زردها٬ سرخها٬ تایلند به کدام سو میرود!؟

طی هفته های اخیر بانکوک پایتخت ده میلیونی تایلند شاهد تظاهراتهای میلیونی و پس از آن سنگریندی های خیابانی و جنگ داخلی بود. دولت تایلند ادعا میکند موج اعتراض وتـظاهراتهای خیابانی و جنگ و گریز درمقابل تهاجم نیروهای نظامی در مراکز اصلی شهر بانکوک٬ فروکش کرده است. مناطق کلیدی مانند پی‌نی‌پارک٬ بزرگترین مراکز خرید شهر بانکوک و ساختمان تلویزیون کانال سه تایلند و دفتر مرکزی Thaicom مجددا به تصرف نیروهای ارتش و گارد ضد شورش درآمده است. طی درگیری های اخیر دست‌کم پنجاه نفر کشته و نزدیک به هزار نفر مجروح شده‌اند. کشتاری که از کودتای ۱۹۹۲ به این سو در تایلند بی‎‎‎سابقه بوده است. دولت شبه نظامی تایلند٬ با اعلام وضعیت اضطراری و برقراری حکومت نظامی در بیست استان کشور و بازداشت گسترده مخالفان و تعطیلی و فیلتر کردن بیش از سی سایت اینترنتی که محلی برای نشر اخبار روزانه اعتراضات بود٬ موقتا اوضاع را در کنترل خود دارد.

 گسترش تنش های عمیق سیاسی و اعتراضات وسیع اجتماعی مردم تایلند علیه وضع موجود طی پنج ساله اخیر ابعاد متنوع و پیچیده تری بخود گرفته است٬ با پیشروی رادیکالیسم اعتراضی٬ صف بندیهای سیاسی شفافتر و مطالبات صریح مردم محروم با وضوح بیشتری نمایان میشود. دولت مخالفینش را تروریست می نامد و مخالفان٬ دولت را نه تنها فاقد مشروعیت سیاسی و حاصل کودتا و زد و بند اشرافیت فاسد و میلیتاریسم حاکم که نیرویی وحشی و سرکوبگر درمقابل خواستهای بحق خود می بینند. ماشین عظیم تبلیغاتی و دستگاه دروغ پراکنی غرب برای مهار وضع موجود و نجات نظام سرمایه داری تایلند در همراهی با دستگاه حکومتی٬ وظیفه رتوش اخبار و وارونه کردن حقایق مبارزاتی مردم تایلند و ساختن تصویری مخدوش از مبارزه ای جدی٬ گسترده و سراسری را عهده دار شده است. مشخصا سرمایه داری غرب نگران وضعیت نابسامان سیاسی تایلند است. منافع جدی هزاران شرکت تجاری و صنعتی با سرمایه گذاریهای وسیع که اساسا سوار بر گرده نیروی کار فوق ارزان در تایلند است٬ حکومتی مطیع و همسو با سیاستهای سرمایه داری غرب که تعادل خودرا از دست داده است و تردید در کارایی ماشین سرکوبی که فضای امن برای گردش سرمایه را تامین کند٬ از دغذغه های جدی غرب در رابطه با وضعیت بحرانی تایلند است.

بنا به گزارش موسسات مالی اروپایی علیرغم اوضاع کنونی٬ بازار گردش سرمایه در تایلند حتی در دل بحران اقتصادی اخیر از نرخ رشد و سود قابل توجهی برخوردار است. بنابه گزارش بانک جهانی٬ علیرغم وضعیت بحرانی کنونی و ضرر و زیان اقتصادی ‪سیصد ‬میلیون دلاری و به خطر افتادن برابری ارزی “بات” واحد پول تایلند٬ سود سرمایه سه درصد افزایش داشته است.

 تایلند پیش از آنکه بهشت صنعت توریستم باشد٬ به برکت نیروی کار فوق ارزان٬ بهشت برینی برای سرمایه گذاری داخلی و سرمایه های غربی و بازار عظیمی برای صادرات کالاست. دستمزد ماهیانه یک کارگر متخصص چیزی حدود هشت تا ده یورو است!

شرکتهای تجاری و تولیدی عظیم ژاپنی بیشترین سهم سرمایه‌گذارای در تایلند را بخود اختصاص داده اند و بهمراه دهها شرکت عمده غربی، نگران کاهش سود موسسات خود هستند. شرکت‌های کلانی مانند هوندا موتورز٬ جنرال موتورز، فورد موتورز و شورون٬ بیمناک از ناامنی سیاسی بفکر انتقال سرمایه‌های خود به خارج از تایلند هستند. عدم امنیت و تامین سود سرمایه های کلان٬ تاکنون تعطیلی ۶۳‬هزار شغل را بدنبال داشته است. صنعت توریسم٬ سهمی حدود شش درصد از تولید ناخالص داخلی تایلند را بخود اختصاص داده است٬ قریب به دو میلیون نفر در این رشته بکار اشتغال دارند. رشته سود دهی که اکنون با کاهش سیصد میلیون دلاری روبر است. نرخ اشغال هتلها همچنان رو به کاهش است. بحران سیاسی موجود دو درصد از رشد اقتصادی پیش بینی شده را که حدود ‪ پنج درصد بوده است کاهش داده است.

 تایلند دستخوش یک تحول سیاسی و اجتماعی جدی است. نه “زردهای” منتصب به حکومت کنونی و نه هواداران تاکسین و رانده شدگان از اریکه قدرت که خود را سرخ مینامند٬ ونه صورتی پوشانی که خود را آلترناتیو زرد و سرخ مینامند و برای نجات سرمایه داری و نظم موجود به میدان آورده شده اند٬ سر سوزنی این مبارزه عظیم را نمایندگی نمی کنند. “تاکسین” برای میلیونها مردم محروم و فقر زده کشور٬ کارفرما و سرمایه دار میلیاردری است که بهنگام فرار از کشور٬ تنها پولهای نقدش را چندین هواپیمای بویینگ بارگیری کردند و به مقصدی در اروپا منتقل نمودند. او اینک ساکن کشور مونتنگروست و با سرمایه گذاری عظیمی که دراین کشور کرده است در امنیت کامل بسر میبرد. وی در کمین بازگشت به منصب از دست رفته اش و جلب توجه سرمایه داری غرب به راه حل هایش برای تخفیف بحران کنونی تایلند٬ تلاش میکند.

جنگ قدرت و اختلافات اقتصادی بر سر تصرف بخشهایی از بازار سوداگری تایلند و نیز روش اداره کشور برای تامین منافع سرمایه موضوع اصلی مشاجره و تنش در سطح بالای حاکمیت است. تنش درتمام سطوح سیاسی و نظامی دیده میشود٬ اصلاحات اجتماعی نازل در دوران صدارات تاکسین٬ اساسا برای مرحم گذاشتم بر زخمی بود که امروز سرباز کرده است.  اصلاحات سطحی و بسیار نازلی که خشم اشرافیت حاکم را بجوش آورد و با انحلال حزب او و به زیر سوال بردن صحت انتخابات در سال ۲۰۰۶ او را از دایره قدرت کنار زدند! انتخاباتی که در موقع خودش با تحریم وبی اعتنایی وسیع مردم روبرو شده بود. وی مغضوب حکومتی است که خود از استوانه های اصلی اش بوده است.

آنچه امروز صحنه سیاسی تایلند را چنین پر تنش کرده است و کشور را در آستانه تحولات بنیادی قرار داده است٬ اعتراض جدی به وضعیت فلاکت بار اقتصادی مردم بر بستر ادامه بحران اقتصادی سرمایه داری جهانی است که کشورهای جنوب شرقی آسیا از جمله تایلند را به لرزه در آورده است.

شکاف در دستگاه هیئت حاکمه تایلند تحت همین شرایط عمیقتر میشود٬ اعتراضات وسیع مردمی اختلافات درون حکومتی را آشکارتر از پیش علنی می کند. ژنرالها به مخالفت با هم برخاسته اند. برای کسب مشروعیت مردمی به جمیعت معترض می پیوندند٬ جنگ داخلی چهره خود را بیشتر علنی میکند٬ نه فقط در بانکوک که در بسیاری از شهرهای بزرگ تایلند٬ وضع به همین منوال است.

سرمایه داری غرب برای حل این بحران با آلترناتیو سازی و مقابله با مطالبات رادیکال مردم که خواهان تحولات بنیادی و دگرگونیهای گسترده سیاسی و اجتماعی هستند٬ حاضر به هموار کردن بازگشت تاکسین و کج کردن مسیر تند اعتراضات مردم شد. مسیر مذاکره با مخالفین خودی و مشخصا حزب منحل شده تاکسین و هوادارانش که نوعا جایگاهی در دستگاه حکومتی دارند باز شد. مقابله با مردمی که در صدر خواسته هایشان بهبود شرایط زندگی و برخورداری از امنیت و رفاه نقش بسته است و برخواست انحلال دربار و خاتمه دادن به خاندان پادشاهی “بومیپول آدولادج”پای میفشرند٬ نه فقط برای دستگاه حکومتی تایلند که برای کل کشورهای منطقه و شرکای غربی شان چالشی حیاتی است. اوجگیری مطالبات مردم٬ بیهوده بودن نمایش مذاکرات و جابجایی قدرت دولتی تحت عنوان انتخابات مجدد و تعطیلی پارلمان که اساسا یک دستگاه تشریفاتی است را هم بخوبی نشان داد. خطرناک بودن چنین بازی سیاسی وقتی مردم برای در هم شکستن بساط این حکومت خیز برداشته اند مسلم بود.

تصویر سطحی رسانه ها از زردها و سرخ ها و مطالبات رتوش شده و مخدوشی که به خورد جهانیان میدهند اساسا مخفی کردن موج اعتراض وسیع٬ ریشه دار و رادیکالیسم قدرتمندی است که دارد وجود خود را علنی تر از هر وقت نمایان می کند. ریشه های این اعتراض ازاعماق جامعه تایلند میجوشد. از کارگاههای و بنادر٬ از مزارع و بردگی مزدی و نفرت از توحشی که بازار سرمایه داری تایلند به آن شهره است. بیکاری٬ فلاکت و افلاس عمومی در دل یک کسب و کار پررونق٬ اکثریت عظیم مردم را بکام خود کشیده است. در تصویر سازی های مدیای بورژوایی٬ “وجاجیوا” نخست وزیر کنونی و تاکسین نخست وزیر میلیاردر مخلوع٬ ظاهرا رهبری دو قطب این منازعات جدی اجتماعی اند که یکی دیگری را از حکومتی قانونی خلع کرده و هواداران آنها در این جنگ قدرت به جان هم افتاده اند. در این سناریوی مهندسی شده٬ سرخ ها هوادارن “تاکسین شیناواترا” هستند و خیابانها را به تصرف در می آورند تا با اعتراض مکرر خود  نخست وزیر تبعیدی را بقدرت باز گردانند!

حقیقت مبارزه مردم تایلند دقیقا درتقابل با این مهندسی افکار رسانه های قلم بمزد است! تقابل اصلی٬ ستیز مردم با طبقه حاکمه و اشرافیت فاسد دولتی و استبداد عریان سرمایه داری حاکم است.

طی پنج سال اخیر مردم معترض تایلند با استفاده از شکافهای حکومتی٬ مفری برای حضور علنی و مستقل خود یافته اند. مبارزه ای که هر روز گسترده تر و همه جانبه تر میشود٬ میلیونها مردم فقیر و کارگران نیمه گرسنه را به خیابانها می کشاند و برای یک زندگی بهتر به اعتراضی سراسری وصل میکند. اعتراضات از بانکوک به بیش از بیست استان دیگر وسعت یافته است.

فساد دربار سلطنتی و اشرافیت قرون وسطایی٬ نظام پوسیده آریستوکراسی پادشاهی و سلطه نظامیان مستبد٬ تبعیض و رشوه خواری٬ فقر و فلاکت گسترده٬ مردم را به ستوه آورده است!

وابستگان به دربار سلطنتی اکثر پستهای کلیدی دولتی و نظامی را دراختیار دارند. یکی از مهمترین خواسته های صریح معترضین دقیقا انقراض دستگاه مفتخور درباری و خاتمه رژیم پادشاهی است که عملا توسط دستگاه امنیتی٬ ارتش ونیروهای لباس شخصی و شبه دولتی موسوم به زردها سرپا نگهداشته شده است. ژنرالهای ارتش برای نشان دادن وفاداری خود به دستگاه سلطنت و حفظ این لاشه متعفن٬ اعلام کرده اند که هرگونه مخالفت علیه شاه و دربار٬ جرم جنایی است و مجازات مرگ در پی خواهد داشت.

“بومیپول آدولادج” پادشاه بیمار و هشتاد و دو ساله رو بمرگ٬ سمبل تحیمل حکومتهای نظامی فاسد بر مردم تایلند است و خاندان وی در پی سلسله کودتاهای متوالی با پشتیبانی لجستیک غرب و تضمین حفظ توازن منافع غرب در منطقه آسیای جنوب شرقی بر اریکه قدرت تکیه داده اند.

حزب (UDD) و طرفداران تاکسین٬ در بطن این اوضاع متحول هیچ چاره ای جز پناه گرفتن در کنار این موج خروشان اعتراضی ندارند. ناچارا باید خود را همراه سرخها نشان دهند و رسانه های تبلیغی غرب از همین حیله استفاده میکنند و مبارزه سراسری و عظیم مردم را به هواداران تاکسین نسبت میدهند.

خروش کارگران در اول ماه مه در تایلند و مفاد قطعنامه آنها مبنی بر ارتقاء امنیت شغلی، توقف روند خصوصی سازی، افزایش فوری دستمزدها و گسترش پوشش بیمه و خدمات اجتماعی و دهها خواست رفاهی دیگر از جمله خواستهای فوری کارگری در اول ماه مه بوده است که به روشنی حضور رادیکالسم نوینی در مبارزات جاری را نوید میدهد.

آنچه که بیش از هر چیز دراین میانه غایب است٬ حزبی است که بتواند اعتراضات وسیع کارگری و مطالبات فوری میلیونی مردم محروم و تحت ستم تایلند را رهبری و نمایندگی کند. مبارزات مردم تایلند در مسیر خود باید چنین حزبی که جز یک حزب کمونیستی نمیتواند باشد را ایجاد کند تا بتواند آلترناتیو سیاسی برای کسب قدرت و به زیر کشیدن ماشین دیکتاتوری کنونی باشد. این روندی است که جهان متمدن با نگرانی خود را در آن شریک میداند.