ترور روزنامه نگاران در کردستان عراق

درخاورمیانه وکشورهایی نظیرایران،عراق،افغانستان،پاکستان وترکیه زندان، شکنجه، اعدام  وترور روزنامه نگاران قدمتی به تاریخ صنعت چاپ و انتشار اولین روزنامه ها در منطقه دارد.

درکردستان عراق نیز که بعد از جنگ خلیج در سال ٩١ تا هم اکنون توسط حکومتی محلی متشکل از احزاب ناسیونالیست کرد (اتحادیه میهنی کردستان – پارت دمکرات کردستان)اداره میشود، روزنامه نگاران همواره در معرض بیشترین تهدیدات قرارداشته و اخبار زیادی درمورد ضرب وشتم و دستگیری آنان منتشر شده و در مواردی نیز با ترور وقتل روبرو شده اند.این اولین بار نیست که روزنامه نگاری پس از انتشار مطلبی به قتل میرسد.در۶ مارس ٢٠٠٨ “عبدالستارطاهر شریف” هفتاد و چهارساله بدلیل انتقاد از رهبران ناسیونالیست حاکم در شهر کرکوک توسط چند فرد مسلح به قتل رسید.

در٢١ جولای ٢٠٠٨ “سوران مامه حه مه” بیست وسه ساله بدلیل انتشار چند مطلب انتقادی از رهبران اتحادیه میهنی و پارت دمکرات کردستان درمقابل منزل مسکونی پدرش در شهر کرکوک توسط چند نفر مسلح به قتل رسید.

ضرب وشتم خبرنگاران، دستگیری و ترور آنها خود نشانگر چهره واقعی دمکراسی بورژوایی و این نوع از  حکومت در کردستان عراق است اینجا نیز  دمکراسی ،آزادیهای فردی واجتماعی، آزادی  بیان به درجه نسبتا زیادی از آن سرمایه داران، احزاب میلیشایی و دستجات وگروههای مسلحی است که به هیچ ارگان مدنی و حکومتی حتی ارگانهای دست ساخته خود نیز پاسخگو نیستند. آزادی در اینجا نیز کاملا در محدوده ثروت و قدرت حاکمان تعریف میشود. رسانه های گروهی ومطبوعات، تشکیل احزاب و گروهها و انجمن های مختلف تا جایی ممکن است که به محدوده مقدس ثروت و مالکیت خصوصی، قدرت طبقه سرمایه دار و حکومتگران نماینده آنها لطمه ای وارد نکند، ظاهرا همه آزادند و دمکراسی هست و واقعا هم هست اما بنا به چهارچوب،تعاریف،وموازینی که طبقه حاکم تعریف کرده است. برای اکثریت جمعیت این جامعه یعنی کارگران و مردم زحمتکش نه مسکن مناسب، نه کار مطمئن وامنیت شغلی ودرآمد مکفی، نه امکانات آموزشی مناسب برای فرزندانشان، نه تامین اجتماعی،نه بیمه بیکاری ونه بهداشت مناسب وجود ندارد.از  امکانات این جامعه ثروتمند سهم بسیار اندکی به طبقه کارگر می رسد و اینها “آزادند” با نداری وفقر خود بسازند، اما طبقه سرمایه دار و قشر تکنوکرات ظهور کرده جدید بویژه در دهه اخیر، از همه این مواهب “الهی” برخوردار است و آزاد است از همه امکانات آنها در دمکراسی موجود استفاده کند و وجود خود را بر به قیمت مرارت و استثمار و تحمیق اکثریت مردم زحمتکش جامعه ،بیشتر تحمیل و تثبیت کند. پس از گذشت نزدیک به دو سال هنوز هویت قاتلان وتروریستهایی که سوران مامه حمه و طاهر شریف را به قتل رساندند مشخص نشده است.اما بعد از دو روز کارگران اعتصابی و روزنامه نگار معترض را از کار اخراج میکنند. این یعنی دمکراسی،این چهارچوب و مشخصات دمکراسی بورژایی و مفهوم  واقعی آزادی در هر جامعه ی طبقاتی و از جمله در این جامعه برای طبقات اجتماعی موجود است ، تا زمانی که ساکت و خاموش باشید دمکراسی هست ، وهر زمان حق طلبی کنید و زندگی بهتر و رفاه و امکانات بیشتر طلب کنید با لشگر آماده برای سرکوب و تحمیق روبرو می شوید.ترور سردشت عثمان پس از انتشار مطلبی انتقادی با دستمایه های طنز و وجود ادله وشواهد موجود دررابطه با این جنایت این بار بیشتر از هرزمانی انگشت اتهام را متوجه قدرت حاکم و بویژه آسایش پارتی نموده است.

ترور سردشت عثمان !

سردشت عثمان در سال ١٩٨٧ در یک محله کارگری شهر هه ولیر(اربیل) در خانواده ای ١٠ نفره، کم درآمد و پرجمعیت متولد شد. وی دانشجوی سال آخر زبان انگلیسی دانشکده ادبیات صلاح الدین هه ولیر بود. دهها مقاله ومطلب انتقادی از سردشت عثمان با نام مستعار “سه رو زه رده شت ” در روزنامه ها، مجله ها وسایتهای مختلف منتشرشده است. او همچنین چندین گزارش ومطلب برای روزنامه ها وسایتهای خارجی بویژه فاکس نیوز از کردی به انگلیسی ترجمه کرده است.وی خبرنگار روزنامه آشتی نامه و سایت کردستان پست بود.

سردشت عثمان ساعت ٨ و١۵ دقیقه صبح ۴ مه ٢٠١٠ ازمقابل دانشگاه صلاح الدین هه ولیر،حد فاصل دانشکده ادبیات ودانشکده هنرهای زیبا ودر نزدیکی دو مقر پلیس و آسایش توسط ۴ نفر سرنشینان اتومبیلی سفید رنگ احتمالا هوندا ربوده شده و جنازه اش دو روز بعد در صبح ۶ مه در محله “معسکه ر” شهر موصل و بنا به گزارش روزنامه نیویورک تایمز مقابل دفتر اتحادیه مهینی یافته شد. به گفته شاهدان عینی و اعضای خانواده اش آثار شکنجه بر بدن وی نمایان بوده وچندین گلوله به دهانش شلیک شده بود.پیامی روشن وصریح برای خبرنگاران و ژور نالیستهای منتقد وآزادیخواه.

روز بعد از ربوده شدن وی درپنجم مه دوستان سردشت که به غیبت وی از دانشکده مشکوک شده و درجریان ضرب وشتم قرار گرفتن او و ربوده شدنش بودند، با خانواده وی تماس گرفته و متوجه میشوند که خانواده اش نیز از وی بی خبر هستند، دانشجویان دانشکده ادبیات تصمیم میگیرند با راهپیمایی اعتراض خود را به گوش مسئولین ومقامات امنیتی برسانند. دانشجویان از دانشگاه به طرف ساختمان مرکزی پلیس هه ولیر راهپیمایی کرده و پس از تجمع در مقابل ساختمان پلیس یادداشت اعتراضی خود را تحویل میدهند. در این یادداشت آمده بود” بزرگترین جرم بر ضد دانشجویی در مرکز پایتخت و در مقابل دانشگاه انجام گرفته و به همین دلیل ما از پلیس میخواهیم دلیل ربودن این دانشجو را مشخص کند” اما پلیس کار خاصی انجام نداده و روز بعد جنازه سردشت عثمان را در موصل یافتند.

پس  از انتشار خبر ترور وحشیانه سردشت عثمان موجی از اعتراض و نارضایتی شهرهای کردستان را فرا گرفت و نهادهای حکومتی و مسئولین ناچار شدند واکنش نشان دهند. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان کمیته ویژه ای مرکب از وزارت کشور و دستگاههای امنیتی اقلیم کردستان را مامور تحقیق در مسئله ترور سردشت عثمان کرد اما تا کنون توضیحی از جانب این کمیته منتشر نشده است.همچنین سخنگوی دولت ضمن محکوم نمودن ترور سردشت عثمان آن را اقدامی علیه‌ امنیت و آسایش اقلیم کردستان و تهدید آزادی و زندگی مردم قلمداد کرد و از نیروهای امنیتی خواست جهت پیدا کردن عاملان این جنایت تحقیقات ویژه‌ای را آغاز کنند.دفتر سیاسی پارت دمکرات کردستان نیز با انتشار بیانیه ای فعالیت کمپین “سکوت نمیکنیم” واعتراضات پیرامون آن را مشکوک وسناریویی علیه پارتی ارزیابی کرده وتهدید نموده  کلیه  کسانی که ترور سردشت را به مسئولین ومقامات حزبی ودستگاههای امنیتی پارتی نسبت میدهند روانه دادگاه خواهند کرد.شماری از نمایندگان پارلمان، سخنگوی حکومت منطقه ای کردستان و وزارت آموزش عالی و استادان دانشگاه طی  بیاناتی این عمل جنایتکارانه را محکوم و سعی در آرام کردن اوضاع متنشج شهرها و مردم کردند. همچنین  روزنامه نگاران، دانشجویان، فعالین سیاسی، کمونیستها و قاطبه مردم در شهرهای مختلف کردستان از جمله هه ولیر،سلیمانیه،کرکوک ،چمچال،رانیه ،سیدصادق و حلبجه و… دست به راهپیمایی و جمع آوری امضا علیه این جنایت فجیع زدند. همچنین کمپینی تحت عنوان ” سکوت نمی کنیم ” از ۱۱ مه تا ۱۸ مه توسط رادیونوا – شرکت مطبوعاتی ئاوینه – مجله لفین – روزنامه های هاوولاتی ،ریوان، دستور، روژنامه ، چتر، آسو- فدراسیون سازمانهای جامعه مدنی – مرکز میترو – تلویزیون ک .ان.ان – شبکه دفاع از حقوق و آزادیهای مردم – دانشجویان سلیمانیه- دانشجویان دانشگاه امریکایی راه اندازی و اهدافی نظیر استعفا وزیر کشور(ناوخو) ومسئولان امنیتی وپلیس هه ولیر و دستگیری و محاکمه عاملان ترور را در دستور کار کمپین قرار دادند.

درپی بالاگرفتن اعتراضات در روزهای گذشته چندین روزنامه نگار فعال کمپین از جمله سه روزنامه نگار به اسامی “ته‌ڵعه‌ت عزیز” دانشجوی سال اول علوم سیاسی دانشگاه صلاح الدین، “هه لگورد صمد “عضو هیئت تحریریه مجله لفین و “ریبین فتاح” مسئول دفتر روزنامه “روژنامه” از طریق موبایل واس ام اس به قتل تهدید شده اند.

همچنین نهادهای مختلفی مانند روزنامه نگاران بی مرز، امنستی انترنشنال و سازمانهای دفاع از حقوق بشر ترور سردشت را محکوم کردند و مراسمهای مختلفی توسط فعالان سیاسی، حزب کمونیست کارگری کردستان در بسیاری از شهرهای کردستان و در فنلاند، نروژ، سوئد، بریتانیا، استرالیا، دانمارک و… در محکومیت ترور روزنامه نگاران و بخصوص سردشت عثمان برگزار شده است.

سوالات بدون جواب

تردد اتومبیلهای شیشه دودی در سطح شهر ومعابر کردستان تنها منحصر به احزاب حاکم و دستگاههای امنیتی حکومت بوده و استفاده از چنین اتومبیلی با این مشخصات برای مردم ممنوع است. اتومبیل حامل تروریستها دارای شیشه های دودی بوده است! درحالی که حد فاصل هه ولیر موصل دارای چندین ایست بازرسی است اتومبیل تروریستها چگونه بدون بازرسی به موصل رسیده است؟ چرا مقر پلیس وآسایش مستقر در دانشگاه در مقابل ضرب وشتم و ربودن سردشت که در فاصله ای بسیار نزدیک به آنها انجام گرفته واکنشی انجام نداده اند؟ و …

سردشت چرا ترور شد؟

سردشت پس ازانتشارمقاله ای انتقادی و طنزآمیز تحت عنوان “من عاشق دختر بارزانی هستم ” که       ۱۳ دسامبر ۲۰۰۹ منتشرشد ازطریق تلفن وایمیل تهدید به مرگ شده ودر نامه ای از وی میخواهند عکس خود را منتشر کند. وی در۲ ژانویه ۲۰۱۰ درمقاله ای بنام “نه رهبرخداست ونه دخترش” درجواب منتقدان به درخواست خوانندگان عکس خود را همراه مقاله منتشر میکند.تهدیدات کماکان ادامه پیدا میکند و سردشت در مقاله ای در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۰ تحت عنوان “اولین زنگ کشتنم به صدا درآمد” اعلام میکند که تهدیدات ابعاد وسیعتری پیدا کرده و او به همین دلیل  با یکی ازمسئولین دانشگاه این مسئله را مطرح کرده است ولی او با شانه خالی کردن از قضیه سردشت را حواله پلیس میدهد.سردشت عثمان به فرمانده پلیس هه ولیر “سرهنگ عبدالخاق” مراجعه کرده وشماره موبایلی که با آن تهدید شده به وی ارائه میدهد اما وی میگوید این شماره  موبایل احتمالا ازخارج است واضافه میکند هه ولیر آرام است واتفاقی ازاین دست (کشتن) اینجا روی نمیدهد.سردشت در همین مطلب مینویسد هراتفاقی بیافتد ازاین شهر نمیروم ودرانتظار دیدارقاتلان خویش مینشینم و…

http://www.kurdistanpost.com/view.asp?id=27831dbb

http://www.kurdistanpost.com/view.asp?id=b01d8bf7

http://www.kurdistanpost.com/view.asp?id=8beeef2a

http://www.kurdistanpost.com/view.asp?id=70460123

http://www.kurdistanpost.com/view.asp?id=d3181a2e

http://83.169.12.202/K_Direje.aspx?Jimare=211&Besh=Witar&Cor=4

http://www.kurdistannet.info/net/index.php/gshti/12317.html