو کنم در کنگره دوم حزب کمونیست ایران از منصور حکمت سئوال میکنند او در نهایت پر مسئولیتی و در عمیقا انسانیش چنین توضیح می دهد . که توابین انسانهای مبارزی بوده اند که فقط به خاطر زنده ماندن و ادامه بقا در قابل شکنجه های طاقت فرسای روحی و جسمی ناچار به تسلیم شدند . آنها علیرغم میل درونی خود و زیر فشار تصمیم به چنین کاری گرفته اند و حاضر شدند در میزگردهای ساختگی و شوهای تلویزیونی که ماموران و شکنجه گران جمهوری اسلامی برای به تسلیم کشاندن آنها و ایجاد رعب و وحشت در جامعه شرکت کنند و تحقیر وبی شخصیت کردن خود را قبول کنند . اما بقای انسان محترم است و این انسانها نباید تحقیر و مورد بی حرمتی قرار گیرند. آنها مقصر نیستند بلکه حکومت جنایتکار اسلامی بانی این وضع و آنها را به چنین سر نوشتی دچار کرده است . نکته آخر حدود ۱۱ سال پیش با یک شخصیت به معنای واقعی ناسیونالیست بحث می کردم و یکی ازسر سخت ترین مخالفان منصور حکمت و کمونیزم  بود می گفت با اینکه صد در صد مخالف حکمت هستم اما عمیقا باور و اعتقاد دارم هر کسی اگر سر سوزن به کمونیسم باور داشته باشد بایدبا منصور باشد . اما چه بحثی روی من زیاد تاثر داشته بدون اغراق تمام لحظات زندگی سیاسی منصور حکمت روی من اثر گذاشته با همه ی اینها اگر بخواهم انتخاب کنم بحث حقوق کودک است .  
 

            زنده باد منصور حکمت              

            ابوبکر شریف زاده ۲۵ مای ۲۰۱۰ گوتنبرگ