نظرات یک فاشیست

امروز برحسب اتفاق با یک خانم فاشیست برخورد کردم و بیست دقیقه ای گوشهایم را به سخنانش سپردم.می گویم فاشیست تعجب نکنید.طی مونولوگ! بیست دقیقه ای ایشان چند دفعه خود را فاشیست خواند و سرسختانه از ایده های سیاسی اش به عنوان یک فاشیست میلیتانت دفاع می کرد. در اینجا رئوس خط فکری ایشان را می نویسم:

.۱٫طرفدار سرسخت هیتلر بود و احمدی نژاد را هم شدیداً دوست می داشت
۲٫یکی از دلایل حمایتش از احمدی نژاد، در اختیار داشتن بمب هسته ای بود که به نظر ایشان می توان آن را در اتاقهای کشتار به جای مونوکسید کربن به کار برد!
۳٫می گفت به خدا اعتقاد ندارد اما مسیحی است و از مسلمانان نفرت عمیق دارد!البته از نظر او من کمونیست چند آتشه هم به حکم اینکه از خاورمیانه آمده ام شامل محبت دینی اش! می شوم.
۴٫از کمونیستها منتفر بود و وقتی هم فهمید من از یک مؤسسه حمایت از پناهندگان سیاسی که بزعم او در دست کمونیستهاست حمایت می شوم بر نفرتش افزوده شد!
۵٫از آشغال متنفر بود و پاکیزگی را دوست می داشت.البته منظور از اشغال افراد مهاجر و منظورش از پاکیزگی اخراج یا سر به نیست کردن مهاجران بود!
۶٫عاشق وطن اش بود و چندین بار تکرار کرد” لا میا کازا ” یعنی خانه من. برای اینکه رفع شبهه هم بنماید می گفت حتی اگر مهاجران در خیابان و روی زمین بخوابند ” لا میا ترا ” یعنی روی خاک من خوابیده اند!

به حرفهای من گوش نمی داد و تا جایی که می توانست با نشان دادن آرواره هایش! نفرت عمیق خود را نشان داد..۷

ممکن است تصور کنید که این یک داستان است و یا آن خانم که خیلی ” محترم” ” باهوش ” و ” شیک ” بود، مشاعرش را از دست داده است! اما اشتباه نکنید.او آگاهانه و در کمال صحت عقل دیدگاه سیاسی اش را بیان می کرد . او یکی از اعضای حزب لیگا نورد در ایتالیا بود که در انتخابات ماه مارس موفقیت چشمگیری را بدست آورد.

به این صحنه که فکر می کنم،می فهمم که دنیا بیش از هر زمانی به کمونیسم نیاز دارد.