کمینگاه روشن

وضع وحال پریشان جمهوری اسلامی از زبان صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه، یکی از آیت الله های میلیاردر و قمه کش حکومت اسلامی شنیدنی است. او در سرمقاله روزنامه رسالت ــ ارگان رسمی اصولگراهای بیت رهبری ــ به بهانه سر و شاخ شدن “با نفاق سبز” سردرگمی نـظام اسلامی را بخوبی نمایان کرد. دیگر کار از اشارات و کنایات و به میخ و نعل زدن گذشته است. او با صراحت از به کمین افتادن جمهوری اسلامی سخن میراند.
میگوید “به نظر من دو کمینگاه روشن محل سرمایه گذاری خط نفاق و دشمنان اسلام و این ملت است: یکی رابطه علما و فقهای بزرگوار با دولت ودیگری محملهای اعتراضی صنفی و عمدتا اقتصادی”.
 ترجمه این عبارت به سیاست یعنی رابطه بالایی ها خراب است و نمی توانند حکومت کنند. علما و فقها و دولت اسلامی دارند به هم لنگ و لگد میزنند و همدیگر را گاز میگیرند و حسابی بجان هم افتاده اند. دلیلش هم کاملا روشن است٬ همان که آنرا “کمینگاه دوم” و “محملهای اعتراضی صنفی وعمدتا اقتصادی” می نامد! این عبارت را اگر به زبان آدمیزاد ترجمه کنی میشود جبهه اعتراض مردم به وضع موجود علیه حکومت خط فقر! همان که مردم نزدیک به یکسال است٬ علنا در خیابانها فریاد میزنند٬ حکومت خط فقر نمی خوایم نمی خوایم! هر دو پارامتر را کنارهم بگذاری میشود جواب معادله؛ بالایی ها نمی توانند حکومت کنند و پایینی ها هم وضع موجود را نمی توانند تحمل کنند! به همین سادگی! درعالم واقعیت و در فرهنگ مردم به این می گویند انقلاب! ایشان همین یکی دوماه پیش بود که نعره میکشید و مردم معترض در خیابانها را “محارب” می خواند و برای زهر چشم گرفتن٬ از جمله محمدرضا علی‌زمانی و آرش رحمانی‌پور را دار زد و تهدید به اعدام مخالفین را چون شمشیر میچرخاند و بالای سر مردم میگرفت! هنوز هم حکم اعدام چندین نفر از دستگیر شدگان تظاهراتها که توسط همین جانور و ایادیش صادر شده بالای سرشان است. اکنون حکایت این است که جناب فهمیده است که این جنایات هم افاقه نکرده است و نمیکند. اسلام عزیز و حکومت خونریزش در کمینگاه روشن افتاده اند٬ یعنی در روز روشن و درمقابل چشم همه جهانیان این حکومت درکمین مردم افتاده است! آیت الله دارد از منبر روزنامه رسالت خطاب به دولت و احمدی نژاد می گوید!
این وصف حال جمهوری اسلامی است. اسمش را گذاشته است “نفاق سبز”؛ تا نگوید موج خروشان انقلاب! ایشان دارد هشدار میدهد که این دیگر آخر خط است. حقیقت واضح است. اعتراضی که از درون و اعماق جامعه می جوشد و خواهان زیر و رو کردن این بساط بردگی است٬ نه تنها علیه فقر و فلاکت بیمانندی است که جمهوری اسلامی به مردم تحمیل کرده است٬ بلکه خواهان برچیده شدن بساط حکومتی است که با نفس مدنیت و انسانیت دشمنی ریشه ای دارد! این آتش دارد همه جا را شعله ور میکند. می گوید جامعه معترض را نتوانسته ایم مرعوب کنیم! مردم جوابمان را با “توپ٬ تانک٬ فشفشه دیگر اثر ندارد داده اند”!
اگر اصل قضیه اینها نیست پس او دارد به کدام اعتراضات اشاره میکند؟ امام راحل که گفت؛ “ملت برای خربزه انقلاب نکرده است”! پس “اعتراض صنفی و اقتصادی” چه صیغه ای است!؟ مگر وزیر رفاه میلیاردر با نبوغ خدادادیش نگفته بود که خط فقری در کار نیست٬ اینها کار اجانب است!؟ مگر همین دیروز خامنه ای نگفت که کارگران با چپی ها نرفتند و پشت رژیم ایستادند؟! پس این تب و لرز برای چیست!؟ وانگهی اصلا چرا کمینگاه روشن!؟ لاریجانی از فرط فشار هرچه را که نباید بگوید گفته است! مخاطب او در سرمقاله رسالت٬ دولت است٬ به آنها نق میزند و هشدار میدهد! این “کمینگاه روشن”٬ حقیقی ترین و صریح ترین توصیف وضعیت حکومت از زبان خود جمهوری اسلامی است!