قدم بعدی انقلاب چه خواهد بود؟(٢) بعد از اعتصاب سراسری در کردستان

دو واقعه و پیوند خوردن دو حلقه مهم انقلاب:
ظرف نزدیک به دوهفته دو واقعه بسیار بزرگ فضای سیاسی ایران را به نفع انقلاب و چپ به پیش برد. یکی جنبش اول ماه مه امسال بود و دیگری عکس العمل وسیع و قهرمانانه مردم در کردستان به اعدامهای فعالین سیاسی. رژیم اسلامی مثل هر رژیم پیر و رو به مرگی دارد گور خودش را با اشتباهات خودش سریعتر می کند. اعدام فعالین سیاسی کرد در تهران خودش سمبلی بود که رژیم برایش فرق ندارد مخالفش مجا بدنیا آمده. این خود رژیم بود که پیوند جنبش انقلابی سراسر ایران را با جنبش انقلابی کردستان تسهیل کرد. از ابتدای به میدان آمدن ملیونها مردم به جان آمده در تهران و سایر شهرها در خرداد سال ۸۸ گرایشات قومی و ناسیونالیست مرتب تلاش می کردند که مردم کردستان را از مردم تهران و سایر شهرهای ایران جدا کنند و به آنها بقبولانند که “اینها مسئله کردها نیست”. همانطور که عده ای دیگر در تلاش بودند که ثابت کنند که درگیریها و قیام مردم در تهران و سایر شهرها “جنگ جناح های حاکمیت” است و “بالاشهریها” هستند که اعتراض می کنند و “طبقه کارگر” چون توازن قوا به نفعش نیست باید در خانه بماند تا “موقعش شود”.
اول ماه مه امسال پاسخ آنها بود که می خواستند بین انقلاب و طبقه کارگر خط کشی کنند و انقلاب را “جنبش سبز طبقات حاکمه بشناسانند”. در اول ماه مه همه دیدند که طبقه کارگر و تشکلهایش چگونه نقش خود به مثابه نماینده کلیت جامعه را درک می کند و جلو می آید بعنوان مدعی العموم جامعه و تمامی جنبش های مطالباتی اش. از حقوق کودک و برابری زن و مرد تا مخالفت قاطع با مجازات اعدام و خواست آزادی تمامی زندانیان سیاسی و نشانه رفتن مناسبات سرمایه داری بعنوان علت العلل همه مصائب انسانی. همه و همه در بیانیه های اول ماه مه چه در محیطهای کار و چه در محیطهای دانشگاهی تکرار شد. اول ماه مه پیوندی شد بین جنبش طبقه کارگر و جنبش انقلابی و سرنگونی طلب رژیم اسلامی.
۲۳ اردیبهشت یعنی ۱۲ روز بعد از اول ماه مه حلقه مهم دیگری از انقلاب مردم ایران تکمیل گردید. حلقه بین جنبش انقلابی و سرخ کردستان و جنبش سراسری مردم ایران برای پائین کشیدن بساط رزیم اسلامی. چپ در کردستان و کمونیستها توانستند وسیع ترین اعتصاب را که بنا به آمار به ۹۵ در صد پوشش رسید را سازمان بدهند. این در حالی بود که رژیم اسلامی مثل اول ماه مه در کردستان هم حکومت نظامی داشت. ۲۳ اردیبهشت پاسخی بود به اعدام فعالین سیاسی و مخالفتی بود به اصل اعدام و اعلام آمادگی برای قدمهای بعدی.
برداشتن قدم بسوی اعتصاب سراسری
مدتها بود که ما می گفتیم که شکل اعتراضی تظاهرات خیابانی نمی تواند به تنهائی کار رژیم اسلامی را تمام کند. مدتها توضیح می دادیم که تظاهرات خیابانی ضربه پذیر تر است و اگر در همین حد تکرار شود نیروهای مردم را تحلیل می برد. اعتصاب عمومی را ما در حزب کمونیست کارگری ایران مدتها بود که بعنوان قدم بعدی در مدیایمان تبلیغ می کردیم. اما لازم بود که فعالین سیاسی در محل این طرح را بطور واقعی بپذیرند و در دستور کارشان قرار دهند. کردستان بستری شد که این طرح بخاطر نفوذ عمومی کمونیزم کارگری و دست بالا داشتن چپ سریعتر می توانست اجرا شود و الگوئی عملی و واقعی بسازد برای همه مردم در ایران.
اعدام فعالین سیاسی این انگیزه را فراهم کرد و همکاری حزب ما با کومله و سایر فعالین کمونیست منفرد و متشکل توانست این مهم را به انجام برساند. کردستان توانست قدم بعدی انقلاب را جلوی پای آن قرار دهد. اعتصاب سراسری در سطح کردستان عملی شد و آنچه شد از شدنی ها حکایت دارد. رژیم پیر و درمانده اسلامی در برابر اعتصاب عمومی بسیار ناکار آست و توان عکس العمل هم ندارد. اینرا کردستان نشان داد. حالا باید دید قدمهای بلاواسط چیست و قدمهای بعدی چه باید باشد؟
انقلاب باید مرتب جلو برود اگر بایستد ضعیف می شود و رژیم ازش تلفات می گیرد. اعدامهای اخیر و دهها نفری که در نوبت اعدام هستند دقیقا در فواصل ایستادن انقلاب به آن تحمیل می شوند. رژیم اسلامی به محض اینکه فضا برایش ایجاد شود دست به کشتن می زند نباید این فرصت را بهش داد. باید به فکر قدمهای بعدی بود. قدمهائی شدنی و حد اکثر ممکنه کم خرج برای مردم و قابل فهم و درک برای فعالین سیاسی و اجتماعی.
قدم بلافصل بعد  اعتصاب سراسری اخیر در کردستان؟
رژیم اسلامی از اجساد اعدامیها می ترسد. از زمان اعدامهای اخیر تصمیم گرفته اجساد را به خانوادهاشان ندهد. ماجرا تا سطح “شورای امنیت ملی رژیم” بالا گرفته و شده مسئله امنیتی درجه اول رژیم! در مواردی خانواده های اعدامیها را بازداشت و تهدید کرده. رژیم می ترسد که مراسم تشیع جنازه و مراسم عزاداری این اعدامیها کارش را تمام کند. به نظر من همین موضوع و خواست برگرداندن اجساد اعدامیها را باید بعنوان خواست فوری و سراسری دنبالش را گرفت. چه در کردستان و چه در همه جای ایران. رژیم را باید تهدید به تداوم و گسترش اعتصابات کرد و اجساد قربانیانش را مطالبه نمود. ایستادن رژیم در مقابل این خواست را باید در هم شکست و این ماجرای اعدام فعالین سیاسی را چه در سطح داخل کشوری و چه خارج کشور در سطح جهانی باید به سنگری برای تسخیر رژیم اسلامی تبدیل کرد.
سالگرد خرداد ۸۸ و موج بعدی انقلاب
کمتر از یکماه دیگر سالگرد شروع قیام مردم ایران و خیزش انقلابی آنها بر علیه رژیم اسلامی است. این سالگرد را رژیم از سوئی و هواداران جناح توسری خورده اش در “جنبش سبز” می خواهند یک جوری ملاخور کنند. قدم بعدی انقلاب را باید همانجا محکم کرد. اعتصاب سراسری در کنار تظاهرات خیابانی اینبار باید رادیکالتر کلیت رژیم را نشانه برود. اینبار باید تشکلهای محلی و محیطهای کار لانه های نظامی رژیم را نشانه بگیرد. انقلاب برای ماندن احتیاج به پیشروی دارد. ایستادن انقلاب هم باعث تلفات بیشتر خواهد بود.
سالگرد خرداد ۸۸ را باید از دست رژیم و هواداران جناح توسری خورده اش گرفت. باید دست رد زد به سینه مماشات گرانی که سال پیش خواستند مردم را بدنبال “رای به موسوی” بدوانند و قانون اساسی رژیم اسلامی را اگر نتوانند ، نسخه “قانون اساسی لیبرال” برایشان یپیچند.
خرداد امسال دو حلقه مهم انقلاب به هم پیوند خورده است. طبقه کارگر و جنبش انقلابی سرخ در کردستان تمرینهاشان را برای ورود همزمان در صحنه انجام داده اند. رژیم را باید از همه زوایای ممکن و بطور همزمان زیر فشار قرار داد. در تهران به همان اندازه که در تبریز و سنندجو در صنایع بزرگ پتروشیمی و ماشین سازی و نیشکر و نفت، در دانشگاهها و مدارس و محلات… هر جا انسانی هست باید محل مبارزه با رژیم را به همه جا و همه دنیا کشاند.
تعداد ملیونی و همزمانی فشار روی رژیم عناصر کلیدی برای متلاشی کردن رژیم اسلامی است. رژیم اسلامی نیروی ورود همزمان در جبهه های مختلف را ندارد. می شکند و متلاشی می شود.
باز هم لزوم سازماندهی حول تحزب کمونیزم کارگری
نباید از تکرار این حکم خسته شد که پیروزی انقلاب در گروی تحزب کمونیستی و کارگری است. همان فعالینی که اعتصابهای سراسری کردستان را عملی کردند اینرا گواهند که بدون سازماندهی سیاسی امکان چنین پیروزی ممکن نبود. مبارزه سیاسی یک سنگرش همینست که ملیونها فعال محلی را قانع کنیم که دنبال تحزب سیاسی باید بود. بدون تحزب سیاسی انقلاب نه به پیروزی سیاسی می رسد و نه به پیروزهای عمیق تر برای ساختن جامعه انسانی و سوسیالیستی.
چپ کمونیزم کارگری  بعد از پیروزی اعتصاب در کردستان یک قدم بزرگ به مرکز سیاست نزدیک شد. حزب کمونیست کارگری ایران که همواره دنبال پیوند دادن جنبشهای مطالباتی و انقلابی بوده است توانست از فرصت بدست آمده بهترین استفاده را بکند و اعتبار بیشتری کسب کند. هر قدر انقلاب به جلو می رود طبیعتا به حزبی که خواستهایش را نمایندگی کند نیاز بیشتری پیدا می کند. ملاقات حزب ما با انقلاب در پس هر تجربه پیروز جامعه اتفاق می افتد. ملاقاتی که بیشتر و بیشتر باید به استقبالش رفت!
زنده باد انقلاب!
سرنگون باد رژیم اسلامی!
زنده باد حکومت انسانی و سوسیالیستی!
منابع دیگر:
حزب کمونیست کارگرى: پیروزی اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان، گام بلند انقلاب مردم ایران علیه جمهوری اسلامی
http://rowzane.com/fa/annonce-archiev/67-bayanie/2292-1389-02-23-11-11-41.html
گفتند شورای عالی امنیت ملی باید در مورد تحویل دادن اجساد تصمیم بگیرد!
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=16674
دستگیری بستگان، تحویل ندادن اجساد، فضای نظامی
http://www.dw-world.de/popups/popup_printcontent/0,,5564219,00.html
خواهر و مادر شیرین علم هولی بازداشت شدند
http://gogorow.com/e-m5.2010/11-2-axkoutah.htm
وکیل خانواده اعدام شدگان: از جنازه ها می ترسند و خانواده ها را بازداشت می کنند
http://gogorow.com/e-m5.2010/11-axkoutah.htm
شیرین کمانگر: امروز هم چشم به راه پیکرهای عزیزانمان هستیم
http://www.rahesabz.net/print/15270
سعید صالحی نیا: کارگرها و مردم کدام راه را رفتند و کدام راه ها را نرفتند؟
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/2024-1389-02-03-05-16-43.html
سعید صالحی نیا: انقلاب کجا رفت؟(۱)
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/1703-1389-01-15-09-27-14.html
سعید صالحی نیا: انقلاب راهی جز شکستن قهر آمیز رژیم اسلامی ندارد
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/839-240110-salehniya.html
سعید صالحی نیا: نکاتی در مورد انقلاب کنونی و افقهایش
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/460-281209-saeed-s.html
سعید صالحی نیا: قدم بعدی انقلاب چه خواهد بود؟
http://rowzane.com/fa/articles-archiev/80-saeed-salehi/203-saeed-s-16azar.html