نامه ای سرگشاده به شهروند!

دوستان محترم نشریهُ شهروند، با سلام و درود! در نشریه شهروند هفتهُ گذشته (شماره ۱۲۷۸) گزارشی پیرامون “کمپین اعتراض به استفاده از پرچم رژیم در دانشگاه یورک” منتشر شده است. ظاهرا این گزارش خواسته است انعکاس تشکیل این کمپین و تاثیرات آن در محیط دانشگاه را به خوانندگان نشان دهد. بعنوان کسیکه موافق نه تنها برچیدن پرچم رژیم در دانشگاهها، بلکه ممانعت از هرگونه فعالیت این رژیم در هر محیطی در خارج هستم، لازم دیدم نکاتی را در مورد این مسئله، با خوانندگان شهروند، و همچنین کسانیکه در این گزارش – گزارشگر یا شخصیت فعال در دانشگاه – ابراز نظری کرده اند، مطرح نمایم.

اولا گزارشگر با هدف ویژه ای، ورای امر تهیهُ گزارش بعنوان شخص ثالث یا بیطرف، اقدام به اینکار کرده است. آرش عزیزی(گزارشگر) با رده بندی سوالات و اشخاص مصاحبه شده آگاهانه میکوشد طوری وانمود کند که راه انداختن این کمپین اقدامی کاملا منفی و نابجا بوده است. برای اینکار هم به یکی از استادان همین دانشگاه، آقای سعید رهنما، توسل جسته و نقل قولی آورده تا بتواند سناریوی منفی بافی در مورد این کمپین را واضحتر بنمایاند. قبل از اینکه به گفته های این دوستان و نقل قولها بپردازم، باید بگویم که جای بسی تاسف است که گزارشگری که جملهُ خود را با اشاره به اینکه برانگیخته شدن احساسات علیه حضور پرچم رژیم جای تعجب نیست شروع کرده است (و خود از فعالین ضد رژیم بوده و هست)، استاد دانشگاهی که در طول همین چند روز یکی از امضا کنندگان نامه ای ۹ نفره علیه حضور مرکزی بنام “مطالعات ایران شناسی” در تورنتو (که گویااز جانب رژیم راه انداخته شده و یا حمایت مالی میشود) میباشد، اینگونه در برابر راه انداختن کمپینی که اهداف کاملا آزادیخواهانه و ضد رژیمی دارد موضعگیری کرده و علیه آن به چنین سمپاشی ای دست زده اند.

گزارشگر مینویسد که “لحن اطلاعیهُ کمپین و تبلیغات استفاده شده حاوی اتهامات بسیاری ست و اعتراضها را برانگیخته”. واقعا؟!  لطف کنید اطلاعیهُ کمپین را بطور کامل در نشریهُ شهروند بچاپ برسانید تا خوانندگان خود قضاوت کنند. ولی من تنها جملهُ بکار رفته علیه دانشجویان مدافع حضور پرچم رژیم در دانشگاه را در همینجا نیز مینویسم که خوانندگان خود قضاوت کنند و ببینند که این “اتهامات بسیار” کجا قید شده است. جملهُ اطلاعیه میگوید:” این خوش رقصی دانشجویان بورسیه ای و هوادار رژیم، خشم دانشجویان آزادیخواه و مخالف جمهوری اسلامی را برانگیخته است. در این راستا و برای برخورد با این رایزنیها، کمپین اعتراض به آویختن پرچم جمهوری اسلامی اغاز شده است.”

دوست گزارشگر، اگر قرار باشد هر کسی کمپینی علیه حضور پرچم رژیم و مدافعانش راه بیاندازد با چنین لحن کاملا غیر منصفانه و مغرضانه ای روبرو شود، آیا دیگر جرات میکند که مانع حضور رژیم و مدافعانش در دانشگاهها، و یا هرجای دیگری گردد؟

آقای رهنما، که در متن مصاحبه گفته که “با حضور هر سمبل جمهوری اسلامی در هر کجا که باشد توافق ندارد و مخالف نصب پرچم جمهوری اسلامی در اطاق انجمن دانشجویان ایرانی ست”، عکس العمل خیلی مغرضانه تری نسبت به این کمپین از خود نشان داده است و به صرف اینکه گویا اطلاعیهُ کمپین همهُ دانشجویان انجمن را طرفدار رژیم دانسته، مخالف کمپین هم درآمده است (جملهُ اطلاعیه در کمپین را هم در بالاتر درج کردم و نشان میدهد که این ادعا کاملا بی پایه و اساس است). آقای رهنما ازاین هم پیشتر رفته و بخود جرات داده است که اعلام کند که اطلاعیه کمپین لحن پولپوتی دارد و به سبک جمهوری اسلامی ست! جای بسی تاسف است که استاد همین دانشگاه که در همین مصاحبهُ کوتاه به وجود اعتراضات قبلی در مورد نصب پرچم رژیم اشاره کرده و گفته که شنیده است که این پرچم نصب شده است، بجای ابراز عصبانیت و انزجار از نصب پرچم رژیم در دانشگاه و تلاش برای برچیدن آن، چنین به دانشجویانی تاخته است ( و لحن اطلاعیه شان را پولپوتی خوانده است) که حاضر نیستند پرچم رژیمی پولپوتی – اسلامی در دانشگاه نصب شود و کمپینی علیه آن راه انداخته اند! آیا این نوع حمله به کمپین دانشجویان آزادیخواه در دانشگاه برای برچیدن پرچم رژیم، ابراز موافقت ضمنی با نصب آن نیست؟ گیریم لحن اطلاعیه مقداری هم تند باشد (که واقعا اینطوری نیست)، آیا بهتر نبود و نیست که شخصیتی مثل آقای رهنما این کمپین را یاری میکرد تا هم لحن قابل قبولتری برای ایشان و برای ممانعت از اتهامات بی پایهُ ایشان و گزارشگر مذبور داشته باشد، ولی در عین حال همهُ دانشجویان و استادان ضد رژیم دانشگاه را علیه نه تنها نصب پرچم، بلکه برای ممانعت علیه هرگونه حضور رژیم در دانشگاه بسیج میکرد؟ آیا واقعا لحن مورد اشارهُ ایشان در اطلاعیهُ کمپین (اگر واقعا حقیقت داشته باشد، که ندارد) خطرناکتر و مضرتر است یا حضور رژیم و فعالیتهایش در داخل دانشگاهی که اکثریت بزرگ آن را دانشجویان ایرانی تشکیل میدهند؟ آیا میدانید که نتیجهُ موفقیت این کمپین در ممانعت پرچم رژیم و فعالیتهای آن در دانشگاه، ایجاد میدان سیاسی بازتری برای هر انسان آزاده ای خواهد بود و عدم موفقیت آن نیز میدان همکاری و همیاری با رژیم و یا حضور عوامل و ایادی رژیم را وسیعتر میکند؟ آیا و اگر واقعا مخالف حضور رژیم در دانشگاه هستید چرا به این کمپین نمیپیوندید و با آن همکاری نمیکنید و آن را تقویت نمیکنید؟ تضعیف کمپین و یا عدم موفقیت آن به چه کسی خدمت میکند؟! آیا جایز و ضروری نیست که از کسی مثل آقای رهنما بپرسم که اگر مخالف حضور رژیم در دانشگاه است، چرا خود را مخالف کمپین علیه حضور پرچمش در دانشگاه میداند؟ خیلی دوست دارم این آقایان جواب این سوالات و انتقادات را، همانند سمپاشیها و اتهامات بی پایه شان علیه کمپین و مسئول آن، با خوانندگان شهروند در جریان بگذارند!

من بدلیل اهمیت موضوع ممانعت از حضوررژیم در دانشگاههای تورنتو، و درک اهمیت و ارزش فعالیت این کمپین، اکنون لازم و ضروری نمیبینم که به اهداف اصلی پشت سر چنین گزارشی و نظرات مطرح شده در آن علیه کمپین و مسئول آن بپردازم و آن را به فرصتی دیگر موکول میکنم. اما بعنوان یک فعال سیاسی خواهان سرنگونی رژیم و مخالف حضور رژیم در خارج، خواهان پیوستن همهُ دانشجویان و استادان ضد رژیم جمهوری اسلامی به این کمپین هستم و همهُ این انسانهای شریف و آزاده (از جمله آرش عزیزی و سعید رهنما) را به منسجم کردن صف آزادیخواهی در دانشگاه دعوت میکنم!

مصطفی یونسی

۲۶ آوریل

خوانندگان محترم این نامه را به مطالعهُ متن گزارش مندرج در نشریهُ شهروند، مصاحبهُ مسئول کمپین مذبور، (جهت اطلاع کامل از این موضوع و قضاوت در مورد آن) که در لینکهای زیر آمده، دعوت میکنم:

لینک اطلاعیه آغاز کمپین:

http://www.iran-tribune.com/2009-01-25-02-27-10/7095-2010-04-01-02-40-07

لینک گزارش:

http://www.iran-tribune.com/2009-02-16-23-03-32/2009-03-21-23-49-15/7400-2010-04-23-03-59-24

لینک مصاحبهُ مسئول کمپین:

http://www.azadi-b.com/J/2010/04/post_202.html