مصاحبه اکتبر با عبداله دارابی در رابطه با اعتصاب عمومی مردم در کردستان

مصاحبه کننده: اسماعیل ویسی
اکتبر: روز ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ در اعتراض به اعدام ۵ نفر از فعالین سیاسی توسط حکومت اسلامی ایران، از طرف کمیته کردستان حزب حکمتیست همراه با چندین  سازمان و گروه و فعال سیاسی چپ و کمونیست به فراخوان اعتصاب عمومی مردم در کردستان و حمایت کردن از آن بر خواستند. زمینه های سیاسی-اجتماعی آن چه بودند و چرا اعتصاب عمومی؟
عبداله دارابی: چنانچه اطلاع دارید این اعتصاب، به دعوت قطب چپ جامعه کردستان از جمله کمیته کردستان حزب حکمتیست، علیه اعدام آن ۵ نفر و لغو حکم اعدام بعنوان یک سیاست کثیف جمهوری اسلامی، فرا خوانده شد که بلافاصله در ابعادی وسیع مورد  حمایت بیدریغ تشکل های گارگری، نهاد و کانون و شخصیت های چپ و کمونیست قرار گرفت و نتیجه آن نیز به یک اعتصاب قدرتمند و کم نظیر در سراسر کردستان و حمله به سفارتخانه رژیم در خارج کشور منجر گردید. رژیم، با اعدام این ۵ نفر تلاش نمود جو رعب و وحشت در جامعه را بیش از پیش گسترش دهد که با عکس العمل سریع و آنچنانی روبه رو گشت که هیچ وقت در این ابعاد تصورش را نمی کرد.  اعتصاب ۲۳ اردیبهشت یک پاسخ سخت و به جا به توحش و بربریت جمهوری اسلامی بود. چنانچه می دانیم طی یکسال اخیر، جنگ قدرت برای استثمار هر بیشتر طبقه کارگر ایران از طرف هر دو جناح بورژوازی ایران بالا گرفت و برای اولین بار اپوزیسیون چپ و راست جامعه در ابعاد کم نظیری برای نجات جناح سبز بورژوازی ایران کنار هم بخط گردیدند و کارگر کمونیست و جریانات کمونیستی را از هر سو زیر فشار قرار دادند. با توجه به آن، سال ۱۳۸۸، سال خوبی برای طبقه کارگر ایران  و رهبران کمونیست و جریانات  کمونیستی آن نبود. چون مدام به عناوین مختلف زیر فشار هر دو جناح رژیم و کمونیسم بورژوایی قرار داشتند. علاوه بر آن در این کشمکش، کارگران کمونیست و مردم آزادیخواه کردستان نیز که کارنامه ۳۰ مبارزه بی وقفه علیه رژیم سرمایه داری ایران را با خود داشتند، بخاطر نه پیوستن شان به هیچیک از جناح های رژیم، از یک سو بطرز کم سابقه ای تحت فشار هر دو جناح بورژوازی حاکم قرار گرفتند و از سوی دیگر به داغ و حسرت کم نظیری برای بورژوازی کرد در کردستان و احزاب در تبعیدشان نیز تبدیل گشتند. چون عدم پیوستن مردم کردستان به جنبش سبز، وزنه معامله گری آنان با رژیم را پایین آورده بود و به این خاطر بشدت از آن نگران و خشمگین بودند. بعد از  شکست جناح سبز، عدم پیوستن کارگران کمونیست ایران و مردم آزادیخواه و برابری طلب کردستان به هیچ یک از جناحهای رژیم، فرجه تازه تری را برای تعمق و درس گیری از واقعه یک سال اخیر باز گذاشت  که نتیجه آن به بحث و جدل و وحدت نسبی میان رهبران کارگری در  ایران و کردستان منجر گردید. که اولین دست آورد آن بر گزاری مراسم اول ماه مه امسال بود که بلحاظ ایستادگی در برابر هر دو جناح بورژوازی حاکم با ماه مه های گذشته متفاوت بود. با توجه به آن، خمیر مایه اصلی اعتصاب ۲۳ اردبهشت امسال را کارگران کمونیست و مردم آزادیخواه و برابری طلبی شکل دادند که در پروسه یک سال جنگ و جدال طبقاتی با هر دو جناح رژیم از خود مایه گذاشتند و این اعتصاب قدرتمند را هم با همان سیاست و همان پرچمی که افراشته بودند،  پیروزمندانه به پایان رساندند. این اعتصاب علاوه بر آن ، بلحاظ انسانی و عاطفی هم مطلوب ترین احساس همدردی و همبستگی با خانواده اعدام شدگان بود. و بلحاظ سیاسی و طبقاتی هم محکم ترین مشت کارگران و کمپ آزادیخواهی و برابری طلبی بر دهان رژیم سرمایه داری افسار گسیخته ایران بود که از ترس گسترش آن تا حال جرات باز پس دادن جسد بی جان اعدام شدگان را هم ندارد. این اعتصاب، همزمان اعتراض میلیونی کارگران و مردم آزادیخواه کردستان علیه سیاست اعدام بود که رژیم اسلامی همواره بمثابه ابزاری ضد انسانی برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه از آن بهره گرفته است. این اعتصاب، رژیم را متوجه کرد که لغو این سیاست یک خواست فوری و یک امر تعطیل نا پذیر مردم کردستان و ایران است و تا متحقق شدن آن لحظه ای ار آن عقب نخواهند نشست.
ما کمپ آزادیخواهی و برابری طلبی، ضمن پاس داشتن این دست آورد بزرگ، باید آنرا به درس بزرگی برای اتحاد و سازماندهی طبقه کارگر تبدیل کنیم. تا بوسیله آن کل موجودیت رژیم سرمایه داری در ایران  را جارو و بر ویرانه های آن، دنیایی آزاد و بری از هر گونه ستم و استثوار را بنا نهیم.

اکتبر: کلا چه ارزیابی از این حرکت موفقیت آمیز دارید؟ درس و دست آورد های آن برای مردم و همچنین احزاب و سازمانهای سیاسی چپ و کمونیست در کردستان کدامها هستند؟
عبداله دارابی: چنانچه بالا اشاره کردم، این اعتصاب بر بستر شکل گیری یک موقعیت مناسب صورت گرفت که خالق اصلی آن خود کارگران کمونیست و مردم آزادی خواه و برابری طلب کردستان بودند که در یک سال اخیر نه تنها فشار های سنگین رژیم اسلامی را پشت سر نهادند بلکه تلاش و ترفند های رنگین کمانی اپوزیسیون چپ و راست بورژوایی را هم خنثی نمودند  و با خم شدن  رو منافع طبقاتی خویش در برابر کل موجودیت رژیم سرمایه داری ایران ایستادند و استوار و پایدار وقوع این اعتصاب قدرتمند را هم متحقق ساختند. بهمین خاطر جا دارد احزاب و جریانان چپ و کمونیست هم از این پس رو جوهر و مضمون طبقاتی این اعتصاب خم شوند و از آن درس بگیرند. اگر این اعتصاب درسی داشته باشد که دارد، باید قبل از هر کسی مخاطبین اصلی اش چپ و کمونیست ها باشند  و خارج از هر تحلیلی که دارند  به این واقعیت پی ببرند که سکوت یک سال اخیر کمپ آزادیخواهی و برابری طلبی کردستان در برابر رژیم، و اعتصاب ۲۳ اردیبهشت امسال آنها هر دو یک معنی سیاسی داشتند و هر دوی آنها به یک امر طبقاتی شناخته شده و معین خدمت میکردند که دیدیم. باید پذیرفت که اعتصاب امسال مردم کردستان، سر سوزنی به جنبش اعتراضی سال گذشته  ربط ندارد و درست در نقطه مقابل آن قرار گرفته است. باید قبول کرد دست رد زدن به سینه هر دو جناح بورژوازی و عدم شرکت مردم کردستان در جنگ خانوادگی آنها یعنی اتخاذ  یک سیاست بزرگ و تاریخی در خدمت طبقه کارگر ایران، که از حیطه فکری و عملی بخش اعظم چپ بورژوایی ایران خارج بود و به خاطر منافع طبقاتیشان عامدانه زیر بار آن نرفتند. سکوت  مردم کردستان آب رفته از کوزه نبود که بر نگردد، بر عکس، سدی محکمی را ساخته بود که هر آن در حال طغیان و فوران بود اما غیر خود مردم و کمونیست های راستین هیچ کس دیگری به وقوع آن علیه رژیم در این سطح وسیع باور نداشت. به این خاطر باید به کارگران کمونیست و مردم آزادیخواه کردستان درود فرستاد و گفت که، مکث و سکوت یکسال اخیرتان چنان معنی دار و قدرتمند بود که حتی قافله جنبش بورژوایی کرد را هم بدنبال خود کشاند. اگر چه جمهوری اسلامی بدون ابزار رعب و وحشت«اعدام کردن»، بر اریکه قدرت باقی خواهد بود، ولی فشار کم نظیر این اعتصاب در این زمینه پشت اورا به لرزه انداخت و لغو حکم اعدام را با زور و فشار رو میزشان قرار داده است. این اعتصاب، در ادامه اعتصاب پیروزمند ۲۸ مرداد ۸۸  و اتحاد و همبستگی کارگران اول ماه امسال در ایران بویژه در کردستان شکل گرفت و نشان داد که کارگران کمونیست و پیشرو اگر چه بلحاظ کمی در اقلیت اند اما از آمادگی لازم برای اتخاذ کار های بزرگ چون اعتصاب امسال بر خوردار هستند و ادامه درست آن نیز امنیت و مصونیت اجتماعی اشان را نیز بالا خواهد برد. این اعتصاب نشان داد که زور و قدرت طبقاتی ما در اتحاد و سازمانیابی ما نهفته است نه هیچ چیزی دیگر. 
 عبداله دارابی ۱۶ ماه مه ۲۰۱۰