فرماندۀ رزمهای زندانها !

بدون فداکاری و ایثار نمی توان به هیچ پیشرفت و توفیقی دست یافت وزیبایی و حقیقت را در زندگی دیگران کاشت.
نامِ فرزاد کمانگر دیگر فقط یک اسم نیست، یک جنبش است . یک اسم نیست ، دفاع از انسانیت وشأن و حرمت انسانی است . نام فرزاد دیگر با لغاتی مثل  انسانیت ، شرافت ، صداقت، انصاف ، آزادگی ، شهامت ، از خود گذشتگی ، مقاومت و استواری و شجاعت بی مرز مترادف شده است. همۀ اینها در فرزاد  وجود داشت و فرزاد یعنی همۀ اینها ،او به کارگران و زحمتکشان و به  شاگردانش امید می داد. می گفت آرزوهایتان ، رویاهایتان را گرامی بدارید .او به زیبائیهای ذهن شاگردانش شکل میداد و خود هم پاکترین اندیشه هایش را با آنان در میان می گذاشت و توضیح می داد که آرزو یعنی طلبیدن ، یعنی خواستن یعنی بهتر زندگی کردن.
 بگذار این پرده سیاه که بر ایران کشیده شده است پاره شود وکبوتران سفیدی که پرو بالشان را بسته اند از قفسهای آهنین رجایی شهر و اوین و کرمانشاه و سنندج و…… آزاد شوند تا معنای  امید ،آزادگی ، شهامت و شجاعت فرزاد  را آنان قرائت کنند.
 بگذار آنان این  رازشگفت انگیز را باز گو کنند که طی  چند روز، چند هفته، چند ماه قصابان و شکنجه گرانِ فرزاد ، با مدرن ترین ابزارهای شکنجه که از مافیای “حقوق بشری “غرب خریداری کرده بودند نه تنها نتوانستند روحیه او را خرد کنند بلکه در مقابل ایده ها و آرمانهای انسانی اش خود خرد شدند.
 عصبی بودن و نا امیدی شکنجه گران  از نتیجۀ  کارشان ، فرستادن اواز  زندانی به زندانی دیگرو از شکنجه گری به شکنجه گررا  هم سلولیهایش در آیندۀ نه چندان دور به تفسیر باز گو خواهند کرد.
فرزاد بخاطر عشقی که به انسانها و به انسانیت داشت ، درد و رنج  شکنجه گاهها را تحمل میکرد چون می دانست که آزادی گرفتنی است دادنی نیست. او در دوران نو جوانیش بدلیل شرایط محیط زندگیش ، به انسانی آبدیده و مقاوم تبدیل شده بود.  او با افکارزیبای انسانیش وبا شجاعت بی نظیرش در دفاع از شأن وحرمت انسانی وتأثیراتی که در این رابطه در زندانها گذاشت ، فرماندۀ رزمهای  زندانها بود.
فرزادکمانگر عضو هیچ سازمان و حزبی نبود. او انسانی عمیقاً آزادیخواه و برابری طلب بود و خود بارها و بارها این را گفته است . انسانیت فرزاد  هیچ مرزی نداشت و نوشته هایش هم چنین می گویند.  او فقط یک اسم نیست او یک جنبش است به همین دلیل  سران حکومت اسلامی ایران  فرزاد را زدند تا انقلاب را بزنند .  تا آزادی و برابری در بین انسانها  را گردن بزنند. فرزاد را زدند تا معلمان تا شاگردان او تا کارگر و زحمتکشان ازکار و رنج و محنت ناله نکنند ، تا علیه این اوضاع سیاه به پا نخیزند . فرزاد را زدند تا از مردم زهر چشم بگیرند . تا میلیونها کارگر و معلم و انسان مزد بگیر از خواستهای واقعی شان دست بکشند . تا میلیونها انسان زحمت کش از جیبهای خالی و سفرۀ خالیشان شکایتی نکنند.
سران رژیم اسلامی می گیرند می زنند ، شکنجه می کنند تجاوز می کنند ، اعدام میکنند تا مردم از  زندان و شکنجه و اعدام بترسند ، اما جامعه به همۀ اینها جواب داد . جامعه در اعتصاب عمومی مردم شرافتمند کردستان به اوباشان نظام اسلامی  در رابطه با اعدام این پنج انسان بی گناه جواب دندان شکنی داد. مردم آزادیخواه کردستان ثابت کردند که فرزاد نمرده است و تازه امروز پا به خیابانها گذاشته است و در اعتصاب عمومی سراسری مردم کردستان قد کشید .
بی تردید بسیاری از آهنگسازان،مجسمه سازان، نقاشان ، شاعران و نویسنده گان بنام او خواهند نوشت ، آهنگ خواهند ساخت  و مراکز ومکانهای عمومی  را بنامش نام گذاری خواهند کرد.
نظام فاشیستی  اسلامی ایران در هر اقدام جنایتکارانه ای که انجام می دهد فقط اراده توده ها برای سرنگونی حکومت را در دل آنها قوی تر می کند.  زنده باد انسانیت . زنده باد سوسیالیسم