در حصار طرد

بیش از ۳۰ سال از حیات ننگین جمهوری اسلامی می گذرد. اسلام سیاسی – اسلام در قدرت- در دوران معاصر اولین بار در ایران به قدرت رسید. یکی از هدفهای اصلی اسلام در حاکمیت بعد از انقلاب آزادی خواهانه مردم ایران در سال ۵۷ ، صدور انقلاب اسلامی به بیرون از مرزهای جغرافیایی ایران بوده است. این سیاست با هدف های مختلف اما به دو منظور اصلی پیش برده شده است :
 سرکوب مبارزات وخواسته های جنبش داخلی از طریق عدم پاسخگویی به نیازها و مطالبات اصلی مردم. تحت عناوین مبارزه با امپریالیسم و استکبار جهانی از راه دامن زدن به تشنجات منطقه ای ودرگیرهای محلی.  جمهوری اسلامی از بدو پیدایش خود  یا در حال تجهیز و تدارک جنگ بوده است – تدارک  تبلیغاتی و روانی- و یا خود جنگ را دامن زده  وپیش برده است. جنگ ایران و عراق به همین منظور تدارک و شروع شد.
و دوم اخلال در مناسبات و روابط منطقه ای و بین المللی از طریق  کمک به شکل دادن جریانات و جنبش های ارتجاعی اسلامی ونیز گسترش تروریسم اسلامی و مرعوب کردن دول خارجی از طریق گسیل  و روانه کردن  نیرو وتجهیزات به نیروهای ارتجاعی و تروریستی و بدین طریق استفاده از فشارو ارعاب برای رسیدن به اهداف خود.
جمهوری اسلامی در اوایل و با اتخاذ این سیاست توفیق هایی هم بدست آورد. جنگ ۸ ساله ایران و عراق یک ویرانی کامل انسانی و اجتماعی را برای مردم ایران در پی داشت. اما برای حاکمیت ارتجاع اسلامی  و به گفته خمینی “یک برکت الهی ” بود.  درست و در همان سالها توانست تحت همین عنوان سرکوب وسیع و فقر بی انتهایی را بر مردم ما تحمیل کند.
در عرصه منطقه ای و بین المللی نیز همین توفیقات را در دهسال اول کسب نمود. تشکیل و کمک به شکل دهی و سازمان دهی جریانات ارتجاعی و تروریستی در منطقه و در سطح بین المللی نظیر حزب الدعوه و مجلس اعلای اسلامی در عراق، حزب اله در لبنان و حماس در فلسطین و همچنین کمک به جریانات ارتجاعی در افغانستان و پاکستان و همچنین گسترش تروریسم اسلامی در سطح بین امللی از اقدامات سالهای اولیه حاکمیت ارتجاعی در ایران است.
اما دیری نپایید  که  با نوشیدن جام زهر از جانب خمینی و اعلام شکست در جنگ با عراق، دوره جدیدی در حاکمیت جمهوری اسلامی شروع میشود. آوار خرابی ها و ویرانی های جنگ ۸ ساله بیش از پیش مردم  به ستوه آمده را در چنگال خود اسیر می کند. بتدریج مبارزات مردم بشکل علنی تر و آشکار تری بروز می کند. روی کار آمدن هاشمی رفسنجانی – سردار سازندگی – هم کمکی به اقتصاد ویران و بحران زده ایران نمی کند. در عوض مبارزات مردم بویژه در شهرهای بزرگ گسترش بیشتری می یابد. اعتصاب بزرگ کارگران پالایشگاه های ایران، اعتصابات کارگران آجرپزی های کردستان و آذربایجان، اعتصابات و کشتار کارگران خاتون آباد و جشن ها و مراسم های اول ماه مه بویژه در شهرهای کردستان از برجسته ترین فعالیت های مبارزاتی مردم در آن سالهاست.
رژیم در بحران عمیقی بسر می برد. کینه و نفرت مردم از دم ودستگاه دولتی بیشتر و بیشتر می شود. جنبش موسوم به دوم خرداد از درون بدنه اصلی دستگاه حاکمیت و برای نجات کل آن سر بر می آورد. خاتمی به عنوان رهبر اصلاح طلبان دولتی ۸ سال درراس حاکمیت ارتجاع اسلامی قرار می گیرد. فعالیت ها و مبارزات گسترده کارگری و دانشجویی اوج جدیدی به خود می گیرد. روزانه اعتصابات واعتراضات گسترده و مختلفی در سطح کشور بر گزار می شود.جنبش دانشجویی بیش ازگذشته در صفوف اول مبارزات قرار می گیرد. ۱۸ تیر اوج مبارزات دانشجویی این سالهاست. بعلاوه شورش های شهری در گله به گله مناطق مختلف و به بهانه های متفاوت از جانب عموم مردم شکل می گیرد. تشکل ها و NGO های مختلف و متنوعی از جانب اقشار مختلف مردم در دفاع از حقوق و مطالبات خود و برای آزادی های مختلف اجتماعی و از جمله دفاع از کودکان ، زنان و غیره تشکیل می شود.
اما حاکمیت اسلامی به رهبری اصلاح طلبان دولتی و در راس آنها جنبش دوم خرداد وشخص خاتمی کماکان به سرکوب و اعدام ادامه میدهند. قتلهای زنجیره ای و کشتارهای وسیع دیگری در این دوران انجام می شود. رژیم بیش از هر وقت دیگری در حصار بیزاری و انزجار عمومی قرار دارد. با روی کار آمدن احمدی نژاد و اقدامات سبعانه تر و وحشیانه تر ارتجاع اسلامی علیه مردم این محاصره تنگ تر و تنگ تر می شود.
در ماههای اخیر و بویژه با گسترش اعتراضات و مبارزات عمومی مردم در ابعاد ملیونی و سراسری جنبش انقلابی به فازنوینی قدم گذارده است. پشتیبانی و حمایت از مبارزات دلاورانه و انقلابی مردم ایران چه در سطح داخلی و چه در پهنه بین امللی در این ۳۰  سال اخیر بی سابقه بوده است. مردم با شور انقلابی در اعتراضات و مبارزات همگانی شرکت می کنند.از جانب دیگر رژیم با شقاوت و بیرحمی بیشتر و بی سابقه تری در مقابل جنبش مردم قرار می گیرد.
کینه و بی زاری مردم از این اقدامات وحشیانه و غیر انسانی بی نهایت افزایش یافته است . بخصوص در روزهای اخیر که جمهوری اسلامی  با اعدام ۵ تن از مبارزین و انقلابیون جوان در ۹ ماه مه در تهران این نفرت و انزجاررا به مرزهای انتهایی خود رسانده است.
اعتصاب بزرگ و موفق مردم در شهرهای کردستان  که بخاطر اعدام جنایتکارانه  فرزاد کمانگر و ۴  تن دیگر از انقلابیون و در دفاع از خواستهای مردم ایران برای آزادی و رهایی از چنگال رژیم دد منش جمهوری اسلامی، صورت گرفت بیش از هر موقع دیگری مورد حمایت و پشتیبانی داخلی و بین المللی قرار گرفت. پیش تر برگزاری  کم نظیر اول ماه مه در ایران و نیز حمایت های  داخلی و بین المللی از اعتصاب کردستان و نیز همزمانی تعرض و حمله به سفارت خانه ها و کنسولگری های ایران در خارج کشور این موج جدید طرد و منزوی کردن اسلام سیاسی و بویژه جمهوری اسلامی را صد چندان کرده است.
اما این نفرت و انزجار نسبت به جمهوری اسلامی محدود به مردم ایران و چارچوب جغرافیایی ایران نمانده است. رژیم در محاصره کامل طرد و بیزاری داخلی و بین امللی است.
حمایت بی سابقه و شکوهمند مردم افغانستان از مبارزات مردم ایران و بخاطر جنایت های جمهوری اسلامی علیه شهروندان ایرانی افغانستانی تبار و هم چنین جنایت های این جانیان علیه فرزندان انقلابی مردم در روزهای اخیر، فقط بخش کوچکی از این دنیای تنفر و انزجار را به نمایش می گذارد. تظاهرات و حمله به سفارت خانه و کنسولگری ایران در شهرهای هرات، جلال آباد و کابل که در چند نوبت و به ابتکار حزب سکولاریست افغانستان انجام گرفت اوج همبستگی مردم افغانستان را با مبارزات جاری مردم ایران و در عین حال اوج بیزاری و انزجار آنها را علیه اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی نشان میدهد.
در این  روزهای اخیر همین مبارزات و حمایت ها را از جانب مردم شهرهای مرزی ترکیه و همچنین در شهرهای کردستان عراق از جانب مردم عراق داشته ایم. در کنار اینهمه حمایت، دلگرمی و همسرنوشتی انسانی، اگر تظاهرات مردم لبنان برای یک نظام سکولار را، و اگر اعتراضات مردم باکو را بعد از سخنان یک آخوند در نماز جمعه، و اگر حملات و تسخیر سفارت خانه ها و کنسولگری های ایران را در شهرهای مختلف در دنیا  و نیز محدودیت های بیشتر و بیشتر را برای جنبش ها و جریانات ارتجاعی اسلامی در سویس، بلژیک و فرانسه و غیره بحساب بیاوریم، آنگاه پی خواهیم برد که جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی در چه دریایی از نفرت و انزجار مردم آزاده جهان قرار دارد.
بی شک دور نیست آنزمان که اوج این طرد وبیزاری کاخ این ارتجاع از گور بر خاسته را ویران و نابود کند. به امید آنروز که نزیک است. تا دنیایی دیگر وزیباتر بر این ویرانه ها بنا شود.
هوشیار سروش ۲۷مه ۲۰۱۰
Hoshiar60@gmail.com