ماجرا را وارونه نکنید!(جوابی به خانم مسیح علی نژاد)

دروغ گفتن، که تنها تخصص واقعى ژورنالیسم رسمى امروز است، به وقیحانه ترین شکلى در جریان است. خانم علی نژاد اخیرا در نوشته کوتاه خود تحت عنوان “قرار بود بت شکن باشیم یا شیشه شکن؟”، به شیوه یک ژورنالیست نوکر نظام سرمایه داری، هجوم کمونیستها و آزادیخواهان به سفارت خانه های رژیم اسلامی در خارج کشور را به “انتقاد” گرفته است.  از نظر ایشان آنها که علیه اعدام ۵ فعال سیاسی در روزهای اخیر دست به تظاهرات و تهاجم به مراکز کلیدی رژیم در خارج زدند قابل قیاس با نیروهای بسیجی رژیم اند و مایه آبروریزی جنبش “حقوق بشری” ایشان شده اند. در کنار همه حمایت ها و ابراز همدردی ها، هدف نوشته ایشان تیر زدن به تعرض رادیکال علیه جمهوری اسلامی است. وی مقایسه مشمئزکننده خود را چنین بیان میکند:

 “با خودمان روراست باشیم آیا دیدن بسیج دیگری که خارج از ایران از دیوارهای سفارت بالا برود و با لگد شیشه ها را بشکند  قابل افتخار است؟ آیا معرف چهره واقعی ماست؟ یا به نمایش گذاشتن آن روی خشمگین ما دنیا را دچار این تناقض نمی کند که ایرانیان سبز و ایرانیان غیر سبز فرق چندانی با هم ندارند و در شیوه ها مشابه اند؟ آن یکی از دیوار سفارت خانه های غربی بالا می رود و این یکی از دیوار سفارت خانه های خودشان در غرب. “

قبل از هر چیز یک حقیقت را متذکر شویم و آن اینکه حملات اخیر به مراکز رژیم در خارج را کمونیستها و آزادیخواهان سازمان دادند و مسولیت آن را نیز به عهده گرفتند. ژورنالیست ما به علت داشتن آلرژی به کمونیسم، جسارت خود را از دست میدهد و این هجوم آگاهانه را روز روشن به اسم “ایرانیان غیر سبز” می نویسد.  دشمنى رژیم اسلامى با آزادى بیان و آزادى هاى مدنى و سیاسی بطور کلى نه امروز و از لابلاى کشمکش سبز و سیاه، بلکه با اعدام هاى دهها هزار نفره کمونیستها و آزادیخواهان، با گورهاى جمعى و بدون نشانى که بجا گذاشته است، با غیر قانونى کردن تمام احزاب چپ و کمونیست و ممنوع کردن تمام نشریات آزاد و سوسیالیستى، با ممنوعیت و درهم کوبیدن تشکلهاى کارگرى و با لشگر کشى ها و آدم کشى هایش در کردستان عیان شده است.

 ماهیت ارتجاعى رژیم اسلامی و جناح های آن نه امروز و از خلال بحث “ایرانیان سبز و غیر سبز”، بلکه در طول سه دهه، با جهنمى که براى زنان ساخته است، با ایجاد یک حکومت اسلامى و حاکم کردن خرافات و جهالت مذهبى بر زندگى مردم، با قوانین قصاص و فرهنگ ارتجاعى اش، با بى حقوقى مطلق کودک و تحقیر تمام و کمال فرد به ظهور رسانده است. این آن حقایقى است که باید جلوى مردم و افکار عمومى جهان گرفت.  آنوقت مسیح علی نژاد مردم را به آرامش در خارج کشور دعوت میکند و هجوم به سفارتخانه های رژیم را عقبماندگی می نامد!!! یعنی بجای مصونیت در مقابل تعرض بالا، آشکارا دست تعرض جمهوری اسلامی را باز میگذارد. مسیح بعنوان یک فعال حفظ نهادهای دولتی رژیم در خارج کشور آزادی بیان و عملش را از ما کمونیستها میخواهد که طرفدار انحلال ارتش، انحلال سازمانهاى مخفى، آزادى بى قید و شرط سیاسى، برابرى کامل زن و مرد، آزادى تشکل و اعتصاب هستیم!

نه عزیز من، نه خانم علی نژاد، کل ماجرا را وارونه فهمیده اید. جالب است که ایشان می خواهد از کمونیست ها و آزادیخواهانی که در رژیم ساخته دست نمایندگان سیاسی ایشان غیر قانونی اند و آزادی بیان که سهل است حق حیات ندارند مقادیری “انتقاد” طلبکار شود! در یک تصویر کلی از اوضاع، مسیح علینژاد جزو اردوی سرکوب آزادی و ما اردوی قربانیان این سرکوبیم. شاکی ماییم. دفاع آشکار شما از نهادهای جمهوری اسلامی سرمایه قابل درک است، شما هیچوقت به سرنگونی سرمایه داری در ایران رای نخواهید داد. حفظ ارکان سرمایه و نهادهای دولتی آن از جمله  زندان و ارتش و سازمان اطلاعات و سفارتخانه و مراکز مهم حکومت سرمایه داران وظیفه بی چون و چرای شماست. شما حاضرید تعرض سیاسی به آزادی مردم در ایران را بپوشانید تا در عوض نهادهای “سبز” سرمایه مصون باقی بمانند. مقایسه قربانیان جمهوری اسلامی با لمپنهای “بسیج ” و “لباس شخصی” وقاحت میخواهد. ماجرا را وارونه نکنید. زیر نام “خشونت گریزی” قایم نشوید. جرات داشته باشید و صریح تر علیه کمونیستها مثل اسلافتان در قدرت و در اپوزسیون حرف بزنید.

 ما کمونیست شده ایم که چیزهایی در این جامعه برای همیشه ساکت بمانند و بشریت آنها را پشت سر بگذارد. به هزیمت افتادن افق سبز شما و کثیف ترین نمایندگان سیاسی شماها نیازی به توضیح ندارد، سرکوب و قرنطینه سیاسی طبقه کارگر ایران، علت بقاء شما و حیاط خلوت محقر ژورنالیسم تان در خارج کشور است. مطمئن باشید روزى که کمونیست ها و طبقه کارگران ایران در برابر جمهوری اسلامی – چه جناح سبز چه سیاه – قدرتمند و متحد شوند نه تنها سفارتخانه های نمایندگان سیاسی سرمایه داری را نیز ویران خواهند کرد بلکه دنیاى ادبى و ژورنالیستی عقب مانده شما، با همه ترس و نفرتش از هر آنچه سوسیالیستی و کمونیستی است،  منقرض میشود.