رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی برای بقا عمر نگریس حاکمیتش جامعه ایران را به همه لحاظ به تباهی وسیه روزی برده است، از آنجا که هیچ گونه مشروعیتی را از طرف ما را ندارد و نمی خواهد حد اقل مانند حکومتهای سرمایه داری در اکثر نقاط دنیا عمل کند و بر اساس انتخابات در بین احزاب نه انتخاب واقعی مردم که حکومتشان را دست بدست می کنند اما کسی را به جرم مخالفت با حکومتهایشان نه زندانی می کنند ونه اعدام تهدید وارعاب می کند، هر چند ورز تعدای از انسانهای شریف ومدافع حق وحقوق مردم محروم به دار می آویزد شکنجه های بسیار وحشیانه را در داخل زندانها انجام می دهد که شنیدن هر نوع از آنها عذاب آور است.رژیم  اسلامی ایران در طول ۳۰ سال حکومت دیکتاتوری اسلامی ظرفیت هیچ گونه شنیدن مخالفتت را با سیاستها و عمل کردهایش را نداشته وندارد  ،در طول این ۳دهه حاکمیت به لحاظ فرهنگی ،سیاسی، اقتصادی،و انسانی و همه عرصه های زندگی در جامعه هزاران سال جامعه ایران را با قهر و غذب به عقب برده است ،فقر،اعتیاد،فحشا،خفقان،در جامعه بیداد می کند در مخالفت با این اوضاع زندان ،شکنجه،واعدام می کند،اکثریت ما گرفتار این وضعیت هستیم همه راهها های مبارزه با این وضعیت را در داخل ایران  از مردم  صلب کرده است ،کارگر حق تشکل و اعتراض را نسبت به عدم دریافت حقوق زیر خط فقرش را ندارد،معلمان و دانشجویان حق تشکل های واقعی و اعتراض به بی حقوقی هایشان را ندارند ،زنان نه تنها حق تشکل در دفاع از انسان بودنشان را ندارند بلکه به خاطر اینکه زن هستند و زنان در قوانین اسلامی نمی توانند مانند مردان حتا آن شرایط زیر خط فقر را نیز داشته باشند به همین دلیل است که پوشش اجباری اسلامی جهت خفه کردن هر نوع خواست واعتراضی  را در جامعه برای زنان قانونی کرده اند ،دخالت در زندگی خصوصی مردم به همه لحاظ زندگی را به جهمنم تبدیل کرده اند ،مطالعه ،نوشتن،غذا خورن،شنیدن موزیک وآواز،روابط عشق وعاشقی،دیدن فیلم و تلویزیون مورد علاقه و دهها موارد دیگر از ابتدای ترین نیازهای انسان امروزی در قرن ۲۱ در کشور ایران تحت حاکمیت مردان اهل حجر و بدور ازاحساسات عاطفی وانسانی،جرم محسوب می شود ،بسیار ساده حکم گردن زدن ،سنگسار،به دار آویختن،اعدام کردن ،قطع اعضای بدن ،شکنجه های وحشیانه برای اعتراف گرفتن را صادر می کنند ولذت می برند ،این در حالی است که هر کدام از این جانیان حاکم برای حفاظت از خودشان دکترهای خصوصی دارند ،ماشین های مجهز ضد گلوله دارند .منازل مخصوص و ایمن در مقابل قوی ترین ریشترهای زمین لرزه را دارند،ثروت جامعه را در حسابهای شخصی دارند،و دهها موارد دیگر از لازمات زندگی صد درصد امن و رفاه را در اختیار دارند اما نسبت به مردم کاملا بی احساس می باشند . این وضع شایسته ما نبوده و نیست نباید ادامه داشته باشد.
به زیر کشیدن حکومت در اخیتار این جانیان آرزوی اکثریت مردم است اما تا به امروز ما نتوانسته ایم این کار را بکنیم چرا که   نتوانسته ایم به آن درجه از سازمان یابی و تشکل و آمادگی کامل دست پیدا کنیم .پراکنده هستیم ،خوب معلوم است که با این وضع به جای نمی رسیم ،اما اگر مانند امروزکه از روز دوشنبه۱۰،ماه مه ۲۰۱۰ همصدا با اکثریت احزاب و تشکلها و شخصیت های سیاسی و آمادگی مردم در کردستان برای مقابله با جنایاتی که حکومت پیاپی انجام می دهد به میدان بیایم و اگر این همصدای را حفظ کنیم و ادامه بدهیم وسراسری بشود به طور قطع دست این حاکمان را از سرمان کوتاه خواهیم کرد. از اعتصاب عمومی موفق کردستان باید این نتیجه را بگیریم که هماهنگی و اتحاد عمل احزاب چپ و شخصیتهای سیاسی مدافع منافع مردم با فراخوانهای همزمان و هماهنگ مردم را امیدوار کردیم، آمادگی که در جامعه برای اعتراضات نسبت به کلیت نظام نهفته است را با هماهنگی کامل احزاب چپ و شخصیتهای سیاسی جامعه و مردم عملا دیدیم  و نهایتا این موفقیت بزرگ علیه حکومت را به دست  آوردیم  ودر دفاع از زندانیان سیاسی و علیه اعدام عزیزانمان ىڕای بار هزارم به این حاکمان نشان دادیم که در میان ما جای ندارند باید گورشان را گم کنند اعتصاب عمومی در کردستان بر علیه جنایات حکومت اعتماد وامید بیشری را در جامعه بوجود آورد ،با این شکل مبارزه مناسب در این دوره و با این قدرت وارده جمعی آموزش بسیار موفقی بود برای نسل جوانتر جامعه که روش مبارزات درست و موئثر را در شرایتهای خاص تجربه کنند با این اشکال درست است که دست جنون انسان کشتن حکومتیها را کوتاه می کنیم و از گزندشان در امان باشیم ،به طور واقعی حکومت اسلامی ایران به دنبال کوچکترین بهانه می باشد که در کردستان قتل عام کند و مردم هوشیار کردستان این را می دانند. مسئله مهم دیگر را که سر آن بسیار جدل وگفتگو شده است در رابطه با جنگ قدرت جناحهای حکومتی است که در چند ماه گذسته در خیابانهای تهران و چند شهر دیگر انجام گرفت که احزاب وشخصیتهای چپ مسئول این تنش های قدرت جناحها را تشخیص دادند مردم کردستان هم به همین شکل با تشخیص درست نه پای انتخابات قلابی رفتند و نه بعدا هم دنبال رای من چی شد رفتند، درایت و آگاهی مردم و روشنگری احزاب و شخصیتهای سیاسی جامعه در کرستان پابه پای همدیگر مانعی بوجود آوردند که رژیم نتوانست مردم را به ابزار بقائ حاکمیت تبدیل کند واز طرف دیگر نیز جناح به اصطلاح اپوزسیون (سبز)هم نتوانست حتا با کمک گرفتن از جریانات راست وناسیونالیت مردم را به خیابانها بیاورند ،این درایت سیاسی را باید هم از طرف چپ جامعه و هم مردم آگاه کردستان تقدیر کرد چرا که اگر مردم کردستان فریب جناح سبز را می خوردند توسط همان سپاه پاسدارنی که خودشان بنیان گذارش بودند مردم به خاک و خون می کشیدند این واقعیت را نباید فراموش کنیم که حکومت اسلامی با همه جناحهایش در میان مردم کردستان جای ندارند به همین دلیل به گواه نامه و افشاگریهای زندانیان سیاسی رژیم تنفر عمیقی را از مردم کردستان دارد این نفرت را در زندانهای مخوف نسبت به زندانیان نشان می دهد و دنبال بهانه های گوناگون است ،مردم این وضعیت را تشخیص داده اند می دانند که چه کار کنند وروز ۲۳ اردیبهشت نشان دادند که کجای مبارزه قرار دارند .  ۲۱۰۱،۰۵،۲۱ توفیق پیرخضری
زنده باد اتحاد ودرایت سیاسی مردم با احزاب وشخصیتهای چپ و مسئول
این پیروزی بزرگ را به همه کسانی که به هر شکلی نقشی ایفا کردند تبریک می گویم
زنده باد سوسیالسم