در رابطه با اعدام های اخیر و دلائل آن

درهوای گرگ و میش نهم ماه می، در روشنی تاریکی روز یکشنبه و در سحرگاه روز و شاید هم لحظه پیروزی نیروهای ارتش سرخ شوروی بر ارتش نازیستی هیتلری، باز هم ماشین کشتار حاکمان جهل و خرافه، تیرباران وسنگسار و تجاوز، در زندانهای ایران به حرکت درآمد و گلوله بارید و ۵ تن از فرزندان این مردم  زجر کشیده ولی از پای ننشسته و قهرمان را  تیرباران نمود و در خونشان غرق و سنگفرش های میدان تیربارا ن را گلگون تر کرد.

آری بازهم جانیان اسلامی حاکم بر ایران دستان تا مرفق به خون آلوده شان را در خون ۱۱ تن دیگر دیروز ۶ تن از زندانیان وامروز ۵ تن دیگر از بشارت دهندگان آزادی وزندگی مرفه برای میلیونها تشنه آزادی و نزدیک هشتاد درصد زیر فقر، شست شو داده و وضو گرفتند و به بارگاه خدای جبارشان که فقط در اوهام شان ساخته اند، به نماز ایستادند و بانگ الله اکبرشان با  صدای تیر ونعره مرگ بر جهموری اسلامی سرمایه در میدان تیر و یا جلوی چوبه دار زندان اوین در هم آمیخت و دیوار خانه های شهر نیمه خواب آلود را شکافت و خواب دانش آموزان فرزاد را برآشفت.  بلی باز هم حامیان فقر و نداری تحمیل شده بر میلیونها مردم، این حافظان سلطه سرمایه، این جاهلان تشنه به خون آزادی خواهان و زندگی مرفه برای آحاد مردم جامعه، چندتن دیگر را برچوبه های دارآویختند وتیرباران نمودند. شاید مردم بپرسند آخر این همه جنایت چرا؟ برای این است که به خیال خام شان و در آستانه روز کوتای انتخاباتی باند نظامیان سرمایه که با جنبش تودههای خواهان آزادی و دموکراسی روبرو شد. انتخاباتی که به بازار گرمی جانیان و همکاران دیروز باند حاکم و مردم فریبان امروز،  یعنی خواهان برگرداندن جامعه به دوران سیاه و نکبت بار، خون و جنون امام شان خمینی، آن فرمان دهنده برای بر چوبه داربردن و به تیر بستن هزاران زندانی سیاسی، اسیر در چنگال  خونین شان، درست در دوران نخست وزیری خود همین دخلباز و حلیه گری همچون موسوی ونماینده بودن کروبی شیخ مرتجع درمجلس آن دوران ونماینده امام در مسئله مربوط به شهر مریوان (مبارزات مردم مریوان که به کوچ مریوان شهرت یافت) و دادن گزارش به سران رژیم جمهوری که به باور من یکی از پایه های صدور فتوای جهاد خمینی بر علیه مردم کردستان شد و رئیس مجلس بودن در دوران اصلاحات یعنی دولت خاتمی که ضد کارگری ترین قوانین در این دوران تصویب شدند و نیز خیابانهای شهر بابک را با خون کارگران خاتون آباد که فقط خواهان پرداخت حقوق عقب افتاده  و حفظ شغل قول داده شان بودند، رنگین نمودند  و نیزتبلیغات کل اپوزیسیون و پوزیسیون بورژوائی  ایران مانند اکثریت و حزب توده، ملی و مذهبی ها، حزب مشارکت اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب کارگزاران   وآته آشغال های نوکر سرمایه ی جهانی مانند گنجی و سازگارا یعنی پاسداران دیروزی ونئولیبرال شدهگان امروزی و حامیان سیاست های رژیم جمهوری اسلامی در دوران خفقان اوائل دهه شصت  و لوده های مطبوعاتی دیروز در ایران، مانند فرخ نگه دار و مردک مسعود بهنود از صدای آمریکا و بی بی سی و تلویزیونهای لوآنجلسی وغیره انجام گرفت که باعث شد عده زیادی از توده نا آگاه و فریب خورده و تعمیق شده بوسیله همین آقایان در داخل و خارج را هم به پای صندوق های رأی بکشانند آنهابا این عمل ضد مردمی شان آگاهانه خواستند که برای این پلیدان انسانکش و ضد کارگر، ضد معلم، ضد زن و ضد هر چه بوی شادی و زندگی می دهد آبرو بخرند. برای اینکه بر روی میز مذاکره با امپریالیست ها برای بورژوازی ایران با دست پر بازی نمایند.  آری باند نظامیان حاکم  امروز با این اعمال بغایت ضد انسانی شان می خواهند، در سالروز کودتای انتخاباتی شان و روزهای بعد از آن  از تظاهرات و پیچیدن فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگ  بردیکتاتور مردم جلوگیری کنند. همان مردمی که از همان لحظات اولیه  پیروزی باند نظامیان سپاهی و اصولگرایان و با استفاده از شکاف ایجاد شده بین باندهای مختلف حاکمین اسلامی یعنی باند پیروز نظامیان سپاه پاسداران با سرپرستی دیکتاتور دورغگو و شارلاتان و بیمار روانی مازوخیستی و پریشان حالی چون احمدی نژاد که همیشه فکر می کند حاله نوری بر دورسرش می چرخد و خدعه گری خامنه ای ونیز اصولگرایان اصلاحطلب و اصلاح طلبان اصولگرا هم چون موسوی و خاتمی و کروبی و هاشمی رفسنجانی که  یکی از دیگری جانی تر و رذلتر می باشند، به خیابانها ریختند. مردم  با جنبش وبیان  خواست های یشان مدت ۱۰ ماه است که سایه مرگ را بر سر شان آویزان کرده اند و خیال آشفته شان را آشفته تر نموده و دمی راحتشان نمی گذارند. کارگران و مردم در کمینند که حلقه طناب دار از گلوی تشنه آزادی شان  باز کرده و به سوزانند وخاکسترش را نیزبه باد بسپارند.
 اری آنها یعنی باند در قدرت می خواهند با این نوع اعمال جنایتکارانه و ضد انسانی و با ایجاد رعب و وحشت در جامعه از جنبش  تودههای مردم و دست بردن به ریشه بلای خانم سوز یعنی سرنگونی حاکمیت سرمایه اسلامی جلوگیری نمایند انها می خواهند که جنبش تودههای رنج و زحمت یعنی حرکت توده کارگران تولید کننده نعم مادی و معنوی جامعه وخود محروم شده و کارگران اخراج شده و زیر خط فقر برده شده و میلیونها مردمی که نود درصد ساکنین جامعه را تشکیل می دهند، جاری نگردد وبه عقب رانده شوند. واگر قادر گردند سدی از نعش کشته های فرزندان این مردم بسازند، تا جاری شدن سیل بنیانکن مردم را مانع شوند. این است که این ۵ تن از فرزندان حقطلب و آزادی خواه کارگران و مردم زحمتکش و دلیر  را  که عبارت بودند ازفرزاد کمانگر، علی حیدریان
فرھاد وکیلی، شیرین علم ھولی و مھدی اسلامیان را نیز  امروز به جوخه مرگ سپرمی شوند ولی حاکمین باید بدانند که مرگشان نزدیک  است. این لوکتیو راه افتاده را نمیشود به این آسانی ها از حرکت باز داشت. دور نیست  روزی که مردم خشمگین به رهبری کارگران آگاه و متشکل، خیابانها را دو باره به تسخیر خود در آورده و این بار و این بار برای همیشه خیابانها را از چکمه کوبی جانیان پاسدار و دیگر سرکوبگران  و وجود تانگ  وغیره پاک کرده و خویش را نیزاز ستم و ظلم شما زالو صفتان سود پرست و حریص و طماع، یک مشت سرمایه دار پفیوس و دولت مرگبارتان برهانند. این رانیز بگویم که تمامی کاربدستان و سران قوای چندگانه ومزدوران و جیره خواران رژیم جمهوری اسلامی ضد زن و انسان کش در هر کجا که هستند چه داخل کشور و چه خارج از ایران  بدانند و آگاه باشند که کارگران نه فراموش می کنند و نه می بخشند، بلکه در روزی که موعد آن دارد نزدیک می شود، حساب همه را کف دست شان خواهند گذاشت.  زمانی که جنبش کارگران راه افتاد، برای لغو شرایط موجود، هزاران جانی را در میدان مبارزه طبقاتی که متأسفانه سخت و خونین خواهد بود، به سزای اعمال شان خواهند رساند. این یک واقعیت است که کارگران آموزش عیسی مسیح رابه کار نخواهند برد که اگر کسی این طرف صورتشان را زد آن طرف را بگیرند،بلکه می دانند که همان طور آنها کارگران را می کشند هر چند نه بدلخواه ولی ناعلاج باید بزنند و با سلاح سنگین هم بزنند تا بتوانند ویران نمایند تا بر ویرانه این همه بارگاه وکاخ از یکطرف و از سوی دیگر له و لورده شدن توده انسان یعنی خود و دوستدارانشان و مرگ و نیستی و روزگار نکبت و فساد روح و جسم شان ، جامعه ای به دور از این همه کثافات و چرک و خون انسان  بسازند. کارگران و توده مردم هم  جواب در خور خواهند داد، همچنانکه امروزه  اما با وسائل و امکانات اندک شان می دهند.